الکس فرگوسن، چهره شناخته شدهای در دنیای ورزش است. در وصف وی همین بس که در مدت ۲۷ سال حضور مقتدرانهاش به عنوان سرمربی بر روی نیمکت تیم فوتبال منچستر یونایتد، ۳۸ جام را فتح کرد. او در سال ۲۰۱۳ بازنشسته شد.
بر این باورم یکی از مهمترین ویژگیهایی که فرگوسن را فرگوسن کرد، “قابلیت رهبری” وی بود. این موضوع را میتوان بهخوبی با خواندن کتاب خاطرات وی درک نمود. در این کتاب، دیدگاهها و تفکرات قابل تاملی در حوزه مدیریت و رهبری وجود دارد که در ادامه، برخی از آنها را نقل کنم:
- یکی از تاکتیکهای همیشگی من این بود که بازیکنها را آماده نگه دارم؛ طوری که همیشه تصور کنند بازی بعدی، بازی مرگ و زندگی است.
- لحظهای که یک بازیکن منچستریونایتد فکر کند از سرمربی بزرگتر است، باید از باشگاه برود.
- باشگاه باید بر هر شخصی اولویت داشته باشد.
- اگر بازیکنی اعتمادش را به دانش مربی خود از دست بدهد، اعتمادش به خود او را نیز از دست میدهد.
- تنها هنگامی یک بازیکن بزرگ میشوی که کسانی غیر از همباشگاهیها و طرفدارانت بپذیرند بازیکن بزرگی هستی.
- من گاهی بعد از بازی بدجور خشمگین میشدم، ولی هرگز از بیرون ریختن خشم خود احساس افتخار نکردهام.
- من از آدمهایی که میتوانند عذرخواهی کنند، خوشم میآید. همیشه این ویژگی را ستودهام.
- من برای خود فرمولی برای شکست دارم. پس از اینکه حرفهایم را در رختکن به بازیکنانم میزنم، همیشه پس از بیرون رفتن و مواجه شدن با رسانهها و مربی حریف به خود میگویم: “فراموش کن. این بازی تمام شده”.
- انتقاد از تیم اشکالی ندارد. ولی همه باید با هم سرزنش شوند؛ از کادر فنی تا بازیکنان.
- وقتی، روزی آدم را نابغه مینامند، باید منتظر بود احتمالا روزی هم آدم را احمق بنامند.
خواندن کتاب خاطرات فرگوسن، با عنوان “زندگی من”، (ترجمه احمد دیانی، انتشارات صانعی) را به همراهان عزیزی که هم به حوزه ورزش و هم به مبحث رهبری علاقهمند هستند، پیشنهاد میکنم.