با ظهور تحول دیجیتال، کسبوکارها متحول میگردند و بازدهی و سودآوری آنها افزایش ميیابد. با استفاده از فناوریهای جدید، نوآوریهایی پدید آمده که روش زندگی و انجام کار را تغییر خواهند داد. اطلاعات، به دارایی دیجیتال تبدیل شده و ابزارها و فرآیندها، وضعیت نیروی کار را بهتر مینماید. مهارتهای افراد افزایشیافته، کسبوکارها با پلتفرم مشترک توانمند شده و فرهنگ ارتقاء مییابد. تحول دیجیتال در سطوح مختلف بر جامعه تأثیر میگذارد.
ازآنجاییکه افراد، کسبوکارها و دولت از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در فعالیتهای روزمره خود استفاده مینمایند، کیفیت زندگی افراد، کارایی فرآیندهای عملیاتی شرکتها و کارایی فرآیندهای مدیریتی، ارائة خدمات عمومی و شفافیت و مسئولیتپذیری دولت ارتقاء مییابد. دیجیتالی شدن در سه بعد کشورها را تحت تأثیر قرار میدهد: اقتصادی، اجتماعی و سیاسی. در این مطلب به توضیح آثار اقتصادی تحول دیجیتال میپردازیم:
با توجه به اینکه تحول دیجیتال همه ابعاد روابط فردی و اجتماعی را در اقتصادهای محلی، ملی، منطقهای و حتی جهانی تحت تاثیر قرار میدهد، در یک برداشت عام میتوان بیان داشت در نتیجه چنان تحولی اقتصادها شامل بازیگران، مبادلات، پرداختها و قراردادهای فیمابین، مبتنی بر امکانات فراهم شده فناوریهای دیجیتالی، دچار تحول میشوند که از آن میتوان با عنوان اقتصاد دیجیتال نام برد.
بررسی برنامهها و اقدامات کشورهای توسعه یافته در حوزه تحول دیجیتال نشاندهنده این موضوع است که مهمترین دستاوردهای تحول دیجیتال در فضای اقتصادی نمود مییابد. اقتصاد دیجیتال پدیدهای تازه است و رشد سالانه دو رقمی در سراسر جهان و به ویژه رشد قوی در جنوب جهان، از این کانال ظهور کرده است. نیروهای محرک پشت این ظهور، اقتصادی و سیاسی هستند، اما مطمئناً ریشه در نوآوری فناورانه نیز دارند. در دهه ۱۹۹۰، تغییرات اقتصادی عمدتاً با ظهور اینترنت همراه بود و این امر همچنان پایه و اساس رشد اقتصاد دیجیتال باقی مانده است. اما در طی سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰، پی در پی نوآوری در فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)، تغییرات اقتصادی پراکنده و اساسی داشته است.
این تغییرات و جهشها، شامل تعبیه حسگرهای متصل به اشیاء بیشتر (اینترنت اشیا)؛ دستگاههای جدید کاربردی (تلفنهای همراه، گوشیهای هوشمند، تبلت ها، لپتاپها، رایانههای دیجیتال)؛ مدلهای دیجیتالی جدید (رایانش ابری، سیستم عامل های دیجیتال، خدمات دیجیتال)؛ رشد فزاینده استفاده از دادهها از طریق گسترش کلاندادهها، تجزیه و تحلیل دادهها و تصمیمگیری الگوریتمی و همچنین شامل فناوریهای جدید اتوماتیکی و رباتها میشود.
موارد برخاسته از این فناوریها، مجموعهای از امکانات دیجیتالی است که کمک میکند اقدامات بالقوه فرد یا سازمان با یک هدف مشخص در یک سیستم دیجیتالی انجام شود. با نفوذ سریع – از جمله در کشورهای در حال توسعه – و افزایش عمق اثرگذاری با تواناییهای مالی قویتر، تاثیر فنآوریهای دیجیتال بر اقتصاد به سرعت در حال رشد است.
