با مفهومسازی انجام شده در خصوص دانشگاه دیجیتال و بررسی ویژگیهای آن میتوان این مفهوم را همراستا با آخرین روندهای دانشگاه و آموزش دانست. دانشگاه دیجیتال که پس از پارادایمهای حضوری و الکترونیکی و ذیل پارادایم دیجیتال توسعه پیدا کرده است، به بهترین نحو فضای فیزیکی، فناوری و دنیای مجازی را همآمیزی نموده تا جذابترین تجربه را برای ذینفعانش خلق کند. دانشگاههایی که در پارادایمهای قبلی حضور داشتند باید با رهسپاری سفری دیجیتال و به تبع آن تحول دیجیتال اقتضائات این عصر و پارادایم را پذیرفته و تبدیل به دانشگاه دیجیتال شوند. دانشگاه ذیل پارادایم دیجیتال دو موج عمده را سپری کردهاند.
در موج اول که دانشگاههای الکترونیکی و مجازی شکل گرفتند که تمامی خدمات آنها به صورت الکترونیکی و بر بستر اینترنت ارائه میشد. این موج در دهه ۹۰ میلادی همزمان با ظهور اینترنت و شرکتهای داتکام آغاز شد. در این دوران برای دانشگاهها دنیایی مجازی شکل گرفت که در مقابل دنیای واقعی قرار داشت. این فناوریهای نسل اول شامل اینترنت، جیپیاس (یا هر فناوری مکانیاب دیگر)، شبکههای بیسیم، آرافآیدی و غیره بودند که امروزه تبدیل به فناوریهای پایه شدهاند.
ذیل این موج، فناوریها به تدریج وارد دانشگاهها شدند و بسیاری از فرایندهای دانشگاهها خودکار گردیدند. به بیان دیگر در این موج فرایندهای دانشگاه بدون تغییر منطق به کمک فناوری خودکارسازی شدند. این موج از توسعه دانشگاه دیجیتال را میتوان معادل با دانشگاه ۳٫۰ که پیشتر معرفی شد، دانست.
اما دنیای دیجیتال واقعی برای دانشگاهها زمانی آغاز شد که سروکله فناوریهای تحولآفرین پیدا شدند. این فناوریها شامل شبکههای اجتماعی، اینترنت اشیا، رایانش ابری، هوش مصنوعی، بلاکچین، فایوجی، رایانش کوانتومی و غیره هستند که ما دانشگاهها وارد محیط دیجیتال کردند. در این موج، بحث فراتر از الکترونیکیشدن است و تمرکز بر زیر و رو کردن نظام دانشگاهی است. منطق این دوره این است که باید به یک ترکیب خواستنی از این فناوریها و منابع فیزیکی خلق شود تا جذابترین تجربه را برای ذینفعان خلق نماید.
در واقع، در این موج، دانشگاهها با درهمآمیزی منابع آنلاین و آفلاین میتوانند مرزهای بین قابلیتهای فیزیکی و فناورانه را کمرنگ نمایند. به بیان ساده بنمایه فکری در موج دوم، همآمیزی منابع الکترونیکی و فیزیکی دانشگاهها با یکدیگر است.
در این موج به کمک استفاده از فناوریهای تحولآفرین امکان تغییر منطق فرایندهای دانشگاه هم در این موج فراهم شد. مفهوم دانشگاه ۴٫۰ که پیشتر معرفی شد را میتوان ذیل این موج از توسعه دانشگاه دیجیتال جایابی نمود.
همانطور که بیان شد روند توسعه دانشگاه دیجیتال را میتوان در دو موج کلی الکترونیکی شدن و دیجیتالی شدن خلاصه نمود. دانشگاه ۳٫۰ ذیل موج اول و دانشگاه ۴٫۰ ذیل موج دوم مطرح میشوند.
از طرفی همانطور که در بخش اول بیان شد، از منظری دیگر چهار نسل برای دانشگاهها مطرح شده است که با مفهومسازی انجام شده از دانشگاه دیجیتال، میتوان آن را همراستا با اهداف آخرین نسل از دانشگاهها یعنی نسل چهارم دانست. دانشگاه دیجیتال با ویژگیهایی همچون تجربهمحوری، نوآوریمحوری، دادهمحوری، هوشمندی، انعطافپذیری، چابکی، یادگیری مقیاسپذیر، یادگیری شخصیسازی شده، دسترسپذیری، جهانیشدن و یادگیری بدون مرز، اجتماعمحوری، اکوسیستممحوری و پلتفرممحوری میتواند اهداف دانشگاه نسل چهارم را بهتر محقق نماید.
