طی سالهای گذشته، آموزش عالی تغییرات چشمگیری داشته است. استانداردسازی سیستمهای آموزش ملی پیشزمینههایی برای مهاجرتهای عمده دانشجویان ایجاد کرده است. تعداد دانشجویان تحصیل در خارج از کشور طی ۲۰ سال گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است. راههای ایجاد ارزش دانشگاه نیز تغییر یافته است و به سمت جریانهای مختلف درآمد حاصل از آموزش غیررسمی، تحقیقات، همکاری دانشگاه و صنعت پیش رفته است. همه اینها منجر میشود تا دانشگاهها با افزایش بازار رقابتی، برای موقعیت خود در بازار تلاش کرده و راههایی برای مدیریت عملیات خود به روشی سازمان یافته و معنی دار پیدا نمایند.
با توجه به منابع بررسی شده، میتوان گفت مدلهای کسبوکار متفاوتند، تغییرات دائمی نوآورانهای را تجربه میکنند و به طور کلی فناوریهای دیجیتال را با سرعت رو به افزونی در بر میگیرند. به عبارت دیگر، مدلهای کسبوکار دانشگاهها با سرعت و به میزان بیشتری نسبت به گذشته در حال تغییرند. عوامل خارجی، مانند فناوری نوظهور، افزایش رقابت و تغییر پویای ساختار بازار، سازمانها را مجبور میکند که به طور مکرر مدلهای کسبوکار فعلی خود را تجدید کنند.
اصلیترین تغییری که سازمانها با آن روبرو هستند، دیجیتالی شدن است. عناصر مرتبط با مدلهای کسبوکار دانشگاههایی که در محیطهای پویا و پیچیده فعالیت میکنند، عبارتند از:
پیچیدگی عناصر فوق در یک فضای بیثبات کسبوکار و بازار جهانی آموزش، نیاز به بازنگری مداوم و نوآوری در مدلهای کسبوکار دانشگاهها را نشان میدهد. نوآوری در مدل کسبوکار یکی از مفاهیمی است که مدتی است وجود دارد، اما متأسفانه تعریف یا تفسیر منحصر به فردی از آن نیست. نوآوری در مدل کسبوکار بیانگر توسعه بیشتر مدل کسبوکار موجود یا ایجاد یک مدل کاملاً جدید است. یکی از دلایل اصلی نوآوری در مدل کسبوکار، تحول دیجیتال است که به طور دائمی سازمانها را به چالش میکشد تا در مورد مدلهای کسبوکار خود تجدیدنظر کنند.
در دهه اخیر چندین مدل کسبوکار دانشگاهی نوآور با نامهای مختلف، که با استفاده از رویکردهای فوقالذکر یا متفاوت تولید شدهاند، ظاهر شده است. دانشگاه چابک، دانشگاه خلاق، دانشگاه توسعه، دانشگاه هوشمند، دانشگاه پژوهش، دانشگاه کارآفرینی، دانشگاه نوآور، دانشگاه جهانی، دانشگاه مجازی، دانشگاه الکترونیکی، دانشگاه دیجیتال، دانشگاه ۲٫۰، دانشگاه ۳٫۰، دانشگاه ۴٫۰، دانشگاه ۵٫۰، دانشگاه باز و دانشگاه شرکت از این جملهاند.
تحول دیجیتالِ مدلهای کسبوکار دانشگاه میتواند با اهداف مختلف ایجاد شود. متداولترین آنها عبارتند از: زمان (تولید سریعتر و زمان کمتری برای تکمیل خدمات)، امور مالی (کاهش هزینه و افزایش درآمد)، کیفیت (کیفیت بهتر محصول، بهبود روابط با ذینفعان و بهبود فرآیندها) و فضا (شبکهسازی و اتوماسیون). نحوه پیادهسازیِ تحول، توسط مجموعهي متوالی از وظایف و تصمیمات متقابل و منسجم، استفاده از فناوری برای توسعهي برنامهها و خدمات جدید و همچنین کسب و تبادل دادهها و استفاده از آنها در پردازشهای مختلف انجام میگیرد.
شدت تحول دیجیتال از تغییرات تدریجی (جزئی) تا اساسی (بنیادی)، مدل کسبوکار را تغییر خواهد داد. تحول دیجیتال مدلهای کسبوکار دانشگاهها میتواند براساس عناصر فردی مدل کسبوکار (محصولات/خدمات، فرآیندها، روابط مشتری)، کل مدلهای کسبوکار، زنجیرههای ارزش افزوده و همچنین شبکههای ایجاد ارزش باشد. زمینههای اصلی برای تحول دیجیتال تغییر ارزش پیشنهادی مشتری (آنچه ارائه شده است) و تغییر شکل مدل عملیاتی (نحوه ارائهی آن) است. طبق مطالعات گذشته، سه راهبرد اساسی استراتژیک برای تبدیل مدل کسبوکار دیجیتال وجود دارد:
الف) تحول خدمت که متمرکز بر ارزش پیشنهادی مشتری است. به عنوان مثال تغییر و تعریف مجدد خدمات از طریق ارتقاء، گسترش یا تعریف مجدد آنها، ارزش پیشنهادی مشتری با محتوای دیجیتال، بینش و تعامل، و در آخر، بهبود و تغییر در عملیات.
