شاید بتوان تولید را اولین صنعت بشر دانست زیرا از ماقبل تاریخ ایجاد شده است. نیاز به تولید، منجر به پیشرفت تمام رشتههای مهندسی شد. تولید از اصطلاحات علم اقتصاد، به معنی تهیه کالا و خدمات موردنیاز با استفاده از منابع و امکانات موجود است. فعالیت تولیدی سلسله اقداماتی است که برای تبدیل منابع به کالاهای مورد نیاز صورت میگیرد. در اقتصاد، خلق مطلوبیت از طریق فعالیت انسانی است. در واقع، دربردارنده خلق اشیا توسط انسان میباشد؛ ولی شامل دیگر فعالیتهای خدماتی چون حفاظت و نگهداری نیز میشود. تولید عبارت است از هرگونه فعالیت و کار (صَرف انرژی) که عنصر یا عناصری از طبیعت را به مصرف انسان نزدیک کند.
هرگاه مواد اولیه با عبور از یک فرآیند ساخت تغییر شکل دهند و به یک کالای ساختهشده تبدیل شوند اصطلاحاً میگویند تولید صورت پذیرفته است. به عنوان مثال اگر یک تکه چوب با گذشت از فرآیند برش و اتصال به میز و صندلی تبدیل شود این عمل تولید محسوب میگردد. البته باید توجه داشت که ممکن است کالای ساختهشده یک فرآیند تولید، مواد اولیه تولید دیگر محسوب گردد و در فرآیندی دیگر به یک کالای ساختهشده دیگر تبدیل شود. بهعنوان مثال سنگآهن که از مواد اولیه ذوبآهن میباشد با طی مراحل تولید به ورق آهن و نبشی و اشکال مختلف تبدیل میشود و این کالای ساختهشده یعنی همان ورق آهن جزء مواد اولیه ساخت و تولید میز فلزی، اجاقگاز و سایر موارد قرار خواهد گرفت.
روندهای اصلی بخش تولید
انسان در طول دهههای اخیر ماشینهای بیشتری را برای انجام برخی امور مرتبط با تولید به کار گرفته است. انجام امور بهوسیله ماشینها و با نظارت انسان، و سپس حرکت به سمت انجام کارها بهوسیله کامپیوترها و بدون دخالت انسان، همان چیزی است که اکنون تحت عنوان صنعت نسل چهار یا چهارمین انقلاب صنعتی شناخته میشود. همانطور که در شکل ۱ نشان داده شده اولین انقلاب صنعتی به زمان موتور بخار برمیگردد. نیروی الکتریسیته انقلاب صنعتی دوم و ورود کامپیوترها به صنعت نیز انقلاب صنعتی سوم را رقم زدند. عنوان صنعت نسل چهار یا انقلاب چهارم صنعتی اولین بار توسط دولت آلمان استفاده شد که در قالب ورود هوش مصنوعی، کلانداده و اینترنت اشیا به صنعت و کارخانهها، تعریف شده است.
شکل ۱. چهار انقلاب صنعتی
مزیت این تحولات در عرصه صنعت، این است که در صورت جایگزینی رباتها با انسان، هزینههای نهایی در محیطهای صنعتی بسیار ارزانتر تمام میشود و استفاده از هوش مصنوعی امکان حل مشکلات پیچیده و سرعتبخشی به خط تولید را ممکن میکند.
در حال حاضر برخی نشانههای این انقلاب نمایان شده است. کارخانهها برای کاهش هزینه تولید، مشغول سرمایهگذاری روی پرینترهای سهبعدی هستند. اینترنت اشیا صنعتی برای ایجاد ارتباط بهتر بین ماشینها به کار گرفته میشود و تحلیل دادهها امکان تحلیل فرایندها و افزایش اثربخشی آنها را ایجاد میکنند. در ایران نیز در حال حاضر بیش از ۳۴ درصد اشتغال کشور در این بخش است و ۲۱ درصد از مجموع سرمایهگذاریها در این بخش صورت میپذیرد. همچنین ۲۲ درصد از انرژی کشور در این بخش صرف میگردد. این در حالی است که ارزشافزوده بخش صنعت از محصولات ناخالص داخلی کشور همواره با نوسان همراه است.
روندهای آتی فناوریهای صنعت نسل چهار مربوط به بخش تولید را میتوان در سه دسته هوشمندی، خودکارسازی منعطف و اتصال (متصل بودن) قرار داد. این سه دسته در شکل ۲ نشان داده شدهاند که میتوان گفت آنچه تحول دیجیتال این صنعت را شکل خواهد داد، یکپارچگی این سه ابر روند است.
برای بیان این روندها در مقابل فناوریهای تحولآفرین، میتوان از چند فناوری اصلی نام برد. این فناوریها که از لحاظ میزان آمادگی صنعت برای پذیرش آنها و انطباق در جایگاههای متفاوتی هستند، باعث ایجاد عدم اطمینانهایی نیز در مورد آینده صنعت شدهاند. فناوریهای تحولآفرین بهویژه رباتیک و چاپگر سهبعدی توجه زیادی را به خود جلب کرده است و کاربردهای هیجانانگیزی برای آنها در تمام بخشها متصور شدهاند. بعضی از این فناوریها مانند چاپگر سهبعدی و رباتهای پیشرفته، تاریخی طولانی دارند و بسیاری از صنایع در نواحی مختلف جهان در آستانه انطباق خود با آنها هستند. سایر فناوریها مثل هوش مصنوعی و پوشیدنیها در مراحل اولیه خود هستند ولی به صورت کاربردی مورد استفاده قرار گرفتهاند. همچنین فناوری فایوجی به عنوان زیرساختی است که صرفاً در بخش تولید به کار نمیرود ولی به عنوان یکی از پیشرانهای اصلی تحول دیجیتال در این بخش مطرح است.
