علیرغم تاثیرات اقتصادی تحول دیجیتال، آثار اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی آن نیز مهم و قابل توجه میباشد. بررسی شاخص جامعه و اقتصاد دیجیتال نشان میدهد که چگونه عملکرد تحول دیجیتال بر مؤلفههای اصلی توسعه پایدار اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی تأثیر میگذارد. بررسیها حاکی از آن است که دیجیتالسازی به طور قابل توجهی با مؤلفههای توسعه پایدار ارتباط دارد. همچنین تولید ناخالص داخلی در کشورهای دیجیتالی بالاتر است. با این وجود، نه تنها توسعه اقتصادی، بلکه جنبه اجتماعی نیز تحت تأثیر مثبت دیجیتالی شدن قرار دارد.
آثار اجتماعی – فرهنگی
تحول دیجیتال و آثار اجتماعی آن، موضوعی چالشی در میان سیاستگذاران، اقتصاددانان، جامعه شناسان و رهبران صنعت در مورد تاثیر اجتماعی آن است. همانطور که دیجیتالیزیشن جامعه را به شدت بر هم میزند، نگرانی و اختلاف دیدگاه در مورد چگونگی تاثیر آن بر مسائلی مانند مشاغل، دستمزدها، نابرابری، بهداشت، بهرهوری منابع و امنیت مطرح میشود.
از تأثیرات قابل توجه تحول دیجیتال بر رفاه اجتماعی میتوان به افزایش کیفیت زندگی، احساس برابری و افزایش دسترسی به خدمات پایه برای تمامی آحاد جامعه، توسعه پایدار، سلامتی، انرژیهای پاک و مقرونبهصرفه و رشد اقتصادی اشاره کرد.
نوآوریهای دیجیتال در تحقق اهداف توسعه پایدار مطرح شده توسط سازمان ملل متحد کمک میکند. این اهداف عبارتند از: نبود فقر (به هرشکل)، نبود گرسنگی (ارتقاء کشاورزی پایدار)، سلامتی و رفاه (برای تمامی سنین)، کیفیت تحصیلات، عدالت جنسیتی، آب پاک و سیستم فاضلاب صحیح، انرژی پاک و مقرون به صرفه، رشد اقتصاد، ارتقاء صنعت و نوآوری، کاهش بی عدالتی میان ملل مختلف، شهرها و روستاهای پایدار، الگوهای مصرف و عرضه پایدار، مبارزه با تغییرات آب و هوایی، کاربرد پایدار منابع دریایی و زمینی، مشارکت برای رسیدن به اهداف و ارتقاء جامعهای بر مبنای صلح و قضاوت برای همه.
نرمافزارها، بهویژه آنهایی که به سلامت و خدمات دولت الکترونیک مربوط هستند، دارای پتانسیلی برای فراهم نمودن اطلاعات مرتبط با پایداری محیط هستند. از طرف دیگر، این نرمافزارها باید در کاهش ترافیک وسایل نقلیه، بهویژه در حملونقلهای شهری و برونشهری، مشارکت نمایند. بهطور مشابه، نرمافزارهای دولت الکترونیکی، زمان موردنیاز برای انجام تراکنشها در ادارات دولتی را کاهش میدهند و استفاده از برخی از این نرمافزارها در دنیا کاملاً عادی است.
آثار زیست محیطی
کارکردهای زیست محیطی تحول در عصر دیجیتال در حل چالشهایی مانند وضعیت کشاورزی پایدار، جنگلداری، دریاداری، بهرهوری منابع و مواد خام، دسترسی همگان به هوای پاک، آب پاک و سیستم فاضلاب صحیح و مدیریت بهینه پسماندها، انرژی پاک و مقرون به صرفه و رشد اقتصادی حاصل از آنها اشاره کرد.
کاربرد تحول دیجیتال در محیط زیست، ایجاد ساز و کارهای لازم جهت استفاده بهینه از انرژی آب، باد، خاک و کاهش آلودگی محیط زیست میباشد. کشورهای توسعه یافته برای حفظ محیط زیست خود در کنار فرهنگسازی و آگاهسازی شهروندان به استفاده از روشهای نوین در زندگی شهری و روستایی برای حفاظت از محیط زیست و کاهش آلایندهها روی آوردهاند.