این تأثیر را میتوان به عنوان تحول در فرآیندهای اقتصادی موجود، سیستمها و بخشها، شکلدهی مجدد رفتار مصرفکننده موجود، تعاملات تجاری و مدلهای کسبوکار، دانست. همچنین میتوان آن را به عنوان ظهور فرآیندهای جدید اقتصادی، سیستمها و بخشها درک کرد. مدلهای جدید کسب و کار حتی بدون توجه به اینکه واقعاً حقایق اقتصادی بر گفتمان آنها حاکم است یا نه، نسل چهارم کسبوکارها را شکل دادهاند.
با توجه به موارد یاد شده، الگویی که از ترکیب برخی گفتمانها و حقایق نشات میگیرد، مفهوم اقتصاد دیجیتال است که توسط برخی به عنوان محرک اصلی رشد اقتصادی در عصر جدید معرفی میشود و دارای “تاثیرات عمیق منطقهای بر کسبوکارها، مشاغل و مردم” است. برای کشورهای در حال توسعه، شواهد قابل توجهی وجود دارد که اقتصاد دیجیتال باعث رشد اقتصادی، افزایش بهرهوری سرمایه و نیروی کار، کاهش هزینههای معاملات و دسترسی آسان به بازارهای جهانی خواهد شد. ادعاهای یاد شده صرفا یک فرضیه نیست و اقتصاد دیجیتال سالانه با نرخی در حدود ۱۵-۲۵٪ در بازارهای نوظهور در حال رشد است.
منافع خاصی از دیجیتالی شدن در حال حاضر مشاهده شده است که ممکن است نابرابریهای اقتصادی منطقهای را تغییر دهد. بعنوان مثال دستمزدهای بالاتر از متوسط محلی برای کسب وکار دیجیتال در مناطق کمتر توسعه یافته به طور بالقوه میتواند منجر به همگرایی جهانی درآمدها شود؛ بازارهای محلی جدید و منحصر به فرد برای استارتاپهای دیجیتالی در کشورهای در حال توسعه و سیستم عاملهای دیجیتالی، راهی را برای کنار گذاشتن موسسات ناکارآمد، بازارهای فاسد و موسسات کارگری فراهم میکنند.
در کنار این فرصتها، چالشهای مختلفی، همچون خطرات محرومیت از فرصتها، وجود دارد. به عنوان مثال سطح پایین مهارت دیجیتالی و نفوذ فناوری در داخل و میان کشورها یکی از چالشهای این حوزه است. خطرات ناشی از پیوستن نامطلوب در اقتصاد دیجیتال به دلیل فقدان منابع، قابلیتها و مؤسسات ممکن است بروز نماید.
نوسانات خاص شرکتهای دیجیتالی در کشورهای در حال توسعه؛ و به حاشیه راندن کارگران کشورهای در حال توسعه در اثر تقویت نیروی کار دیجیتالی از دیگر چالشها است. خطرات دیگری که علیه منافع برشمرده شده برای اقتصاد دیجیتال، به ویژه در کشورهای در حال توسعه وجود دارد، مواردی همچون رشد آسیبپذیری حریم خصوصی و امنیت دیجیتالی، است.
توسعه اقتصاد دیجیتال با استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در فرآیندهای اقتصادی برای افزایش بهرهوری، نوآوری، رشد اقتصادی و کاهش بیکاری، یکی از اهداف استراتژی ملی دیجیتال میباشد. صرفه جویی در زمان و هزینه انجام کار، منجر به بهبود بهرهوری میشود و تأثیر قابلتوجهی بر رشد اقتصادی دارد. بسیاری از فناوریها همچنان درحالتوسعه هستند و هنوز تأثیر آنها بر سطح اقتصاد کلان مشخص نیست. علاوه بر این، با توجه به تمایز بین نوآوری، توزیع و تأثیر اقتصاد فناورانه، پیشبینی سرعت بهکارگیری این فناوریها، بسیار دشوار خواهد بود.