همانطور که اشاره شد هدف دانشگاه نسل چهارم آموزش، پژوهش، بکارگیری دانش و توسعه فعالانه اقتصادی/ اجتماعی است به لطف ویژگی اکوسیستممحوری دانشگاه دیجیتال بازیگران مختلف در کنار هم قرار میگیرد تا بالاترین ارزش را برای جامعه خلق نماید. ویژگیهای همچون دسترسپذیری، یادگیری مقیاسپذیر و جهانی شدن و یادگیری بدون مرز و اجتماع محوری به صورت مستقیم عدالت آموزشی را توسعه داده و به تبع همراستا با نگاه دانشگاه ۴ اقتصاد محلی را توسعه میدهد. نوآوریمحوری در دانشگاه دیجیتال هم همراستا با تمرکز بر خلاقیت دانشگاه نسل۴ است. همانطور که اشاره شد رویکرد فرامرزی در دانشگاه نسل ۴ غالب است که ویژگی جهانی شدن و یادگیری بدون مرز دانشگاه دیجیتال پشتیبان این رویکرد میباشد.
یکپارچگی محیط فیزیکی و مجازی و سیستمهای مختلف اجتماعی و زیست محیطی هم در دانشگاه نسل ۴ مورد انتظار است که با مفهومسازی که از دانشگاه دیجیتال صورت گرفت و به لطف فناوریهای دیجیتال این مورد نیز محقق خواهد شد. ایده علم باز نیز که در دانشگاه نسل ۴ مطرح میشود همراستا با ویژگی پلتفرممحوری و اکوسیستممحوری دانشگاه دیجیتال است. اشاره شد که در دانشگاه نسل ۴، رویکرد شخصیسازی در آموزش غالب است، پیشتر تاکید شد که یکی از ویژگیهای کلیدی دانشگاه دیجیتال، یادگیری شخصیسازی شده است که این مورد نیز موید همراستایی این دو مفهوم میباشد بطوریکه تمامی ویژگیهای دانشگاه دیجیتال پشتیبان دانشگاه نسل ۴ است.
بدین ترتیب دانشگاه دیجیتال، یک مفهوم چتری است که با نگاههای متفاوت میتواند نیازهای مختلف دانشگاههای امروزی را پوشش دهد. همانطور که دیدیم با بررسی روندهای توسعه دانشگاه از منظرهای متفاوت در همگی آنها، دانشگاه دیجیتال را میتوانیم مفهومی جامع بدانیم که دانشگاههای امروز به منظور تحقق اهداف و خلق ارزش ملزم به تحول دیجیتال و حرکت به سمت آن هستند. در شکل شماره ۱ تعریف دانشگاه دیجیتال و ویژگیهای آن ارائه شده است.
شکل ۱. تعریف و ویژگیهای دانشگاه دیجیتال
در این بخش مدل مفهومی دانشگاه تهران دیجیتال طراحی خواهد شد. با بررسی چارچوبهای ارائه شده در مقالات علمی، گزارشهای حرفهای و اسناد راهبردی دیجیتال دانشگاههای پیشگام جهان، سعی شده است که تمامی ابعاد و موارد تاثیرگذار و تاثیرپذیر در یک دانشگاه دیجیتال مدنظر قرار گیرد. همچنین به منظور طراحی مدل مناسب دانشگاه تهران و همراستا با چشمانداز، اهداف و راهبردهای آن علاوه بر بررسی اسناد راهبردی دانشگاه تهران، چارچوبهای ذهنی ذینفعان دانشگاه نیز شناسایی گردید.
در طراحی این مدل سعی شده است به مواردی همچون بهبود روند تصمیمگیریها، تعامل بهتر و مناسبتتر با دانشجویان، افزایش مشارکت مشتاقانه ذینفعان، بهینهسازی منابع موجود و بهرهبرداری از منابع بیشتر، تسهیل فرایندهای آموزشی و پژوهشی، برقراری ارتباط موثرتر میان سیلوهای کاری و کنترل و حفاظت از اطلاعات توجه شود.