برای مثال استفاده از خودروهایی با سوخت پاک، سوخت مطابق با استانداردهای بین المللی، استفاده از فناوری نانو در تولید البسه برای کاهش مصرف آب، ملزم کردن کارخانهها و واحدهای آلاینده به نصب فیلتر، توسعه واحدهای تولیدی پاک و تمرکز بر استفاده از روشهای تبدیلی مانند تبدیل پسماند به انرژی از جمله روشهای مرسومی است که در دنیا برای نگهداری طبیعت بکار گرفته میشود.
استفاده از تکنولوژی در راستای حفظ و توسعه محیط زیست نیاز به قوانین بازدارنده و نیز تشویقکننده برای نهادها و عموم مردم دارد. خلاء روشهای نوین و ترویج تکنولوژی دوستدار محیط زیست یکی از پاشنه آشیلهای تشکلهای زیست محیطی و در گام بعدی نهادهای دولتی است.
استفاده از فناوری اینترنت اشیا در محیط های شهری به عنوان ابزاری مناسب در دستیابی به محیط زیستی سالم مورد توجه دست اندرکاران این حوزه میباشد. به دلیل پیشرفت در حوزه سنسورها و تجهیزات مخابراتی، امکان استفاده گسترده و ارزان قیمت از آنها در مناطق شهری و غیر شهری فراهم گردیده است که میتواند کمک شایانی برای حفظ محیط زیست پیرامون ما باشد. همچنین پایش رخدادهای کوچک زیست محیطی، میتواند منجر به جلوگیری از بروز وقایع بزرگ و جبران ناپذیری شود که خسارت مالی و جانی فراوانی را برای شهروندان و طبیعت به همراه دارد. در رابطه با روشهای هوشمندسازی محیط زیست به موارد زیر اشاره نمود:
گسترش هوش مصنوعی و کاربردهای آن منجر به ایجاد دستگاههایی میشود که قادر به انجام کارهای بیشتری بدون دخالت انسان هستند. این دستگاهها دادههایی را تولید میکنند که بینشهایی را برای بهبود فرآیندها و به دست آوردن بازده بیشتر فراهم میکند و با اینترنت اشیاء، تمام این دستگاههای هوشمند به گونهای بههم پیوسته اند که نه تنها به هوشمندتر شدن آنها کمک میکند، بلکه باعث افزایش هوش کلی سیستم میشود. بطور مثال یک سیستم مدیریت انرژی ساختمان نه تنها مصرف انرژی را بهتر کنترل میکند و باعث کاهش انتشار کربن میشود، بلکه میتواند روشهای جدیدی را برای مدیریت مصرف انرژی بر اساس دادههای نظارت شده یاد بگیرد.
فناوری دیجیتال محرکی قوی برای تبدیل یک دنیای قدیمی و بسیار وابسته به کربن، به دنیایی است که از نظر زیست محیطی بسیار هوشمندتر است. اما در حال حاضر ما در دورهای هستیم که تأثیرات زیست محیطی فناوری دیجیتال فقط در حال افزودن به تأثیرات دنیای قدیمی است. این بدان معنی نیست که بگوییم تحول دیجیتال در حال حاضر سهم قابل توجهی در پایداری ندارد. بطور مثال ما برای کاهش استفاده از کاغذ، از ارتباطات دیجیتال و مدیریت پروندههای دیجیتال استفاده میکنیم. فناوری ذخیرهسازی ابری به از بین بردن زبالههای کاغذی و هزینههای سربار ذخیرهسازی سنتی کمک میکند. همچنین دسترسی ساده به اسناد را از هر مکانی امکانپذیر میکند.
علاوه بر حذف فرآیندهای مبتنی بر کاغذ، تحول دیجیتال همچنین باعث کاهش ضایعات ایجاد شده در تولید کالا میشود. نرمافزارهای پیشرفته و سیستمهای تولید خودکار با جایگزینی فرایندهای جدید مقدار زیادی از زبالههای ایجاد شده توسط کارگران و همچنین خطای ناشی از آن را از بین میبرند و پسماندی که ایجاد شده از طریق دفع مجدد بهتر اداره میشود. بازیافت بخشی از تحول دادهها برای مدیریت کارآمد زباله است.