شکل ۲. ابرروندهای صنعت تولید
مسائل بخش تولید
بخش تولید در ایران دارای نقاط ضعف و قوت فراوانی است. از مهمترین نقاط قوت این بخش میتوان به فراوانی نیروی کار تحصیلکرده و آمادهی اشتغال، بهرهمندی از مواد اولیه صنعتی و معدنی فراوان برای استفاده در تولید، برخورداری از ذخایر عظیم انرژی و هزینه دسترسی کم به آن در کشور اشاره کرد. ازجمله نقاط ضعف این بخش در ایران میتوان به مواردی نظیر عدم دسترسی به فناوریهای جدید، به دلیل شرایط تحریم و نامناسب بودن سیاستهای پولی، ارزی و مالی در دولتهای مختلف اشاره کرد. با توجه به اینکه افزایش تولید ناخالص داخلی و ارزشافزوده آن، از اهداف اصلی سیاستهای ملی نظام است، بررسی تحولات این بخش بهخصوص در سالهای اخیر از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در گذشته برای بررسی عوامل تأثیرگذار بر رشد اقتصادی از عوامل تولیدی نظیر نیروی کار، سرمایه و حتی انرژی و زمین نام برده میشد؛ اما امروزه بر سایر جنبههای تولیدی نیز برای این رشد اقتصادی تأکید میشود. از جمله: بهرهوری عوامل تولید، انباشت دانش و پژوهش، سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و سیاستهای پولی، مالی و تجاری. انتظار میرود با افزایش دو نهاده کار و سرمایه، تولید نیز افزایش یابد. علاوه بر کار و سرمایه، شرایط نهادی حاکم بر سیستم اقتصادی اعم از انواع سیاستهای اقتصادی، محیط فرهنگی و انواع مختلف دیپلماسی نیز بر تولید تأثیر میگذارد. همچنین نرخ ارز میتواند بر تولید تأثیر بگذارد.
اولین تأثیر، تشویق صنایع صادرات محور و صنایع جایگزین واردات است. بهاینترتیب که با تغییر نرخ ارز، سودآوری صنایعی که بخشی از فروش آنها در بازار خروجی صورت میگیرد، تغییر کرده و درنتیجه تولید تحت تأثیر قرار میگیرد. تأثیرگذاری نرخ ارز همچنین از طریق اثرگذاری بر قیمت نهادهها و کالاهای واسطهای و سرمایهای وارداتی است. همچنین نرخ ارز از نوسانات ارز ناشی میشود؛ ایجاد ناامنی در فضای اقتصادی، سرمایهگذاری و تجارت را تحت تأثیر قرار داده و نهایتاً باعث تغییر تولید میشود.
با آزادسازی تجارت امکان ورود کالای سرمایهای و فناوری فراهم میگردد که با توجه به مزیت نسبی کشورها، امکان تولید با استفاده از صرفه مقیاس و تقسیمکار جهانی فراهم میشود. جهانیشدن باعث میشود منابع استفاده نشده یک کشور از جمله نیروی کار و زمین، مورد استفاده قرار گرفته و با آن، کالاهای مازاد تولید کرده و این مازاد صادر گردد. این تجارت آزاد ظرفیتهای تولید در بخشهای مختلف یک کشور را افزایش داده و بدون کاهش مصرف داخلی، کالاهای مازاد را صادر میکند. در واقع گسترش بازار و تقسیمکار از طریق بهبود در فناوری و تخصص در تولید سبب میشود، مشکل ناکارامدیهای داخلی حل شود. در نگاهی پویاتر، تجارت از طریق توسعه بازار و تقسیمکار باعث میشود که از ظرفیتها و ماشینآلات موجود استفاده بیشتری شود و نوآوری در تولید و سپس بهرهوری نیروی کار نیز افزایش یابد.
طبق آنچه تا کنون گفته شد و آنچه صاحبان بخش تولید بیان کردهاند، مسائل عمده بخش تولید به صورت جدول زیر (جدول ۱) استخراج گردید. این مسائل با توجه به شباهتشان، در دستههایی کلی قرار گرفتند که در قالب مسائل اصلی این بخش بیان شدهاند.
لازم به ذکر است ستون مسائل استخراجی از منابع متعدد جمعآوری گردیده و لذا مشابهت عناوین ذکر شده در این ستون حاکی از اهمیت این مسائل است.
نگاشت فناوریها و مسائل
همانطور که در روندهای اصلی بخش اشاره شد، فناوریهایی که میتوانند بیشترین تأثیر را در حل مسائل اصلی کشور داشته باشند، شامل فناوریهای موبایل، تحلیل داده، اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی، بلاکچین، اینترنت اشیاء، چاپگر سه بعدی، رایانش ابری و واقعیت افزوده و مجازی است. در این بخش ابتدا به صورت مختصر اهمیت استفاده از این فناوریها در بخش تولید بیان شده و سپس راهکارهایی که از کنار هم قرار دادن این فناوریها شکل میگیرند با مسائلی که از طریق آنها قابل حل میباشند، نگاشت میشود.