این مدل در ۴ لایه و برای دانشگاه تهران دیجیتال ترسیم شده است. لایههای توانمندساز، کاربرد، حکمرانی و آثار که دانشگاه تهران دیجیتال که سه هدف «مسئولیت اجتماعی»، «کارآفرینی» و «جهانیسازی» را به محقق میسازد. لایه توانمندساز و کاربرد در کنار یکدیگر پردیس دیجیتال را خواهند ساخت. همچنین وجود اکوسیستم در این مدل نشاندهنده این اصل است که در عصر حاضر هیچ سازمانی به تنهایی قادر به بقا نخواهد بود، جز اینکه با سازمانها و نهادهای آموزشمحور، نوآور و فناوریمحور و حتی قانونگذار و سیاستگذار همکاری و مشارکت داشته باشد. زیرساخت فیزیکی، انسانی و فناوری اطلاعات اجزای تشکیلدهندۀ لایه توانمندساز میباشند.
در لایه کاربرد، فرایندهای اولیه و ثانویه قرار دارند و لایه حکمرانی شامل رهبری، ساختار و ارکان استراتژک میشود. همچنین در لایه آثار، ذینفعان از جمله ذینفعان داخلی (مستقیم) و خارجی (غیرمستقیم) مدنظر قرار گرفتهاند. در ادامه هر کدام از لایهها به تفصیل شرح داده میشوند.
این لایه شامل توانمندسازهابی است که زیرساخت لازم را برای حرکت به سمت دانشگاه دیجیتال مهیا میسازد. پس از بررسی حوزههای کلیدی و اولویتدار در اسناد دیجیتال دانشگاههای مختلف، مقالات و گزارشهای حرفهای، مواردی مانند زیرساخت فیزیکی، انسانی و فناوری اطلاعات در این لایه قرار گرفتند. هرکدام از این موارد در ادامه شرح داده میشوند.
زیرساخت فناوری اطلاعات شامل عناصر بنیادینی است که فعالیتهای اطلاعاتی مبتنی بر فناوری را میسر میسازند و بدون فراهم بودن این عناصر و شرایط در سطح مطلوب، استفاده کارآمد از فناوری اطلاعات تحقق نخواهد یافت. در اینجا ماموریتها و انتظارات از بخش فناوری اطلاعات دانشگاه مورد بررسی قرار گرفتهاند. ماموریت مرکز فناوری اطلاعات و فضای مجازی دانشگاه در ادامه ارائه میشود:
بنابراین با توجه به موارد کلیدی این ماموریت، حوزههای اصلی تمرکز زیرساخت فناوری اطلاعات در این لایه به صورت شبکه، سختافزار، نرمافزار، داده و امنیت انتخاب شدهاند. همچنین از آنجایی که ظهور فناوریهای جدید و سرعت توسعه و نشر آنها در دنیای امروز غیرقابل انکار است، بنابراین مطالعه و برنامهریزی در بکارگیری از فناوریهایی مانند اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، ابر، پلتفرمهای دیجیتال، بلاکچین، تحلیل داده، واقعیت مجازی و افزوده باعث ارتقا خدمات و تسهیل بسیاری از فرایندهای کنونی خواهند شد. این حوزه نیز به عنوان قسمتی از بخش زیرساخت فناوری اطلاعات درنظر گرفته شده است امکان ایجاد تغییرات بنیادین را در دانشگاه را فراهم میکند.
تحول دیجیتال بیش از آنکه یک مفهوم فناورانه باشد یک تحول فرهنگی است. دانشگاه دیجیتال نیز بیش از آنکه وابسته به فناوریهای دیجیتال باشد. سازمانهای موفق، دانش کارکنان را به توانایی سازمانی تبدیل میکنند. بنابراین میتوان گفت که سرمایه انسانی به میزان شایستگیها و قابلیتهای کارکنان اشاره دارد. ازطرفی هر تغییری که در سازمان ایجاد میشود میتواند تعادل افراد و سازمان را برهم بزند. به این دلیل که افراد در مورد جایگاه و موقعیت خود دارای نگرانی هستند و به علت ناتوانی در استفاده از فناوری، اعتمادبهنفس خود را از دست خواهند داد.
