سوپرمارکت مالی شرکتی است که خدمات گسترده مالی را به صورت یکجا ارائه میدهد. برای مثال برخی از مؤسسات مالی، خدمات بورس، اوراق با درآمد ثابت، بیمه و بعضاً مشاوره املاک را در کنار خدمات بانکی به مشتریان ارائه میکنند. برای مشتریان، مدیریت کردن تمامی داراییها درون یک موسسه میتواند تبادلات مالی و برنامهریزی را سهلتر و کاراتر کند، زیرا دیگر نیازی به انتقال دائم پول از یک مؤسسه به مؤسسه دیگر نیست. برای مؤسسات نیز این روابط فراگیر بین حوزههای مالی مختلف از تخصصیشدن در یک جنبه مالی، سودآورتر است. مؤسسات مالی از این جهت انگیزه تبدیلشدن به سوپرمارکت مالی را دارند که تمام گردش مالی کسبوکار مشتریان را از آن خود کنند.
به تعبیر والاستریت وردز سوپرمارکت مالی یک شرکت ارائه کننده خدمات جامع مالی است. در سوپرمارکت مالی طیف گستردهای از محصولات مالی، شامل خدمات بیمه، سهام، اوراق با درآمد ثابت و خدمات معاملات املاک و مدیریت ثروت ارائه میشود. سوپرمارکتهای مالی برای مشتریان اطمینان آور و راحت هستند ولی لزوماً بهترین خدمات و بهترین قراردادها را در هر زمینه مالی به مشتری ارائه نمیکنند.
دیکشنری مالی فارلکس نیز سوپرمارکت مالی را یک موسسه مالی که خدمات گسترده مالی را به مشتریان ارائه میکند، تعریف میکند. برای مثال یک سوپرمارکت مالی ممکن است خدمات کارگزار بورس، شرکت بیمه، و خدمات مشاوره املاک را در کنار خدمات بانکی به مشتریان عرضه کند. این خدمات برای مشتری مناسب و راحت و نیز برای سوپر مارکت مالی سودآور است.
سوپر مارکت مالی ابزاری برای تسهیل شرایط ورود افراد به بازارهای مالی و رفع دغدغههای آنها در این مسیر پر پیچوخم است و با توجه به رایج بودن موضوع سرمایهگذاری مبتنی بر هدف در کشورهای توسعه یافته، سرمایهگذاران میتوانند با بهرهگیری از این پیشخوان بدون دغدغه وارد حوزه سرمایهگذاری از جمله بورس شوند.
پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸، انتقاداتی به درهم تنیدگی حقوقی این نهادهای مالی وارد شد و کارشناسان از آنها به عنوان بنگاههای بسیار بزرگی که موجب افزایش ریسک سیستماتیک بازار مالی میشوند یاد کردند. این تغییرات منجر به تغییر مدل این سوپرمارکتهای مالی شد.
با وجود اینکه سوپرمارکتهای مالی آسودگی برای مشتریان به ارمغان میآورند، آنها به چند دلیل در صنعت خدمات مالی به عنوان بازیگران عمده مطرح نشدند. شاهد مثال این ادعا عقبنشینی بانک سیتی از ادعای یک سوپرمارکت مالی جهانی بود. بعد از بحران سال ۲۰۰۹، «سندی ویل»، پدر و ایدهپرداز مدل سوپرمارکت مالی جهانی در هولدینگ سیتی گروپ در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی بلومبرگ در سال ۲۰۱۲، رسماً شکست این ایده را مطرح کرد.
دلیل نخست افول این مدل، افزایش مقررات دولتی بعد از بحران مالی بود که تلاشهای بنگاههایی را که تمایل به ادغام داشتند ناکام میگذاشت و هزینههای آنها را نیز افزایش میداد. ثانیاً در زمانهایی که بازار با افت قیمتها همراه بود، مشتریانی که به قیمتها حساس بودند، ترجیح میدادند به دنبال بهترین بازده برای اوراق و کمترین میزان کارمزد معاملاتی باشند، تا اینکه قیمت بالاتری پرداخت کنند و از یکجا بودن خدمات مالی احساس آسودگی کنند. دلیل آخر، گستردگی اینترنت و ابزارهای معاملات الکترونیک است که تهدیدی برای خدمات واسطهگری مالی و همچنین شکلگیری سوپرمارکت مالی بود.