ب) تحول عملیات متمرکز بر تغییر مدل عملیاتی با ایجاد، تشدید و تلفیق فرآیندهای دیجیتال داخلی است که به عنوان پایهای برای تعریف مجدد خدمات با هدف دستیابی به تحول عمل میکند.
ج) ترکیبی از خدمت و عملیات، رویکردی که در آن ارزشهای پیشنهادی مشتری و سازماندهی عملیات برای ارائه همزمان تحول مییابند.
تحول خدمت بر توسعه محصولات جدید و تبدیل محصولات موجود به محصولات دیجیتال متمرکز است. یکی از نمونههای قابل ذکر این رویکرد میتواند ایجاد برنامههای آموزشی در دسترس در خارج از دانشگاهها در سطح ملی یا بینالمللی باشد. این موضوع شامل توسعه محتوای دیجیتال در آموزش و پرورش و همچنین استفاده از منابع دیجیتال توسط اساتید و دانشجویان در هنگام برقراری تعامل و همکاری است. این شکل از تحول شامل تجزیه برنامههای درسی به مؤلفههای کوچکتر است، مانند دورههایی که ممکن است به شکل متفاوتی ترکیب شوند. چنین رویکردی به عناصر برنامه آموزشی، امکان گسترش گروههای هدف (شرکتکنندگان بالقوه) و همچنین افزایش انعطافپذیری از طریق ترکیبپذیری را فراهم میکند.
تحول عملیات در دیجیتالسازی تمام فعالیتهای خدمترسانی، خلق ارزش و پشتیبانی متمرکز است. این رویکرد فرآیندهای پایهای آموزش و فعالیتهای آن را متحول میکند، مانند ثبتنام دانشجویان و ثبتنام آنها در برنامهها و دورهها، امتحان دانشجویان، توسعه و تغییر برنامههای درسی و تضمین کیفیت این برنامهها. علاوهبراین، این رویکرد شامل خدمات پشتیبانی و فعالیتهای مرتبط با مدیریت منابع دانشگاه، برنامهریزی مطالعه، زمانبندی، تخصیص اساتید و مدیریت پردیس دانشگاه میشود.
ترکیب خدمت و عملیات دو روش ذکر شده را با هم ادغام میکند و نشان دهنده ارتباط متقابل سیستماتیک آنهاست. بهعنوان مثال میتوان در این خش به یک شکل جدید مطالعه برای یک گروه هدف جدید از دانشگاه اشاره کرد که با دیجیتالیسازی فرآیندهای عملیاتی ترکیب میشود.
انتخاب رویکرد مناسب برای تحول دیجیتال مدل کسبوکار یک سازمان باید متناسب با اهداف استراتژیک، فضای کسبوکار، فشارهای رقابتی و انتظارات مشتری باشد. انتخاب رویکرد صحیح مستلزم درک عمیق عوامل بیشمار تأثیرگذار بر آن است. بهعنوان نمونه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
دانشگاههایی که نیازهای مشتری را برآورده میکنند و استراتژیهای مشابهی را در بازارهای خود اجرا مینمایند، میتوانند مدلهای مختلف کسبوکار را داشته باشند. طراحی مدل کسبوکار و استراتژی بازار محصول مکمل یکدیگر هستند و نه جایگزین. دو عامل برای تمایز آنها به ویژه در حوزه دانشگاهی نمایان است. اول اینکه در استراتژی تأکید بر رقابت، کسب ارزش و مزیت رقابتی است در حالیکه مدل کسبوکار بر همکاری، مشارکت و ایجاد ارزش مشترک تأکید دارد. عامل دوم تمرکز مفهوم مدل کسبوکار بر ارزش پیشنهادی و تأکید بر نقش مشتری است که در استراتژی کمتر مورد تأکید قرار میگیرند.
علاوهبر تفاوتهای مفهومی بین مدلهای کسبوکار و استراتژی، باید گفت که مدلهای کسبوکار ممکن است نقش مهمی در استراتژی سازمان داشته باشند. به گفته برخی از نویسندگان، یک مدل کسبوکار توضیح میدهد که چگونه فعالیتهای سازمان برای اجرای استراتژی آن با هم کار میکنند، بنابراین پلی ایجاد میکند میان فرمولبندی و اجرای استراتژی. برخی دیگر مدل کسبوکار را بازتابی از استراتژی تحقق یافته یک شرکت میدانند.
نوآوری در مدلهای کسبوکار دانشگاه چالش برانگیز است، اما قریب الوقوع است. در عین حال، پیشبینی مدلهای کسبوکار آینده دانشگاه بسیار دشوار است. بهترین روش برای انجام این کار انجام برخی تستها، جمعآوری شواهد، شناسایی آیندهدارترین و بهترین مدل و انجام تستهای بعدی است. پس از آن، بهترین مدل باید در کل دانشگاه گسترش یافته و یکپارچه شود. اگرچه به نظر میرسد این کاری هزینهبر و وقتگیر باشد، اما سرمایهگذاری در زمینه نوآوری در مدل کسبوکار دانشگاه، هزینه خوبی است.
تحول دیجیتال در آموزش (قسمت اول)
ویژگیهای کلیدی دانشگاه دیجیتال
مدل مفهومی دانشگاه دیجیتال (طراحی شده برای دانشگاه تهران)
پردیس دانشگاه دیجیتال؛ تعریف و ویژگیها
تحول دیجیتال و مدل کسبوکار دانشگاهها