یکی از پتانسیلهای جدی تحول دیجیتال، جمعآوری موثر، مرتبسازی و بازیافت زباله است. مطابق تحلیلی که توسط شرکت تحقیقاتی انرژی جهانی و مشاوره شرکت فارست سالیوان انجام شده است، شرکتها باید برای بهینهسازی و افزایش کارآیی فرایندهای مدیریت پسماند، با قدرت بیشتری از اینترنت اشیاء و کلاندادهها استفاده کنند. مشارکت و همکاری با شرکتهای فناوری اطلاعات و استارتاپها باعث افزایش نوآوری محصول، تعامل با مشتری و مدلهای اقتصادی مقرون به صرفه خواهد شد.
فناوری شناسایی فرکانس رادیویی (RFID) برای ردیابی، جمعآوری و دفع زباله مورد استفاده قرار میگیرد. سنسورهای هوشمند و اتصال بی سیم برای تشخیص سطح پرشدگی سطل و نوع مواد جمعآوری شده و نظارت بهتر بر حجم ضایعات بکار میرود. روباتیک به منظور بهبود دقت بازیافت مواد در جریان زبالهها براساس دادههای جمعآوری شده از سنسورهای هوشمند، میتواند با جمعآوری بهینه زباله، تا ۵۰ درصد از هزینههای ناشی از جمعآوری ناکارآمد زباله را از بین ببرد. استفاده کمتر از وسایل نقلیه جمعآوری زباله، باعث کارآمدتر شدن، کاهش مصرف سوخت و آلودگی میشود. همچنین برنامههای اینترنت اشیاء انواع زبالههای تولید شده را رصد میکنند تا اطمینان حاصل شود که مواد در هنگام پردازش مجدد با هم مخلوط نشده و یا از بین نمیروند.
از تحولات مهم، رشد منابع انرژی پراکنده است – تولید برق در مقیاس کوچک، مانند پنلهای خورشیدی پشت بام یا توربینهای میکرو. توسعه بعدی رشد مدیریت انرژی طرف تقاضا یعنی فعالیتها و برنامههایی که کاربران را ترغیب به کاهش مصرف انرژی میکند، میباشد. هنگامی که این نوآوریها با دیجیتالی کردن زیرساختهای انرژی ترکیب میشوند، پتانسیل مهمی را برای تأمین امنیت بیشتر انرژی در سطح محلی، منطقهای و ملی ایجاد میکند.
برای به دست آوردن مزایای زیست محیطی، اقتصادی و انعطافپذیری منابع انرژی پراکنده، شرکتهای بخش خصوصی و خدمات شهری در حال ارزیابی مدلهای جدید کسب و کار و استراتژیهای نظارتی هستند که میتوانند مقبولیت را افزایش داده و قابل اطمینان بودن شبکه و امنیت انرژی را نیز تأیید کنند.
یکی از نمونههای عملی این مورد چشمانداز انرژی نیویورک است، یک تلاش بلندپروازانه برای بازتعریف نقش شرکتهای آب و برق و گاز به عنوان یکپارچه سازنده سیستم منابع انرژی پراکنده و ارائهدهنده خدمات انرژی. دولت مدلهای جدید کسبوکار شخص ثالث و جریان درآمد را برای شرکتهای تجاری در نظر میگیرد تا هم بهطور مشترک از بازار رو به رشد تولیدکننده – مصرفکننده انرژی استفاده کند ضمن اینکه مزایای مصرفکننده، جامعه و سیستم را به حداکثر میرساند.
تحولات صورت گرفته در بخش انرژی، که بسیاری از آنها به دلیل نیازهای مشتری جدید و افزایش مقرون به صرفه بودن فناوریهای جدید هستند، غیرقابل برگشت است. این به سیاستگذاران بستگی دارد که ملزومات این تغیرات برای امنیت انرژی ملی و برنامهریزی سیستمهای انرژی را در نظر بگیرد.
در مطلب بعدی به آثار و منافع سیاسی تحول دیجیتال میپردازیم.
محرک های تحول دیجیتال در سطح ملی
گزارش حرفهای «مطالعه تطبیقی تحول دیجیتال در سطح ملی»
منافع سیاسی تحول دیجیتال در سطح ملی