چهار سطح بلوغ دیجیتال سازمانی

زبدگان دیجیتال مانند نایک و ایشین پینت، در هر دو بعد فناورانه و رهبری دارای برتری هستند، اما سایر شرکت­‌ها در چه وضعیتی قرار دارند؟ این دو بعد، با یکدیگر متفاوت­‌اند و هردو نیز به دلایل گوناگونی اهمیت دارند. قرار دادن هر دوی این ابعاد در کنار هم، به شکل­‌گیری چهار سطح از بلوغ دیجیتال منجر می­‌شود (شکل ۱). زبدگان دیجیتال، برخلاف بیشتر شرکت­‌ها، در هر دوی این ابعاد برتری می­‌یابند. بعضی از شرکت­‌ها فقط در قابلیت­‌های فناورانه، قدرتمند ظاهر شده‌­اند و در قابلیت­‌های رهبری ضعف دارند؛ و برخی نیز برعکس. شرکت­‌های گروه چهارم نیز، در هر دو بعد ضعیف هستند: در واقع آن­ها هنوز سفر دیجیتال خود را آغاز نکرده­‌اند.

مبتدی­‌ها درست در نقطه آغاز سفر دیجیتال خود قرار دارند. بسیاری از آن­ها در تلاش هستند تا قبل از انجام کار، از موفقیت آن مطمئن شوند، به همین دلیل، استراتژی “بایستیم ببینیم چه می‌شود” را در پیش گرفته‌­اند، بعضی از آن­ها بر این باورند که فرصت­‌های فناورانه برای صنایع دیگر مناسب هستند، نه برای صنعت آن­ها. برخی دیگر، فاقد رهبری لازم برای ایجاد تغییر هستند. در نتیجه مبتدی­‌ها، فقط از قابلیت­‌های ابتدایی فناورانه برخوردارند و در بسیاری از معیار­های عملکرد مالی، در جایگاهی پایین­‌تر از رقبایشان قرار گرفته­‌اند.

شکل ۱. چهار سطح بلوغ دیجیتال سازمانی

شکل ۱. چهار سطح بلوغ دیجیتال سازمانی

بسیاری از مبتدی­‌ها، مسائل قانون­‌گذاری یا حریم خصوصی را به عنوان بهانه‌­ای برای عدم فعالیت در این مسیرمطرح می­‌کنند. درحالی­‌که، رقبای آن­ها منتظر نمی­‌مانند. بسیاری از شرکت­‌های بیمه، در استفاده از رسانه‌­های اجتماعی بسیار کند هستند، زیرا در دادن مجوز به عامل­‌های­شان برای بهره‌برداری از وبلاگ­‌ها و پیام­‌های رسانه­‌های اجتماعی، با چالش­‌های مقرراتی مواجه‌­اند. اما شرکت نورث وسترن موچوال، برای قرار دادن عامل­‌هایش در لینکدین راه امنی پیدا کرد، بنابراین نمایندگان مالی این شرکت، توانستند به گسترش و حفظ ارتباطات بپردازند. به­‌همین ترتیب، بسیاری از شرکت­‌های پزشکی و داروسازی به‌­دلایل مسائل مقرراتی و حریم خصوصی، نگرانی­‌هایی درباره استفاده از رسانه­‌های اجتماعی دارند. با این‌حال، یک شرکت تجهیزات پزشکی از رسانه­‌های اجتماعی برای اطلاع‌­رسانی به تأمین­‌کنندگان لوازم پزشکی درباره یک دستگاه بسیار جدید و تاثیرگذار استفاده نمود؛ بسیار سریع­‌تر از آن­چه که رسانه­‌های سنتی می­‌توانستند انجام دهند.

