زنجیره ارزش در صنعت فولاد و فلز بسیار پیچیده است. شرکتها باید با تعداد زیادی از داراییهای ناپایدار به هم پیوسته، تعداد زیادی از واحدهای محصول، پایگاه مشتریان متنوع با نیازمندیهای خدمات و کیفیت متفاوت، و کانالهای توزیع پیچیده متفاوت دست و پنجه نرم کنند.
استفاده از دارایی اغلب به عنوان یک اولویت در نظر گرفته میشود و انگیزهها بر این اساس ساختار مییابند، اما این تصمیمها اغلب بر تمام محرکهای کسبوکار که بر حاشیه سود، سطح خدمات یا سرمایه در گردش تأثیر میگذارند، اثرگذار نیستند.
کارخانهها و داراییهای آن اغلب به جای اینکه برای رسیدن به یک هدف استراتژیک بزرگ یکپارچه شوند، بهصورت سیلویی کار میکنند. مدیران زنجیره تامین دسترسی کمی به اطلاعات بلادرنگ دارند که باعث میشود نتوانند تغییرات بازار را پیشبینی کنند. در نتیجه، شرکتها دائماً به صورت تدافعی عمل میکنند، بدون اینکه توانایی پیشبینی و کاهش ریسک یا استفاده از فرصتهای کوتاهمدت را داشته باشند، که منجر به از دست دادن قابل توجه ارزش میشود.
شرکتهای فولادی و فلزی به طور مستمر در تلاش برای حل این مسائل بودهاند، اما روشهای سنتی بهبود عملیاتی به پایان خود نزدیک شده است. برای از بین بردن گلوگاه توانایی انسان در نظارت بر سیستمهای پیچیده و انجام محاسبات آنی گسترده، دیجیتالیشدن شاید تنها راهحل برای بنبست کنونی باشد.
این صنایع با چالشهای دیگری نیز روبرو هستند از جمله:
این چالشها را میتوان از طریق ویژگیهای اصلی صنعت ۴٫۰ مانند قابلیت آنی بودن، قابلیت همکاری و یکپارچهسازی افقی و عمودی سیستمهای تولید از طریق سیستمهای ICT حل کرد.
از دیگر چالشهای این صنعت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
جهان به سرعت در حال تغییر است و این باعث تغییر تقاضا برای فلزات جدید نیز میشود. بنابراین، صنعت با خواستههای پیچیدهتر مشتریان مواجه است. این امر شرکتهای فلزی از جمله فولادی را مجبور میکند تا عملیات خود را برای ارائه فلزات قویتر و بادوامتر و مجموعهای متنوعتر و تخصصیتر از محصولات و گریدها تغییر دهند. به طور همزمان، بازار چرخههای نوآوری کوتاهتری را میطلبد که امکان افزایش انعطافپذیری در ظرفیت کارخانه را فراهم کند. این بدان معناست که شرکتهای فلزی باید تخصص خود را عمیقتر کنند و در عین حال دامنه خود را – از لحاظ نظری – گسترش دهند. در عمل، اکثر شرکتها در یک جنبه خاص از تولید فلز تخصص دارند و توسط یک هلدینگ اداره میشوند که تا حد ممکن خدمات را تحت یک برند واحد به بازار ارائه میدهند.
شیوع کرونا ضعفهای زنجیره تامین در صنایع فلز را آشکار کرد. به طور معمول، شرکتهای فلزی، دارای زنجیره تامین جهانی بسیار بزرگ و متنوعی میباشند و بنابراین با طیف وسیعی از ریسکها در طول آن مواجه هستند. محدودیتهای شدید، بازارهای سرمایه بیثبات، و عدم اطمینان در مورد شدت و طول پاندمی، اجرای راهحلهای دیجیتالی موثر را برای زنده نگه داشتن کسبوکارها ضروری ساخت.
صنایع فلزی سهم زیادی در انتشار گاز دیاکسیدکربن دارند، محدودیتهای قانونی و عدم اطمینان فزاینده در مورد محیط سیاسی یک چالش بزرگ برای شرکتهای فلزی است. در اروپا، بازار به شدت قانونگذاری شده است، در حالی که بسیاری از قارهها و کشورها مقررات کمتری دارند، که برای شرکتهای مستقر در آن کشورها یک امتیاز مثبت است. در مواردی که قوانین سختگیرانه هستند، به حداقل رساندن انتشار دیاکسیدکربن، شرکتهای فولادی را ملزم به سرمایهگذاری در فناوریهای جدید و جایگزینیهای پرهزینه برای فرآیندها و راهکارهای زنجیره تامین قدیمی میکند. این در حالی است که انرژی مصرفی برای تولید فولاد در ۵۰ سال گذشته بیش از ۶۰ درصد کاهش یافته است.
منابع:
صنعت ۴٫۰ (انقلاب صنعتی چهارم) چیست؟
توصیه هایی برای تدوین استراتژی صنعت ۴٫۰ (انقلاب صنعتی چهارم)
مراحل بلوغ صنعت ۴٫۰ (انقلاب صنعتی چهارم)
فرآیندهای دیجیتال؛ چیستی و چرایی
انتشار اپیزود چهارده: انقلاب صنعتی پنجم در یک نگاه