از این رو دانشگاه نیز مانند سایر سازمانها بایستی با توسعه و بهبود مهارتها و دانش سرمایه انسانی خود به همراه ایجاد یک فرهنگ یادگیرنده، مشارکتی، نوآورانه، ریسکپذیر، باز، مشتریمحور، شبکهمحور و اخلاق دیجیتال، کارکنان را برای تقابل با نیازهای عصر جدید آماده سازد. مهارتهای نیروی انسانی نیز میبایست برای تبدیل شدن به یک دانشگاه دیجیتال بازپروری شود. مهارتهای فناورانهای همچون تحلیل داده، هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، رایانش ابری و مهارتهای نرمی همچون رهبری دیجیتال، تجربه دیجیتال مشتریان و کارکنان، فرایندهای دیجیتال، مدل کسبوکار دیجیتال از جمله مواردی هستند که نیروی انسانی دانشگاه دیجیتال به منظور ارزشآفرینی باید به آن مجهز شود.
زیرساخت محیط فیزیکی که در کنار زیرساخت فناوری اطلاعات و زیرساخت نیروی انسانی در لایه توانمندسازها قرار دارد، به کلیه ساختارهای فیزیکی درون دانشگاه اطلاق میگردد که تغییر و تحول در آنان باعث بهبود تجربه ذینفعان میگردد. برای راحتی در مدیریت و بهبود آن، محیط فیزیکی نیز به سه دسته «فضای آموزشی و علمی»، «فضای رفاهی و تفریحی» و «فضای فرهنگی و ورزشی» تقسیم میشود که در ادامه به توضیح هر یک پرداخته میشود:
فضای آموزشی و علمی: منظور از فضای آموزشی و علمی، کلیه فضاهایی است که دانشجویان، اساتید و کارکنان به یادگیری و یاددهی و ارتقاء دانش و مهارتهای خود و انجام فرایندهای مرتبط میپردازند. درواقع فضای آموزشی و علمی، کلاسهای درس، کتابخانه، آزمایشگاه، ایستگاههای کاری، محیطهای مطالعه، اتاق اساتید، ساختمانهای اداری، ساختمان دانشکده و مواردی از این دست اطلاق میگردد.
فضای رفاهی و تفریحی: این گروه از زیرساختهای فیزیکی به کلیه فضاهایی اشاره دارد که ذینفعان داخلی دانشگاه به دریافت خدمات رفاهی و تفریحی میپردازند. درواقع فضای رفاهی و تفریحی، به خوابگاههای دانشجویی، فضاهای عمومی دانشگاه، مراکز دانشجویی، مراکز مراقبتهای پزشکی و درمانی، محل نمایشگاهها و مواردی از این دست اطلاق میگردد.
فضای فرهنگی و ورزشی: در این گروه از زیرساختهای فیزیکی، امکان دریافت خدمات فرهنگی و ورزشی برای ذینفعان داخلی دانشگاه فراهم است. مجموعههای ورزشی و بدنسازی، خانههای هنری و آمفیتئاترها، مراکز فعالیتهای ورزشی و فرهنگی باز، مکانهای خاص منظوره (پرداختن به علایق فردی) در این زمره قرار میگیرند.
با توجه به این موضوع که در اهداف سند چشمانداز ۱۴۰۴ دانشگاه تهران نیز به «ایجاد فضا و عوامل محیطی مناسب منطبق با استانداردهای علمی و آموزشی روز دنیا» و «ارتقا مستمر کمی و کیفی تجهیزات و امکانات آموزشی و پژوهشی» اشاره شده است، نیاز است که بطور جدی به این امر مهم پرداخته شود.
لایه کاربرد شامل بهرهمندی از توانمندسازها و کاربردی نمودن فناوریها و زیرساختهای تحول دیجیتال در فرایندهای موجود این لایه میباشند.. یکی از دستاوردهای کلیدی تحول دیجیتال در دانشگاه، تحول در فرایندهای آن است که تحول در آن نتیجه مستقیمی بر تجربه ذینفعان خواهد داشت. درواقع زیرساختها (فناوری اطلاعات، انسانی و فیزیکی) زمینهای را برای بهبود و خودکاریسازی فرایندها و درنتیجه افزایش سرعت، کاهش زمان و میزان بار کاری فراهم میکنند. لایه فرایند به دو بخش فرایندهای اولیه و ثانویه تقسیم شده است. فرایندهای اولیه شامل «فرایندهای یاددهی و یادگیری» و «فرایندهای نوآوری و پژوهش» میشود. «فرایندهای سازمانی» در بخش فرایندهای ثانویه قرار دارد. مورد دیگری که در لایه کاربرد قرار میگیرد و جز دستاوردهای کلیدی دانشگاه دیجیتال میباشد «مدل کسبوکار» است. منطق ارزش آفرینی دانشگاه دیجیتال متفاوت از دانشگاههای سنتی است که تحول آن در مدل کسب و کار در این لایه از مدل مدنظر میباشد.