شایان ذکر است فایوجی جز فناوریهای اصلی در بخش تولید ذکر نشده است؛ چراکه یک فناوری زیرساختی بوده و فارغ از هر صنعتی، وجود آن ضروری است. اما باید توجه داشت که در بخش تولید وجود این فناوری بسیار حائز اهمیت بوده و بسیاری از راهکارهای ذکر شده، بدون وجود بستر فایوجی قابل پیادهسازی نبوده و یا ارزش مورد نظر را خلق نخواهند کرد.
اینترنت اشیاء غالباً به عنوان یک انقلاب شناخته میشود ولی در واقع تکاملی از فناوریهاست که بیش از ۱۵ سال پیش توسعهیافتهاند. فناوریهای عملیاتی و خودکارسازی ترکیب میشوند و پیشبینی شده، دستگاههای مجهز به سیستم ابری و متصل که دارای سنسور هستند از تعداد ۱۷ میلیارد دستگاه در سال ۲۰۱۷، به ۸۰ میلیارد در سال ۲۰۲۵، برسند. این فناوریها فرصتهای تازهای برای تولیدکنندگان در کنترل سازمان هوشمند، مدیریت عملکرد بلادرنگ و ارائه محصولات و خدمات هوشمند و متصل فراهم خواهد نمود. افزایش رؤیتپذیری در زنجیرههای تأمین و مدیریت جریان اطلاعات در سراسر زنجیره تأمین از نتایج بکار گیری مجموعه فناوریهایی خواهد بود که اینترنت اشیاء و کلان داده، محور اصلی آنها خواهند بود.
تولیدکنندگان مقدار قابلتوجهی از دادهها را در سیستمهای خود تولید میکنند. این امر با بهکارگیری فناوری اینترنت اشیاء، رباتهای هوشمند و سایر فناوریهای تحولآفرین تشدید میشود. با این حال استفاده از این دادهها برای بهینهسازی عملیات کلی به نحو احسن صورت نمیگیرد. تحلیل داده چه در سایت تولیدی باشد، چه در زنجیره تأمین و چه در تدارکات، میتواند در تشخیص الگوها و وابستگیها در سیستمها کمک کند. از این طریق، امکان اتخاذ تصمیمات درست یا بهینهسازی فرآیندها فراهم میشود.
تحلیل داده در نگهداریهای پیشگیرانه، آزمایش کیفیت خودکار، بهینهسازی محصول و بهینهسازی زنجیره تأمین کاربرد دارد. همانطور که پیشتر گفته شد افزایش رؤیتپذیری در زنجیرههای تأمین و مدیریت جریان اطلاعات با تحلیل کلاندادههای بدست آمده از منابع مختلف مانند اینترنت اشیاء میسر میشود. همچنین یکی از کاربردهای دیگر تحلیل داده صلاحیت سنجی دیجیتال کارکنان و استخدام مبتنی بر شایستگی است. این راهکارها از تحلیل دادههای جمع آوری شده از اینترنت اشیاء و فناوریهای دیگر به دست میآید و میتواند با هوش مصنوعی نیز تلفیق شود.
هوش مصنوعی نیز تولیدکنندگان را قادر میسازد تا از حجم کثیر داده موجود در کارخانجات خود به اطلاعات و دانش برسند و اقدامات و تصمیمات هوشمندانهتری را بر اساس این دانش اتخاذ کنند. این تصمیمات میتواند به صورت خودکار و توسط سیستمهای هوش مصنوعی اتخاذ شود. امروزه ۷۰ درصد از دادههای بهدستآمده از صنعت تولید مورد استفاده قرار نمیگیرد. تولیدکنندگان با بهکارگیری مدلهای مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در کنار اینترنت اشیاء قادرند فرآیندهای کسبوکار هوشمندی داشته باشند و دور از محل ماشینها و تجهیزات، به برنامهریزی پرداخته و بر فرآیندها نظارت کنند.
همچنین میتوانند با یکپارچگی عمودی و افقی دادهها در صنعت، بینشهای سودمندی را از زنجیره تامین به دست آورده و فرآیندها و تولید بدون وقفهای را با هزینههای انبارداری و نگهداری بسیار کمتر داشته باشند. استفاده از سیستمهای هوش مصنوعی برای حسابرسی مالیاتی هدفمندتر، کاهش هزینههای ارزیابی مالیات و افزایش میزان دریافت مالیات نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
بلاکچین نیز پتانسیل زیادی در ایجاد ارزش برای صنایع تولیدی دارد. بلاکچین با افزایش رؤیتپذیری در تمام حوزههای تولید از جمله تأمینکنندگان، مدیریت منابع استراتژیک، تدارکات و عملیات (مانند خدمات و نظارت در سطح ماشین) این قابلیت را دارد که مدلهای درآمدی کاملاً جدیدی را در تولید شکل دهد. طبق اعلام گارتنر تا سال ۲۰۲۳، در حدود ۳۰ درصد از شرکتهای تولیدی با بیش از پنج میلیارد دلار درآمد، پروژههای آزمایشی صنعت نسل چهار را با کمک بلاکچین آغاز خواهند کرد. ترکیب بلاکچین با اینترنت اشیاء باعث تحول امنیت تولید، قابلیت ردگیری، مدیریت گارانتی، تعمیر و نگهداری میشود و باعث ظهور مدلهای کسبوکار مبتنی بر استفاده میشود که در آن محصولات هوشمند و متصل وجود دارند.