اما اکثر منتقدان، درهم تنیدگی حقوقی مؤسسات مالی مختلف را علت اصلی این شکست مطرح کردند. این درهم تنیدگی موجب تخصصی نشدن فعالیتهای شرکت مادر تخصصی شده و ریسک ناشی از بحران اعتبارات را به وضوح افزایش میدهد.
به طور سنتی، یک بانک تجاری خدمات مربوط به حسابهای جاری، ارائه وام به افراد و همچنین کسبوکارها و ارائه محصولات مالی مانند گواهی سپرده و حسابهای پسانداز را فراهم میکند. اما، سوپرمارکت مالی میتواند امکان خرید محصولات بیمه را نیز برای افراد فراهم آورد. به عنوان مثال، فردی که به دنبال خرید بیمه عمر است، ممکن است در حین نقد کردن چک بانکی درباره خدمات بیمه نیز اطلاعات کسب کند و نسبت به خرید آن اقدام کند.
برای مشتریان، مدیریت کردن تمامی داراییها از طریق یک مؤسسه میتواند تبادلات مالی و برنامهریزی را سهلتر و کاراتر کند، زیرا دیگر نیازی به انتقال دائم پول از یک مؤسسه به مؤسسه دیگر نیست. از دیگر مزایای ایجاد یک سوپرمارکت مالی میتوان به صرفهجویی در منابع اداری، مدیریتی، بازاریابی و فنی، افزایش رقابتپذیری، افزایش خدمات فروش، فرصت کار با یک مخاطب ذینفع خاص، توسعه پایگاه مشتری، ارائه برنامههای مشارکت ویژه، دسترسی به کانالهای جدید برای فروش محصولات و مشتریان جدید در یک اداره، تجمیع منابع و ایجاد پایگاه مشابه برای برنامه اعتباری، افزایش وفاداری مشتری بهواسطه اعتماد به همکاری بانک با این مؤسسات نام برد و از معایب آن میتوان به نیاز به بازآموزی و آموزش اضافی، نیاز به کاهش زمان فروش محصول و همزمانسازی کانال جریان اطلاعاتی محصول و نیاز به تشکیل آرایهای از خدمات مختلف اشاره نمود.
در حالی که، بيشتر مشتريان ترجيح ميدهند كه گزینه خرید و استفاده از خدمات مؤسسات مختلف را در دستور کار خود قرار دهند، برخی از مصرفکنندگان خرید خود را به صورت همزمان و در یک مکان انجام میدهند. با این حال، اکثر مصرفکنندگان به این مفهوم خرید نکردهاند که میتوانند برای تمام خدمات مالی خود به یک نهاد واحد تکیه کنند اما میتوان گفت ایده سوپرمارکت مالی موفق بوده است.
توسعه برنامههای کاربردی اینترنت، وب و تلفن همراه، شرکتهای مالی و فناوری را قادر میسازد تا در هر زمان به طور آنلاین خدمات مالی آنلاین را به فروش برسانند.
یک مشکل اساسی برای شرکتهای فینتک این است که خدمات مالی مصرفکننده تحت مقررات شدید میباشند و این مقررات را نمیتوان به سادگی نادیده گرفت. با این حال، مسائل نظارتی احتمالاً سرعت پیشرفت شرکتهای فینتک را خواهد گرفت. مشکلات اساسیتر این شرکتها نیاز به کسب اعتماد مصرفکننده و توانایی دسترسی به دادههای مصرفکننده و انتقال وجوه آنها میباشد. با این حال، مخالفانی نیز از نگرانیهای قانونی در مورد امنیت اطلاعات و بودجه مصرفکنندگان به وجود میآیند.
دشواری غلبه بر موانع اعتماد و داده، باعث شده که بسیاری از شرکتهای فینتک به دنبال همکاری با بانکها باشند، به جای این که جایگاه خود را به آنها دهند. این همکاری میتواند به دو شکل باشد: شرکتهای فینتک با بانکها کار میکنند یا بانک یک شرکت فینتک را خریداری میکند تا فناوریهای آن را در کنار خدمات خود به کار گیرد. سوپرمارکتهای مالی قادرند سهولت را در اختیار مصرفکنندگان قرار دهند و هزینهها را کاهش و سود را افزایش دهند.
گونه های استراتژی دیجیتال در صنعت بانکداری
رسانه های اجتماعی در صنعت بانکداری: مزایا و چالش ها