در ادامه درباره هر یک از این حوزهها توضیحاتی ارائه میگردد:
توجه به مدل کسبوکار از آن جهت حائز اهمیت است که مواردی مانند دسترسی به آموزش، شیوههای تامین مالی دانشگاه، عکسالعملها و اقدامات مناسب نسبت به نوآوری، افزایش دورهها و مقاطع آنلاین و غیرحضوری و همچنین توسعه پلتفرمهای آموزشی توسط سایر موسسات، دانشگاه را مجبور به تغییر و اصلاح مدل کسبوکار خود خواهد کرد. از طرفی برای مقابله با فشارهای مالی و پاسخگویی به انتظارات ذینفعان، نیاز است که از مدلهای کسبوکاری منعطفتری استفاده شود و در کنار آن هم به منظور بهرمندی حداکثری از ظرفیتهای موجود در اکوسیستم ساختارهای پلتفرمی برای دانشگاه دیجیتال ضروری است که همگی در این بعد مدنظر خواهد بود.
همچنین با توجه به اینکه از «تجاریسازی و بهکارگیری دستاوردهای پژوهشی و فناوری دانشگاه» به عنوان هدف و «سرمایهگذاری در آموزش از راه دور و در نتیجه سرمایهگذاری بر روی زیرساخت فناوری اطلاعات برای برقراری ارتباط با دنیای خارج» به عنوان یکی از جهتگیریهای دانشگاه در سند چشمانداز ۱۴۰۴ نام برده شده است، اهمیت و ضرورت بیشتر این بعد از مدل مشخص میشود.
هدف این لایه ایجاد و بهبود ساختار و سیاستهای متناسب جهت راهبری مسیر تحول دیجیتال دانشگاه مدیریت آن میباشد. سیاستها، تصمیمگیریها و دستورالعملهای دانشگاه به منظور ایجاد تغییرات در یاددهی، یادگیری، پژوهش و سایر فرایندهای متاثر از تحول باید شفاف، همه جانبه و منعطف باشند. حکمرانی به دانشگاه در جهت هدایت اقدامات دیجیتال مناسب در مسیر کارا و اثربخش کمک میکند. «تعریف نقشها و مسئولیتها برای تحقق چشمانداز دیجیتال»، «تعیین اهداف و نتایج مشخص، شفاف و قابل سنجش»، «تعیین اولویت اقدامات دیجیتال»، «هماهنگی اقدامات دیجیتال در میان سیلوهای سازمانی»، «برقراری ارتباط میان عملیات جدید و ساختارهای جاری»، « سیاستگذاری دیجیتال»، «تغییر ساختار سازمانی» و همچنین «برنامهریزی رشد و جانشینی رهبران دیجیتال» فقط بخشی از اقداماتی است که در حوزه حکمرانی صورت میپذیرد. سه بخش رهبری، ساختار و ارکان استراتژیک عناصر تشکیلدهندۀ این لایه در مدل دانشگاه دیجیتال میباشند.
در لایه آثار، که درواقع هدف غایی این چارچوب را نشان میدهد، ارتقاء تجربه ذینفعان دانشگاه مدنظر میباشد. با اینکه ذینفعان دانشگاهی میتوانند شامل عوامل مختلف دیگری مانند رسانه، تأمینکنندگان و سرمایهگذاران باشند، در این چارچوب ارتقاء تجربه آن دسته از ذینفعانی اهمیت دارد که ارتباط مستقیمی با دانشگاه دارند و بهبود تجربه آنها برای دانشگاه مهم بوده و به یک اولویت تبدیل شده است. به طور کلی ذینفعان ما در این لایه شامل دانشجویان، اساتید، مدیریت، کارکنان، والدین، دانشآموختگان، حامیان دانشگاه، صنایع و جامعه هستند.