بهطورمعمول هزینه مرجوعی کالاها ۸ میلیون دلار میشود که بسیاری از آنها با قابلیت ردگیری بلاکچین قابلاجتناب است. ارزهای دیجیتال مبتنی بر بلاکچین فارغ از صنعت تولید، امکان تبادلات ارزی بدون دخالت و محدودیت سازمانها و حکومتها را فراهم میکند. بسیاری از سازمانهای بینالمللی به سبب موانع سیاسی مانند تحریمها، امکان همکاری و سرمایهگذاری در ایران را ندارند. بلاکچین امکان تبادلات مالی ایمن را فراهم میکند. این امر خریداران را قادر میسازد، فرآیند خرید خود را به صورت یکپارچه انجام دهند و خریداران و فروشندگان را در یک شبکه واحد در کنار هم قرار میدهد. همچنین قابلیت ردیابی تراکنشها میان سازمانها از طریق فناوریهای دیجیتالی چون بلاکچین میسر میگردد که میتواند در تعیین میزان مالیات، تحول ایجاد کند.
رباتهای هوشمند نیز مدتزمان طولانی است که کارهای «کسلکننده، آلوده و خطرناک» را انجام دادهاند و هماکنون ۱۰ درصد از وظایف تولید را خودکار کردهاند. در گذشته رباتها به خاطر مسائل ایمنی از انسانها جدا بودند؛ ولی هماکنون نسل جدیدی از آنها ظهور پیدا کرده است که برای کارهای ۲۴ ساعته از قفسها بیرون آمدهاند و در کنار همتایان انسان خود مشغول به فعالیت هستند. طبق پیشبینی، آمار ۱۰ درصدی انطباق صنعت تولید با فناوری رباتیک در سال ۲۰۱۷، تا سال ۲۰۳۰، به دلیل وجود محرکهایی چون نرخ بازگشت سرمایه بالا، تقاضای سیریناپذیر چین و پیشرفت در تعاملات امن بین انسان و ربات بین ۲۵ تا ۴۰ درصد افزایش پیدا میکند و کاربردهای آن از صنعت خودرو و الکترونیک فراتر خواهد رفت. بهکارگیری رباتهای پیشرفته و هوش مصنوعی میتواند بهرهوری را تا ۳۰ درصد در بسیاری از صنایع بالا ببرد و درعینحال هزینه نیروی کار را بین ۱۸ تا ۳۳ درصد کاهش دهد که این امر اثرات اقتصادی مثبتی بین ۶۰۰ میلیارد دلار تا ۱٫۲ تریلیون دلار به همراه خواهد داشت. اتصال سختافزارهای تولیدی به یکدیگر بهگونهای که ماشینها قادر باشند با یکدیگر تماس برقرار کرده و تولید را بر اساس داده بدست آمده از سنسورها خودکار کنند، از دیگر قابلیتهایی است که ربات-های هوشمند به همراه تحلیل داده و هوش مصنوعی ارائه میکنند.
واقعیت افزوده و مجازی باعث پیدایش بازار در حال رشدی شده که امروزه ارزش آن ۷۰۰ میلیون دلار است و تا سال ۲۰۲۰، به پنج میلیارد دلار خواهد رسید. برنامههای آزمایشی شرکتهای پیشرو باعث شده که بهرهوری عملیات آنها تا ۲۵ درصد بهبود یافته و کاهش قابلتوجهی را در زمان آموزش و ارتقاء مهارتهایشان (به عنوان مثال برای شرکت کشتیرانی دیاچال از دو هفته به یک ساعت) رقم بزند. این امر همچنین ارتقاء سلامت و امنیت را به همراه داشته است. ایجاد کارخانههای دیجیتال و شبیهسازی کل فرآیند تولید از طریق بهکارگیری فناوریهای واقعیت افزوده و مجازی، باعث تحول عظیمی خواهد شد و چنین بصری سازیهایی یک مزیت رقابتی محسوب خواهد شد که اپراتورهای خطوط تولید، مدیران و به طور کلی شرکتهای تولیدی از آن منتفع میشوند.
چاپگر سهبعدی به ویژه با موج اخیر افزایش قابلیتهایش، در حال دگرگون کردن فرآیندهای تولید سنتی است. چاپگر سهبعدی در صنایعی که شخصیسازی و زمان ورود به بازار، پیشرانهای اصلی خلق ارزش هستند -معمولاً در صنایعی با تعداد قطعات کم و قیمت بالا مانند فضانوردی و سلامت- پتانسیل بسیار زیادی دارد. در شرایط کنونی، پویایی اقتصادی و صنعت از چاپگر سهبعدی برای جایگزینی با تولید سنتی و همچنین نزدیکتر کردن محل تولید به مشتریان حمایت نمیکند. شبیهسازیهای پیشرفته قبل از تولید، ساخت و آزمایش نمونههای اولیه فیزیکی که به ساختن محصولات ارزانتر و باکیفیتتر در زمان کمتر کمک میکند، یکی از کاربردهایی است که میتوان از طریق چاپگر سهبعدی انجام داد.