مدگرایان منتظر نمی‌­مانند. آن­ها هر وسیله دیجیتال جدیدی را می­‌خرند. آن­ها روند­ها و مد­های فناورانه را دنبال می­‌کنند و به این ویژگی خود می‌­بالند، اما ماهیت امور را تغییر نمی‌­دهند. با این­‌حال، به‌­دلیل فقدان حکمرانی دیجیتال و نیز رهبری دیجیتال قدرتمند، بسیاری از هزینه­‌هایی که انجام می­‌دهند، به‌­هدر می­‌رود. یا آن­ها درمی­‌یابند که در هرکاری که تابه­‌حال انجام داده‌­اند، باید تجدید نظر کنند تا بتوانند قابلیت‌­های خود را یکپارچه و ارتقا دهند. یکی از شرکت­‌هایی که ما آن را مورد مطالعه قرار دادیم، با استفاده از فناوری­‌های متفاوت (و تطبیق­‌ناپذیر)، پلتفرم­‌هایی برای تشریک مساعی کارکنان در بخش­‌های مختلف کسب­‌وکار ایجاد نمود. با استفاده از آن، کارکنان می­‌توانستند در بخش‌­های خود با یکدیگر همکاری کنند، ولی قادر نبودند دانش خود را در سطح شرکت به‌­اشتراک بگذارند. شرکت دیگری، سه ابتکار جدید بازاریابی موبایلی را در بخش‌­های مختلف شرکت خود داشت، به­‌طوری­که قسمت‌هایی از فعالیت­ آن­ها با یکدیگر هم­پوشانی داشتند. این طرح­‌ها، از فروشندگان مختلف و فناوری­‌های متفاوتی استفاده می­‌کردند، بنابراین امکان یکپارچه­‌سازی آن­ها با یکدیگر وجود نداشت.

اگرچه استفاده از روش آزمون و خطا برای یافتن بهترین راه را می­‌توان تاحدودی پذیرفت، اما هیچ‌­یک از این مدگرایان سازوکاری برای هماهنگی بین فعالیت­‌ها و یا ایجاد هم‌­افزایی بین سرمایه­‌گذاری­‌های خود نداشتند. ایجاد طیفی گسترده از فرایندها و سیستم‌­های تطبیق‌­ناپذیر، ممکن است در ظاهر پیشرفت به­‌نظر برسد، اما در واقع باعث ایجاد محدودیت­‌هایی در بهره‌­برداری از فرصت­‌های بزرگتر خواهد شد. این تطبیق‎ناپذیری، مانع از ایجاد یک رویکرد هماهنگ به تعامل با مشتری و یک نگرش یکپارچه به عملیات می­‌گردد.

محافظه­‌کاران از لحاظ قابلیت، در نقطه مقابل مد­گرایان قرار دارند. اگرچه محافظه­‌کاران دارای قابلیت‌­های رهبری دیجیتال سودمندی هستند، اما احتیاط بیش از حد، این شرکت­‌ها را از ایجاد قابلیت­‌های فناورانه قدرتمند باز می‌­دارد. این شرکت­‌ها بدون توجه به مدِ فناوری، بر این نکته تمرکز دارند که هریک از سرمایه­‌گذاری­‌هایِ فناورانه، به­‌دقت انتخاب شده و کاملاً با یکدیگر هماهنگ باشند. رهبران در این شرکت­‌ها از ارتکاب اشتباه گریزانند، زیرا آن را باعث به‌­هدر رفتن منابع کمیابی مانند زمان، تلاش، و پول می­‌دانند (اقتصاد دیجیتال). این احتیاط به­‌ویژه در صنایعی با نظارت بالا مانند بهداشت و درمان و خدمات مالی می‌­تواند مفید باشد. اما می­‌تواند یک دام حکمرانی به‌وجود آورد که به جای تمرکز بر ایجاد پیشرفت، بیشتر بر کنترل­‌ها و قوانین متمرکز شود. به‌­دلیل تمرکز بر کنترل و قطعیت­‌گرایی، برای محافظه­‌کاران دشوار است که مدیریت عالی و بقیه سازمان را، برای رسیدن به عایدی بزرگتری که تحول دیجیتال می‎تواند برایشان به ارمغان ­آورد، بسیج کنند. این شرکت­‌ها به‌­د­لیل تلاشی که برای پیشگیری از شکست انجام می­‌دهند، به‌­کلی از ایجاد پیشرفتِ بیشتر باز می­‌مانند.

– از کتاب «تحول دیجیتال» ترجمه دکتر مهدی شامی زنجانی و شادی ایران‌دوست

 

مقالات مرتبط:

انتشار اپیزود یازده: مدل بلوغ دیجیتال ۲۰۲۰۰

زبدگی دیجیتال چیست؟

زبدگان دیجیتال بیشتر در چه صنایعی هستند؟

مشاوره و اجرای پروژه تحول دیجیتال

انتشار گزارش حرفه‌ای با موضوع «بلوغ دیجیتال شرکت‌های بیمه ایرانی (۱۴۰۰)»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Previous Next
Close
Test Caption
Test Description goes like this