صنعت نسل پنجم در مفهوم «صنعت نسل چهارم» ریشه دارد که در آلمان در سال ۲۰۱۱ برای اولین بار به عنوان یک پروژه شاخص و بخشی از راهبرد فناوری پیشرفته کشور مطرح شد و مقرر شد که به طور مشترک در حوزه کسبوکار، علم و تصمیمگیری اتخاذ شود.
این مفهوم اساسا در ارتباط با این مسأله است که کشور چگونه و تا چه حدی طی اولین دهه قرن ۲۱ پیشرفت داشته است و چگونه میتواند در دهههای آتی مؤثرتر واقع شود تا بتواند عمدتا تعداد کارکنان در بخش تولید را تثبیت نماید. این مفهوم علاوه بر رفع نیازهای اقتصادی، به رفع نیازهای بومشناختی خاصِ «تولید سبز» برای تحقق صنعت کربن خنثی و کارآمد از نظر انرژی نیز تأکید دارد.
صنعت نسل چهارم طی دوره ده ساله خود کمتر بر اصول انصاف و پایداری اجتماعی متمرکز بوده و بیشتر بر دیجیتالسازی و فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی به منظور افزایش بازده و انعطافپذیری تولید متمرکز بوده است. صنعت نسل پنجم بر موضوع متفاوتی متمرکز است و در واقع، اهمیت تحقیق و نوآوری جهت حمایت از صنعت در خدمات بلندمدت آن به بشریت در مرزهای سیارهای مورد تأکید قرار دارد.
صنعت نسل پنجم باید با توجه به اهداف گستردهای تعریف شود که فراتر از تولید کالاها و خدمات سودآور هستند. این اهداف گستردهتر شامل سه عنصر اصلی هستند: محوریت انسان، پایداری و تابآوری.
یک رویکرد صرفا سودمحور بیش از پیش توجیهناپذیر خواهد بود. در یک دنیای جهانیشده، صرفا با تأکید بر سود نمیتوان هزینهها و مزایای زیستمحیطی و اجتماعی را به طور مناسبی در نظر گرفت. برای این که صنعت به عنوان عامل اصلی در ایجاد رفاه واقعی عمل کند، در تعریف هدف واقعی آن باید موضوعات اجتماعی و زیستمحیطی نیز لحاظ شوند. این امر شامل نوآوری مسئولانه است که با هدف افزایش بهرهوری یا به حداکثر رساندن سود و همچنین افزایش رفاه تمامی نقشآفرینان ازجمله سرمایهگذاران، کارگران، مصرفکنندگان، جامعه و محیط زیست محقق میشود.
شکل ۱. صنعت نسل پنجم
بر اساس رویکرد انسانمحور، به جای این که فناوریهای نوظهور به عنوان نقطه مبدأ در نظر گرفته شوند و پتانسیل آنها برای افزایش بهرهوری مورد بررسی قرار گیرد، نیازها و مزایای اصلی انسانها در فرآیند تولید باید مورد تأکید اصلی قرار گیرند.
بر اساس رویکرد بعدی، صنعت باید پایدار باشد تا بتواند برای مرزهای سیارهای احترام قائل شود. صنعت باید فرآیندهای چرخشی را توسعه دهد که امکان استفاده مجدد، تغییر کاربری و بازیافت منابع طبیعی و همچنین کاهش ضایعات و تأثیرات زیستمحیطی را فراهم میآورند. پایداری به معنی کاهش مصرف انرژی و انتشارات گازهای گلخانهای به منظور اجتناب از مصرف و فرسایش منابع طبیعی و تضمین نیازهای نسلهای امروزی بدون بهخطرانداختن نیازهای نسلهای آتی است. فناوریهایی نظیر هوش مصنوعی و تولید افزایشی میتوانند با بهینهسازی کارآیی منابع و به حداقل رساندن ضایعات نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند.