پتانسیل رایانش ابری نیز برای بازآفرینی، احیا و قدرتمندتر کردن مراکز تولیدی کوچک و بزرگ هر روز در حال افزایش است. پیشبینی میشود میزان سرمایهگذاری تولیدکنندگان بر روی رایانش ابری در سال ۲۰۱۹، به ۵٫۱۸ میلیارد دلار برسد. محرک ایجاد تقاضا برای استفاده از رایانش ابری در عملیات شرکتهای تولیدی نیاز به افزایش سرعت، مقیاس و دقت است. علیرغم اینکه بیشتر مدیران ارشد سازمانها بر استراتژیهای افزایش سرعت ورود به بازار، بهبود کیفیت، محصولات و شنیدن نیاز مشتریان توافق دارند، در وفق دادن خود با این فناوریها با چالش مواجه بودهاند. راهکارهای مبتنی بر ابر سازمانها را قادر میسازد با یک رابط کاربری و جریان کاری واحد با بانکها، سرمایهگذاران و مشتریان چه در سطح ملی و چه در سطح بینالمللی ارتباط برقرار کنند و در حقیقت امکان تشکیل اکوسیستمهای بینالمللی را تسهیل میکند.
همچنین، طبق مطالعات پی دبلیو سی، مدیران ارشد سازمانها اهمیت فناوریهای موبایلی را برای متحول ساختن صنعت ساخت دریافتهاند. نظرسنجیهای این شرکت در سال ۲۰۱۵، نشان میدهد که سه اولویت اول مدیران ارشد، فناوریهای موبایلی، امنیت سایبری و دادهکاوی است. طراحی ویژگیهای موبایلی در استراتژیهای تولید، فرآیندها و روندها باعث افزایش قابلتوجه دقت و سرعت در مراکز تولیدی میشود. افزودن فرآیندهای کنونی با قابلیت موبایلی، کارایی را نیز به شکل قابلملاحظهای افزایش میدهد. نتیجه نهایی این امر ارتباطات بهتر و همکاری و پاسخگویی به محدودیتهای زمانی از سمت مشتری است.
به طور گسترده، دیجیتالسازی به این معنی است که شرکتها میتوانند فناوریهای جدید را به عنوان اهرمی برای توسعه کل زنجیره ارزش در حوزههای مختلف همانند فروش، مالی، تحقیق و توسعه و منابع انسانی قرار دهند. شکل ۳ نشان میدهد که چگونه دیجیتالسازی بر کل زنجیره ارزش اثر میگذارد. به عبارتی فناوریهای ذکرشده در بالا با راهکارهایی که فراهم میکنند منجر به دیجیتالسازی کل زنجیره ارزش بخش تولید میشوند.
جدول ۱. مسائل اصلی بخش
نگاشت فناوریها و مسائل
همانطور که در روندهای اصلی بخش اشاره شد، فناوریهایی که میتوانند بیشترین تأثیر را در حل مسائل اصلی کشور داشته باشند، شامل فناوریهای موبایل، تحلیل داده، اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی، بلاکچین، اینترنت اشیاء، چاپگر سه بعدی، رایانش ابری و واقعیت افزوده و مجازی است. در این بخش ابتدا به صورت مختصر اهمیت استفاده از این فناوریها در بخش تولید بیان شده و سپس راهکارهایی که از کنار هم قرار دادن این فناوریها شکل میگیرند با مسائلی که از طریق آنها قابل حل میباشند، نگاشت میشود.
شایان ذکر است فایوجی جز فناوریهای اصلی در بخش تولید ذکر نشده است؛ چراکه یک فناوری زیرساختی بوده و فارغ از هر صنعتی، وجود آن ضروری است. اما باید توجه داشت که در بخش تولید وجود این فناوری بسیار حائز اهمیت بوده و بسیاری از راهکارهای ذکر شده، بدون وجود بستر فایوجی قابل پیادهسازی نبوده و یا ارزش مورد نظر را خلق نخواهند کرد.
اینترنت اشیاء غالباً به عنوان یک انقلاب شناخته میشود ولی در واقع تکاملی از فناوریهاست که بیش از ۱۵ سال پیش توسعهیافتهاند. فناوریهای عملیاتی و خودکارسازی ترکیب میشوند و پیشبینی شده، دستگاههای مجهز به سیستم ابری و متصل که دارای سنسور هستند از تعداد ۱۷ میلیارد دستگاه در سال ۲۰۱۷، به ۸۰ میلیارد در سال ۲۰۲۵، برسند. این فناوریها فرصتهای تازهای برای تولیدکنندگان در کنترل سازمان هوشمند، مدیریت عملکرد بلادرنگ و ارائه محصولات و خدمات هوشمند و متصل فراهم خواهد نمود. افزایش رؤیتپذیری در زنجیرههای تأمین و مدیریت جریان اطلاعات در سراسر زنجیره تأمین از نتایج بکار گیری مجموعه فناوریهایی خواهد بود که اینترنت اشیاء و کلان داده، محور اصلی آنها خواهند بود.
تولیدکنندگان مقدار قابلتوجهی از دادهها را در سیستمهای خود تولید میکنند. این امر با بهکارگیری فناوری اینترنت اشیاء، رباتهای هوشمند و سایر فناوریهای تحولآفرین تشدید میشود. با این حال استفاده از این دادهها برای بهینهسازی عملیات کلی به نحو احسن صورت نمیگیرد. تحلیل داده چه در سایت تولیدی باشد، چه در زنجیره تأمین و چه در تدارکات، میتواند در تشخیص الگوها و وابستگیها در سیستمها کمک کند. از این طریق، امکان اتخاذ تصمیمات درست یا بهینهسازی فرآیندها فراهم میشود.
