بیست رویای یک معلم دانشگاه برای نظام آموزش‎ و ‎پرورش کشور

بیست رویای یک معلم دانشگاه برای نظام آموزش‎و‎پرورش کشور

بیست رویای یک معلم دانشگاه برای نظام آموزش‎و‎پرورش کشور

این روزها و در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید، بیش از هر زمان دیگری، کیفیت سیستم آموزش و پرورش کشورمان، ذهنم را درگیر خود ساخته است. علاقمندم دغدغه‌های خود در این حوزه را در قالب ۲۰ رویا برای نظام آموزش‎ و‎ پرورش کشورمان مطرح نمایم. آرزو می‌کنم که:

  1.  بیشترین سخت‎گیری و شایستگی‌سنجی برای انتخاب وزیر آموزش و پرورش (در مقایسه با سایر وزرا) صورت پذیرد تا شخصیتی فاضل و فرهیخته، و صد البته دارای توان بالای مدیریت و رهبری الهام بخش، که مورد احترام و وثوق فرهنگیان و نخبگان کشور باشد، بر این مسند تکیه زند.
  2. تحصیل، به معنای واقعی کلمه، رایگان و دارای چتری فراگیر شده و میان کیفیت خدمات آموزشی و پرورشی در پایتخت و یک شهر کوچک کشور، تفاوت چشمگیری وجود نداشته باشد.
  3. میان دولت‌مردان این اجماع به وجود آید که آخرین سرفصلی که باید بودجه آن کسر و محدود گردد، آموزش و پرورش باشد. به بیان دیگر، خرج کردن در آموزش و پرورش را به جای آن‎که هزینه بدانند، یک سرمایه‌گذاری بلندمدت، با سودی استثنایی تلقی نمایند.
  4. کیفیت نظام آموزش و پرورش به یک مطالبه ملی تبدیل شده و مسئولان، رسانه‌های تاثیرگذار و صاحبان تریبون‌ها، لا به لای نزاع‌های سیاسی و اقتصادی خود، به این موضوع نیز بپردازند و مجدانه پیگیر بهبود مستمر نظام آموزش و پرورش باشند.
  5. تنها، بهترین نیروهای جامعه که دارای صلاحیت‌های علمی و اخلاقی بالایی هستند، بتوانند به سیستم آموزش و پرورش وارد شوند.
  6. معلمان دارای بالاترین منزلت، قدر و احترام اجتماعی گردند.
  7. معلمان دارای یکی از بالاترین سطوح رفاه اقتصادی در میان مشاغل مختلف در جامعه گردند. معلمی که حداقل معیشتش فراهم نیست و غم نان و آب و مسکن دارد، نمی‌تواند نسل بعدی را به‌درستی تربیت کند.
  8. مدارس بر محور پرورش خلاقیت، افزایش توان حل مساله و نهادینه کردن تفکر انتقادی دانش آموزان عمل کنند تا تمرکز بر حفظ مطالب و مهارت تست زدن.
  9. فضای مدارس کشور، جذاب، شاد و پرروح بشود. مطالعات مختلف نشان داده که داشتن دوره کودکی و نوجوانی شاد، ضامن سلامت روانی در بزرگسالی است.
  10. دستاورد جانبی کلیه آموزش‌ها و فعالیت‌ها در مدارس، تقویت روحیه منفعت گرایی جمعی و کار تیمی باشد. این کشور در صورت تقویت بیشتر رویکردهای فردگرایانه، آینده‌ای نخواهد داشت.
  11. به دانش آموزان کمک بشود تا فلسفه و ارزش‌های بنیادین زندگی خود، به ویژه ارزش های اخلاقی مطلوب‎شان را انتخاب و در خود نهادینه سازند.
  12. نظام تربیتی و پرورشی ما درک کند که نسل های جدید را نمی‌توان با فشار و تنها با سخنرانی‌های یک‌طرفه و غیرتعاملی هدایت و ارشاد کرد. زبان نرم، استدلال و برهان قوی، گوش کردن صبورانه، پذیرش تفاوت‎ بین نسل‌های مختلف به عنوان یک امر طبیعی، مدارا و تحمل از لوازم موفقیت در این مسیر است.
  13. شرایطی فراهم شود تا هر دانش‌آموز، استعدادهایش را در رشته‌های ورزشی و هنری شناسایی کرده و حداقل یکی از آن‎ها را در طول دوران تحصیل خود دنبال نماید.
  14. دانش آموزان با چالش ها و دغدغه های فعلی و آتی دنیا (مانند خطرات جنگ، افراط گرایی، بحران آب، گرم شدن زمین، تخریب محیط زیست و …) آشنا شوند.
  15. فرهنگ کتابخوانی در دانش آموزان نهادینه شود، به‌نحوی که هر دانش آموز، چندین کتاب فاخر ملی و بین المللی را مطالعه کرده باشد (به ویژه در حوزه ادبیات داستانی، تاریخ و شعر).
  16. در مدارس، تاریخ کشور بدون روتوش برای دانش آموزان تدریس شود، به نحوی که بتوانند از خطاها و اشتباهات گذشته آموخته و این یادگیری را چراغ راه آینده خود سازند.
  17. سلامتی و رشد فیزیکی دانش آموزان مورد توجه قرار گرفته و برای تغذیه مناسب آن‎ها در زمان حضور در مدارس، برنامه وجود داشته باشد (عقل سالم را باید در بدن سالم جستجو کرد).
  18. مدارس، استعدادهای شغلی هر دانش آموز را حداکثر تا ۱۵ سالگی کشف و وی را به مسیر درست حرفه‌ای هدایت کنند (برخی، تازه در حین و گاهی پس از اتمام دوره کارشناسی خود در دانشگاه، متوجه می‌شوند که به چه رشته‌ای علاقمندند. چقدر دیر!).
  19. مدارس، احساس دانش آموزان به کشور و ملت‌شان را تقویت کرده و غرور و تعلق‎ خاطر ‎ملی آن‌ها را افزایش دهند.
  20. مدارس در هر سال، حداقل یک برنامه نیکوکارانه ترتیب دهند تا دانش آموزان، دردهای جامعه را بهتر لمس نموده و روحیه خیرخواهی اجتماعی در آن‌ها شکل گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Previous Next
Close
Test Caption
Test Description goes like this