برای مثال احتمال دارد برخی از پلتفرمها تنها توسط برخی سازمانهای بزرگ در صنایعی مورد استفاده قرار گیرند که با احتمال بیشتری منجر به کاهش هزینههای عملیاتی میشوند. علاوه بر این، انطباق با برخی پلتفرمها نیازمند تغییرات گسترده در فرایندهای عملیاتی، ساختار سازمانی و آموزش کارکنان است که نیازمند برنامه زمانبندی برای انطباق هستند.
اقتصاد دیجیتال، بهخصوص در کشورهای درحالتوسعه، بهسرعت در حال پیشرفت است و معنی و معیارهای متنوعی را شامل میشود. پیشرفت اینترنت جهان امروز را به سمت اقتصاد دیجیتال سوق داده است؛ اقتصادی که روش انجام کار و زندگی روزانة افراد را تغییر داده است. پیشرفتها و نوآوریهای دیجیتال که شامل خدمات موبایل، رایانش ابری و هوشمندی کسبوکار است، این تغییرات را افزایش داده و خدمات و رفاه زیادی را فراهم نموده است که از قبل قابل پیشبینی نبود. پیشرفت در فناوریهای نوظهور، فرآیندها، سیستمها و بخشهای اقتصادی را متحول کرده و مدلهای کسبوکار، تعاملات و رفتار مصرفکنندگان را تغییر داده است.
فناوریهای نوظهور و دیجیتال و نوآوریهای مرتبط با آنها، اقتصاد را با نامهای مختلفی نظیر اقتصاد دانش، اقتصاد نوآوری، اقتصاد آنلاین، اقتصاد جدید، اقتصاد الکترونیک و اقتصاد دیجیتال و اقتصاد شبکههای معرفی کرده است. اقتصاد دیجیتال پدیدهای پیچیده و نوظهور است که به اقتصاد خرد و کلان و تئوری سازمان و مدیریت بستگی دارد.
یکی از تأثیرات اقتصادی تحول دیجیتال، تأثیر آن بر نیروی کار است که از دو دیدگاه قابل بررسی است. فرض اساسی برای دیدگاه اول این است که خودکارسازی وظایف تکراری، متصل کردن آنها به رباتیک و ترکیب آنها با قدرت فناوری در حوزههایی مانند هوش مصنوعی و تشخیص گفتار، ناپدید شدن برخی مشاغل را به همراه دارد.
فرضیه اساسی برای دیدگاه دوم این است که همه مشاغل را نمیتوان با خودکارسازی جایگزین کرد و حتی با بهکارگیری نوآوریهای جدید نیز مشاغل سطح دومی ایجاد میشوند که بهرهوری را افزایش داده و تلاشهای منجر به شکست را از بین می برند.
باید به این نکته توجه شود که برخی محققان ادعا میکنند که مشاغل ایجادشده از نوآوریها هرگز مشاغل ازدسترفته به خاطر نوآوری را جبران نخواهند کرد. فروم اقتصادی جهانی با همکاری شرکت مشاوره اکسنچر در مطالعه خود تخمین زدهاند که دیجیتالی شدن در سطح جهانی دو میلیون الی دو میلیارد شغل را تا سال ۲۰۲۰ کاهش میدهد. البته این تحلیل پیشنهاد میدهد که دیجیتالی شدن در برخی صنایع شغلهایی را خلق خواهد کرد. به عنوان مثال در صنایع حمل و نقل و برق، ۶ میلیون شغل ایجاد خواهد شد.
در مطالب بعدی به آثار این تحول در ابعاد اجتماعی و سیاسی میپردازیم.
محرک های تحول دیجیتال در سطح ملی
گزارش حرفهای «مطالعه تطبیقی تحول دیجیتال در سطح ملی»
منافع سیاسی تحول دیجیتال در سطح ملی