برای تسریع و سهولت در تعریف اقدامات و اولویتها، ذینفعان در دو بخش داخلی و خارجی قرار گرفتهاند. هدف غایی دانشگاه دیجیتال به صورت مستقیم ارتقا تجربه ذینفعان داخلی شامل دانشجویان، اساتید، مدیریت و کارکنان و به صورت غیرمستقیم نیز ذینفعان خارجی اعم از دانشآموختگان، والدین، حامیان دانشگاه، صنعت و جامعه میباشد.
در ادامه به تشریح هر یک از ذینفعان پرداخته میشود:
از طرفی دیگر به غیر از دانشجویان بالفعل دانشگاه، بهبود تجربه برای دانشجویان بالقوه نیز برای دانشگاه اهمیت بسیاری دارد. برگزاری هر ساله برنامه آشنایی با دانشگاه تهران با بازدید عمومی برای افراد گویای این نکته است. درنهایت میتوان گفت در این بخش بهبود تجربه دانشجویان داخلی و خارجی و همچنین دانشجویان فعلی و آتی در توسعه آموزشی، علمی و فکری، فعالیتهای اجتماعی و شبکهسازی و همچنین خدمات رفاهی و حمایتی از اهمیت بسزایی دارد. بدیهی است که برقراری ارتباط و تعامل با نسلی از دانشجویان که در عصر اطلاعات و ارتباطات متولد شدند و دیجیتالزاد هستند، برای دانشگاه به مراتب سختتر میباشد.
یکی از موارد دیگری هم که باید به آن توجه شود، اکوسیستم است. اکوسیستم همانطور که از آن انتظار میرود عنصری است که تمامی لایههای این چارچوب را تحت تاثیر قرار میدهد. این بخش مهم از مدل دانشگاه دیجیتال، مجموعه عواملی از جمله رهبری، فرهنگ، منابع مالی و انسانی، برنامههای آموزشی، جامعههای علمی، زیرساختها و محیط ملی و بینالمللی را شامل میشود. اکوسیستم محیطی را فراهم میآورد که با ایجاد ارتباطات موثر با بازیگران خارجی ارزش متمایز برای دانشگاه خلق شود. شبکههای ارتباطی گسترده با صنعت و سازمانهای فناوریمحور بوجود میآیند و نهادهای حاکمیتی و سیاستگذار برای تسهیل حرکت دانشگاه به سمت تحول، قوانین و سیاستهای حمایتی تصویب میکنند.
مشارکت با سازمانهای فناوریمحور و نوآور، همکاری با موسسهها و نهادهای آموزشی، جذب و بکارگیری استعدادها، تعامل و همکاری با پژوهشگران و اساتید سایر دانشگاهها در سطح ملی و جهانی، همکاری با سازمانهای مطرح به منظور بهرهگیری از راهحلهای دیجیتال از جمله مواردی است که نیاز به ایجاد اکوسیستم برای دانشگاه را ضروری میسازد. حتی نیاز به منابع مالی و مشوقها، وجود سازوکارهای تجاریسازی طرحهای پژوهشی، دسترسی راحت به اطلاعات، فضاها و زیرساختهای دیجیتال موارد دیگری هستند که بر اهمیت اکوسیستم تاکید میکند. اکوسیستم سالم و پایدار امکان ارائه خدمات ارزشآفرین جهت تجربهسازی جذابتر برای ذینفعان را فراهم میسازد.
بنابراین همانطور که در سند چشمانداز ۱۴۰۴، جهتگیریهای دانشگاه تهران ارائه شده است، مواردی مانند «افزایش ارتباط میان دانشگاه و صنعت»، «توسعۀ کارآفرینی براساس فناوریهای پیشرفته»، «تقویت همکاری با سازمانهای استاندارد و تنظیم مقررات کشور»، «مبادلۀ پژوهشگر با موسسات تحقیقاتی منطقهای و جهانی»، «همکاری در پژوهشهای متنباز»، «توسعه همکاریها و دورههای مشترک» و همچنین «تسهیل مبادلۀ دانشجو» ضرورت ایجاد اکوسیستم برای دانشگاه تهران را تقویت میکند که در این بخش مدل به آن پرداخته شده است.
تحول دیجیتال در آموزش (قسمت اول)
پردیس دانشگاه دیجیتال؛ تعریف و ویژگیها
تحول دیجیتال و مدل کسبوکار دانشگاهها