تحلیل داده در نگهداریهای پیشگیرانه، آزمایش کیفیت خودکار، بهینهسازی محصول و بهینهسازی زنجیره تأمین کاربرد دارد. همانطور که پیشتر گفته شد افزایش رؤیتپذیری در زنجیرههای تأمین و مدیریت جریان اطلاعات با تحلیل کلان دادههای بدست آمده از منابع مختلف مانند اینترنت اشیاء میسر میشود. همچنین یکی از کاربردهای دیگر تحلیل داده صلاحیت سنجی دیجیتال کارکنان و استخدام مبتنی بر شایستگی است. این راهکارها از تحلیل دادههای جمع آوری شده از اینترنت اشیاء و فناوریهای دیگر به دست میآید و میتواند با هوش مصنوعی نیز تلفیق شود.
هوش مصنوعی نیز تولیدکنندگان را قادر میسازد تا از حجم کثیر داده موجود در کارخانجات خود به اطلاعات و دانش برسند و اقدامات و تصمیمات هوشمندانهتری را بر اساس این دانش اتخاذ کنند. این تصمیمات میتواند به صورت خودکار و توسط سیستمهای هوش مصنوعی اتخاذ شود. امروزه ۷۰ درصد از دادههای بهدستآمده از صنعت تولید مورد استفاده قرار نمیگیرد. تولیدکنندگان با بهکارگیری مدلهای مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در کنار اینترنت اشیاء قادرند فرآیندهای کسبوکار هوشمندی داشته باشند و دور از محل ماشینها و تجهیزات، به برنامهریزی پرداخته و بر فرآیندها نظارت کنند.
همچنین میتوانند با یکپارچگی عمودی و افقی دادهها در صنعت، بینشهای سودمندی را از زنجیره تامین به دست آورده و فرآیندها و تولید بدون وقفهای را با هزینههای انبارداری و نگهداری بسیار کمتر داشته باشند. استفاده از سیستمهای هوش مصنوعی برای حسابرسی مالیاتی هدفمندتر، کاهش هزینههای ارزیابی مالیات و افزایش میزان دریافت مالیات نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
بلاکچین نیز پتانسیل زیاذی در ایجاد ارزش برای صنایع تولیدی دارد. بلاکچین با افزایش رؤیتپذیری در تمام حوزههای تولید از جمله تأمینکنندگان، مدیریت منابع استراتژیک، تدارکات و عملیات (مانند خدمات و نظارت در سطح ماشین) این قابلیت را دارد که مدلهای درآمدی کاملاً جدیدی را در تولید شکل دهد. طبق اعلام گارتنر تا سال ۲۰۲۳، در حدود ۳۰ درصد از شرکتهای تولیدی با بیش از پنج میلیارد دلار درآمد، پروژههای آزمایشی صنعت نسل چهار را با کمک بلاکچین آغاز خواهند کرد. ترکیب بلاکچین با اینترنت اشیاء باعث تحول امنیت تولید، قابلیت ردگیری، مدیریت گارانتی، تعمیر و نگهداری میشود و باعث ظهور مدلهای کسبوکار مبتنی بر استفاده میشود که در آن محصولات هوشمند و متصل وجود دارند.
بهطورمعمول هزینه مرجوعی کالاها ۸ میلیون دلار میشود که بسیاری از آنها با قابلیت ردگیری بلاکچین قابلاجتناب است. ارزهای دیجیتال مبتنی بر بلاکچین فارغ از صنعت تولید، امکان تبادلات ارزی بدون دخالت و محدودیت سازمانها و حکومتها را فراهم میکند. بسیاری از سازمانهای بینالمللی به سبب موانع سیاسی مانند تحریمها، امکان همکاری و سرمایهگذاری در ایران را ندارند. بلاکچین امکان تبادلات مالی ایمن را فراهم میکند. این امر خریداران را قادر میسازد، فرآیند خرید خود را به صورت یکپارچه انجام دهند و خریداران و فروشندگان را در یک شبکه واحد در کنار هم قرار میدهد. همچنین قابلیت ردیابی تراکنشها میان سازمانها از طریق فناوریهای دیجیتالی چون بلاکچین میسر میگردد که میتواند در تعیین میزان مالیات، تحول ایجاد کند.
