کارلوس کیروش، شخصیت محبوب فوتبالیام نیست، اما همیشه توانایی “رهبری” وی را ستودهام. کسانی که فوتبال ملی و حواشی آن را دنبال میکنند، به احتمال زیاد میدانند که کاریزمای کیروش، چه سطح بالایی از وفاداری و تبعیت را از بازیکنان تیم ملی فوتبال جلب کرده است. زمانی که کیروش مصاحبه مطبوعاتی میکند و یا متنی مینویسد، به نحو مشهودی، ادبیات و مفاهیم رهبری، در کلام و متن وی قابل ردیابی است. بهتازگی (۸ آبان ۹۵)، آخرین بیانیه فیسبوکی وی در واکنش به مصاحبه نامعقول یکی از مقامات فدراسیون فوتبال را در یکی از سایتهای خبری خواندم. بخشهایی از این نوشته در ادامه نقل میگردد.
“دوستان عزیز
ما از فرهنگ بومیان آمریکای شمالی یاد گرفتیم که “بهتر است با ۱۰۰۰ دشمن خارجی بجنگید تا ۱ دشمن داخلی”. آفریقاییهای باستان نیز میگفتند که یک سوراخ کوچک میتواند یک قایق را غرق کند. باید از مردم باستان یاد بگیریم و از دانش و تجربههایشان درس زندگی بگیریم.
… بدون یک رهبری عالی، هیچ حرکت رو به جلویی اتفاق نخواهد افتاد. برای همین است که اگر رهبری ما، برای مثال در تصمیمگیری شهامت نداشته باشد، ثبات نداشته باشد، انعطاف نداشته باشد، دید نداشته باشد، ایمان و تمرکز نداشته باشد، نمیتوانیم مردم را مقصر بدانیم. اگر بازیکنانم با من هم دیدگاه نباشند، به این خاطر است که به رهبری من ایمان ندارند. اگر به من وفادار نباشند، اگر تعلق خاطر و شور و انگیزه نداشته باشند و وظایف را نشناسند، به این خاطر است که من نتوانستم ابزار درست، دلایل منطقی و رضایت و انگیزه و شور و هیجان را به آنها منتقل کنم.
دوستان عزیز این را بدانید که حالا و همیشه، پیروان بزرگ، با رهبران بزرگ محقق شدهاند. باید بدانیم که رهبران بزرگ، باید شهامت داشته باشند که تصمیمگیری کنند و با واقعیت روبرو شوند. رهبران بزرگ نباید به اسطورههای دروغ و تقلب تبدیل شوند … رهبران بزرگ باید سخت تلاش کنند و تمامی سوراخهای قایق را که باعث عدم رضایت و بیانگیزگی میشوند، پر کنند.
از پیشینه من که به آفریقا باز میگردد یاد گرفتیم که هیچکس با مارها در تختش نمیخوابد. به این داستان قدیمی فکر کنید که عقرب از قورباغه خواست او را از طول رودخانه عبور دهد. چیزی که جالب است این است که اطراف ما هنوز افرادی هستند که از نیش زدن عقرب تعجب میکنند. آیا آنها آدمهای سادهای هستند یا شریک عقربند؟
دوستان عزیز، در زندگی لحظاتی وجود دارد که حتی اتحاد با دشمن عاقلانه است، اگر اتحاد به نفع هر دو طرف باشد. ولی حالا زمان آن رسیده که تیم ملی به جام جهانی صعود کند، زمان ترس، ضعف، وسواس و یا خراب کردن افرادی که اطرافمان هستند، نیست … بهترین آرزوها را برایتان دارم؛ فراموش نکنید که همیشه خوشحال باشید و به بردن ادامه دهید.”
عنوانی بهتر از يك “مانیفست رهبری الهامبخش” روی این متن نمیتوانم بگذارم.