رویکرد تابآوری تضمین میکند که تولید صنعتی قادر به تأمین و حمایت از زیرساخت کلیدی در دوران بحران است و تغییرات ژئوپلیتیکی و بحرانهای طبیعی مانند بیماری همهگیر کووید ۱۹ بر تضعیف رویکرد فعلی نسبت به تولید جهانی شده دلالت دارند. همچنین با ایجاد ظرفیت تولید تطبیقپذیر و فرآیندهای کسبوکار انعطافپذیر بهویژه در مواردی که زنجیرههای ارزش نیازهای اساسی نظیر مراقبتهای بهداشتی یا امنیت را برطرف میسازند، میتوان این مسأله را تعدیل کرد.
در صنعت نسل پنجم، توانایی صنعت جهت تحقق اهداف اجتماعی فراتر از مشاغل و رشد به رسمیت شناخته میشود و درواقع، به این واقعیت اذعان میشود که صنعت میتواند بهعنوان عاملی تابآور جهت ایجاد رفاه عمل کند. بدین منظور، تولید در صنعت نسل پنجم باید برای مرزهای سیارهای ارزش قائل شود و رفاه کارگران صنعت در فرآیند تولید باید مورد تأکید اصلی قرار گیرد.
به طور کلی، پایداری، محوریت انسان و تابآوری ویژگیهای بارز صنعت نسل پنجم به شمار میآیند. این ویژگیها صرفا به عنوان ویژگیهای مطلوبی در نظر گرفته نمیشوند، بلکه عقیده بر این است که صنعت اروپا باید این ویژگیها را داشته باشد تا بتواند همواره به عنوان صنعتی مهم، رقابتپذیر و مناسب در آینده ظاهر شود. بنابراین این سؤال که چگونه میتوان صنعت نسل پنجم را محقق نمود به مثابه این است که بپرسیم چگونه سیاست اروپا میتواند شرایط توانمندسازی برای صنعت فراهم سازد که در آینده آماده و نوآورانه باشد.
این آینده ممکن است زودتر از آنچه به نظر میرسد، فرا برسد و در برخی جنبهها، ممکن است در حال حاضر محقق شده باشد. درواقع، انقلاب دیجیتال هماکنون با تمام ظرفیت در حال اجراست و نشانههایی مبنی بر روند نزولی آن وجود ندارد. تغییرات اقلیمی واقعیتی است که به طور روزافزون بروز پیدا میکنند. بیماری همهگیر کووید ۱۹ در حال حاضر تأثیر چشمگیری بر تولید در بخشهای صنعتی متعدد دارد.
تغییرات صورت گرفته در شرایط سیاسی نظیر محبوبیت و شهرت فزاینده عقاید مبنی بر حمایت از تولیدات داخلی، زنجیرههای ارزش دیرینه جهانی را زیر سؤال میبرند. مشکلات موجود در زمینه جذب کارکنان جدیدی که دارای مهارتهای مناسب هستند و همچنین بهروزرسانی مهارتهای داخلی به عنوان مشکلی همیشگی در بسیاری از بخشهای صنعتی محسوب میشوند.
این تغییرات تأثیرگذار و پاسخهای سیاستی متناسب آنها دقیقا همان عواملی هستند که امکان پیشبرد مفهوم انقلاب صنعتی پنجم را فراهم میآورند. در حالی که الگوی انقلاب صنعتی چهارم عمدتا تحت تأثیر قابلیت فناوریهای نوظهور جهت بهبود کارآیی و بهرهوری قرار دارد، صنعت نسل پنجم به سمت تغییرات اجتماعی و واقعیات نوظهور سوق پیدا میکند. صنعت نسل پنجم بر فناوری و نوآوری به عنوان عناصر ضروری برای گذار به الگوی صنعتی جدیدی متمرکز است که به موجب آن، صنعت اروپا به طور فزایندهای تابآور شده و قادر است خود را با شرایط اجتماعی جدیدی تطبیق دهد که در آن تولید برای مرزهای سیارهای ارزش قائل میشود و سلامتی کارگران صنعت در فرآیند تولید مورد تأکید اصلی قرار دارد.
رهبری ۴/۰: رهبری مورد نیاز عصر انقلاب صنعتی چهارم