رباتهای هوشمند نیز مدتزمان طولانی است که کارهای «کسلکننده، آلوده و خطرناک» را انجام دادهاند و هماکنون ۱۰ درصد از وظایف تولید را خودکار کردهاند. در گذشته رباتها به خاطر مسائل ایمنی از انسانها جدا بودند؛ ولی هماکنون نسل جدیدی از آنها ظهور پیدا کرده است که برای کارهای ۲۴ ساعته از قفسها بیرون آمدهاند و در کنار همتایان انسان خود مشغول به فعالیت هستند. طبق پیشبینی، آمار ۱۰ درصدی انطباق صنعت تولید با فناوری رباتیک در سال ۲۰۱۷، تا سال ۲۰۳۰، به دلیل وجود محرکهایی چون نرخ بازگشت سرمایه بالا، تقاضای سیریناپذیر چین و پیشرفت در تعاملات امن بین انسان و ربات بین ۲۵ تا ۴۰ درصد افزایش پیدا میکند و کاربردهای آن از صنعت خودرو و الکترونیک فراتر خواهد رفت. بهکارگیری رباتهای پیشرفته و هوش مصنوعی میتواند بهرهوری را تا ۳۰ درصد در بسیاری از صنایع بالا ببرد و درعینحال هزینه نیروی کار را بین ۱۸ تا ۳۳ درصد کاهش دهد که این امر اثرات اقتصادی مثبتی بین ۶۰۰ میلیارد دلار تا ۱٫۲ تریلیون دلار به همراه خواهد داشت. اتصال سختافزارهای تولیدی به یکدیگر بهگونهای که ماشینها قادر باشند با یکدیگر تماس برقرار کرده و تولید را بر اساس داده بدست آمده از سنسورها خودکار کنند، از دیگر قابلیتهایی است که ربات-های هوشمند به همراه تحلیل داده و هوش مصنوعی ارائه میکنند.
واقعیت افزوده و مجازی باعث پیدایش بازار در حال رشدی شده که امروزه ارزش آن ۷۰۰ میلیون دلار است و تا سال ۲۰۲۰، به پنج میلیارد دلار خواهد رسید. برنامههای آزمایشی شرکتهای پیشرو باعث شده که بهرهوری عملیات آنها تا ۲۵ درصد بهبود یافته و کاهش قابلتوجهی را در زمان آموزش و ارتقاء مهارتهایشان (به عنوان مثال برای شرکت کشتیرانی دیاچال از دو هفته به یک ساعت) رقم بزند. این امر همچنین ارتقاء سلامت و امنیت را به همراه داشته است. ایجاد کارخانههای دیجیتال و شبیهسازی کل فرآیند تولید از طریق بهکارگیری فناوریهای واقعیت افزوده و مجازی، باعث تحول عظیمی خواهد شد و چنین بصری سازیهایی یک مزیت رقابتی محسوب خواهد شد که اپراتورهای خطوط تولید، مدیران و به طور کلی شرکتهای تولیدی از آن منتفع میشوند.
چاپگر سهبعدی به ویژه با موج اخیر افزایش قابلیتهایش، در حال دگرگون کردن فرآیندهای تولید سنتی است. چاپگر سهبعدی در صنایعی که شخصیسازی و زمان ورود به بازار، پیشرانهای اصلی خلق ارزش هستند -معمولاً در صنایعی با تعداد قطعات کم و قیمت بالا مانند فضانوردی و سلامت- پتانسیل بسیار زیادی دارد. در شرایط کنونی، پویایی اقتصادی و صنعت از چاپگر سهبعدی برای جایگزینی با تولید سنتی و همچنین نزدیکتر کردن محل تولید به مشتریان حمایت نمیکند. شبیهسازیهای پیشرفته قبل از تولید، ساخت و آزمایش نمونههای اولیه فیزیکی که به ساختن محصولات ارزانتر و باکیفیتتر در زمان کمتر کمک میکند، یکی از کاربردهایی است که میتوان از طریق چاپگر سهبعدی انجام داد.
پتانسیل رایانش ابری نیز برای بازآفرینی، احیا و قدرتمندتر کردن مراکز تولیدی کوچک و بزرگ هر روز در حال افزایش است. پیشبینی میشود میزان سرمایهگذاری تولیدکنندگان بر روی رایانش ابری در سال ۲۰۱۹، به ۵٫۱۸ میلیارد دلار برسد. محرک ایجاد تقاضا برای استفاده از رایانش ابری در عملیات شرکتهای تولیدی نیاز به افزایش سرعت، مقیاس و دقت است. علیرغم اینکه بیشتر مدیران ارشد سازمانها بر استراتژیهای افزایش سرعت ورود به بازار، بهبود کیفیت، محصولات و شنیدن نیاز مشتریان توافق دارند، در وفق دادن خود با این فناوریها با چالش مواجه بودهاند. راهکارهای مبتنی بر ابر سازمانها را قادر میسازد با یک رابط کاربری و جریان کاری واحد با بانکها، سرمایهگذاران و مشتریان چه در سطح ملی و چه در سطح بینالمللی ارتباط برقرار کنند و در حقیقت امکان تشکیل اکوسیستمهای بینالمللی را تسهیل میکند.
همچنین، طبق مطالعات پی دبلیو سی، مدیران ارشد سازمانها اهمیت فناوریهای موبایلی را برای متحول ساختن صنعت ساخت دریافتهاند. نظرسنجیهای این شرکت در سال ۲۰۱۵، نشان میدهد که سه اولویت اول مدیران ارشد، فناوریهای موبایلی، امنیت سایبری و دادهکاوی است. طراحی ویژگیهای موبایلی در استراتژیهای تولید، فرآیندها و روندها باعث افزایش قابلتوجه دقت و سرعت در مراکز تولیدی میشود. افزودن فرآیندهای کنونی با قابلیت موبایلی، کارایی را نیز به شکل قابلملاحظهای افزایش میدهد. نتیجه نهایی این امر ارتباطات بهتر و همکاری و پاسخگویی به محدودیتهای زمانی از سمت مشتری است.
به طور گسترده، دیجیتالسازی به این معنی است که شرکتها میتوانند فناوریهای جدید را به عنوان اهرمی برای توسعه کل زنجیره ارزش در حوزههای مختلف همانند فروش، مالی، تحقیق و توسعه و منابع انسانی قرار دهند. شکل ۳ نشان میدهد که چگونه دیجیتالسازی بر کل زنجیره ارزش اثر میگذارد. به عبارتی فناوریهای ذکرشده در بالا با راهکارهایی که فراهم میکنند منجر به دیجیتالسازی کل زنجیره ارزش بخش تولید میشوند.
شکل ۳. دیجیتالسازی زنجیره ارزش بخش تولید
چالشهای توسعه فناوری در بخش تولید
فناوریهای تحول دیجیتال به طرق مختلف میتواند به آزادسازی تجارت، نرخ ارز و دو نهاده کار و سرمایه تأثیر بگذارد. این فناوریها از طریق بهبود بهرهوری، افزایش ارتباطات، افزودن قابلیتهای جدید به قابلیتهای انسانی و اکوسیستمسازی بینالمللی به رشد اقتصادی کمک میکند. با این حال خود صنعت تولید ویژگیهای منحصربهفردی دارد که بهکارگیری فناوریهای تحولآفرین را تحت تأثیر قرار میدهد.
هرچند نهادینهسازی فرهنگ و نگرش دیجیتال، چالش اغلب صنایع است ولی بعضی ویژگیهای منحصربهفرد صنعت تولید باعث میشود که راههای پاسخ به چنین چالشی نیز منحصربهفرد باشد. به عنوان مثال:
مدیریت تغییر اغلب به عنوان مجموعهای از ابزارهای فنی، شاخصها و روشها است که برای همراستایی سازمانی در میان بخش تحقیق و توسعه، عملیات و کارکردهای کسبوکار مورد نیاز هستند. همچنین این مدیریت، به پشتیبانی و حمایت قاطع از طرف مدیران سازمان نیاز دارد. هرچند این ابزارها، شاخصها و روشها به عنوان چارچوبی مرجع به کار میروند، تغییری که صنعت تولید در حین تحول دیجیتال با آن مواجه است، متفاوت است:
بسیاری از این فناوریها زمان زیادی لازم دارند تا بتوانند به حداکثر پتانسیل خود برسند و سهمی در افزایش بهرهوری جهانی داشته باشند. خلق حداکثر ارزش ممکن از این فناوریها تا حد زیادی به توانایی سازمانها و بخش دولتی در ارتقاء آمادگی فنی این فناوریها، آموزش نیروهای کاری ماهر، انطباق، پرورش نیروی کار ماهر، اطمینان از در دسترس بودن زیرساخت لازم و پرداختن صحیح به مسائل مربوط به امنیت سایبری و حکمرانی داده بستگی دارد.
سرعت و هزینه فائق آمدن بر محدودیتهای فنی: با وجود اینکه بسیاری از فناوریها، راهکارهای تجاری قابل اعتمادی را فراهم میکنند، محدودیتهای فنی، کاربردی بودن آنها را محدود میکنند و هزینه ورود به ویژه برای تولیدکنندگان کوچک، عاملی بازدارنده است. یکی دیگر از موانع، عدم یکپارچگی سیستمها در لایههای مختلف شرکتهاست. معمولاً سیستمهای مدیریتی با سیستمهای عملیاتی تبادل اطلاعاتی ندارند و در نتیجه بهرهمندی از قدرت فناوریهای نوین را با چالش مواجه میکنند.
انطباق: بسیاری از فناوریهای خاص تولیدکنندگان خیلی بزرگ است. انطباق چه در زنجیره ارزش و چه نواحی جغرافیایی چالشی بزرگتر از آمادگی است. در زنجیره ارزش، ۹۹ درصد از سازمانها، شرکتهای کوچک و متوسطی هستند که برای درک و بهرهگیری از این فناوریها با چالش مواجهند. نتایج بررسیها و مطالعات نشان میدهد که سازمانهای کوچک و بزرگ در زمینه اقدامات صنعتی قدمهای بسیار اندکی برداشتهاند. این امر باعث شده که بسیاری از کشورهای پیشرفته لزوم حمایت از این شرکتها را در به خدمت گیری فناوریهای صنعت نسل چهار را درک کرده و به آنها کمک نمایند.
در دسترس بودن مهارتها: زنجیرههای ارزش صنعت به صورت پیوسته در حال توسعه هستند تا با باورها و استاندارهای دیجیتال جدید منطبق باشند. یکی از کلیدیترین عوامل تعیینکننده موفقیت بازیگران زنجیره ارزش صنعت، توانایی آنها برای متحول سازی سریع قابلیتهای دیجیتال و تفکر استراتژیک شرکت است. تعداد شغلهای مربوط به «تولید باز» در صنایع کشورهای پیشرفته به سرعت در حال افزایش است.
به عنوان مثال در سال ۲۰۱۶، این جایگاههای شغلی در آمریکا به بیشترین میزان خود در طول ۱۵ سال اخیر رسید. این امر باعث میشود تولیدکنندگان برای یافتن استعدادهای موردنیاز برای چنین جایگاههای شغلی با مشکل مواجه شوند. همچنین در آمریکا بنا بر بررسیهای انجامشده بر روی ۲۰۰ میلیون نفر از کارکنان، مشخص شده به ازای هر ده نفر تنها یک نفر خود را فردی آگاه نسبت به مباحث دیجیتال میداند. با توجه به حیاتیبودن قابلیتهای دیجیتال در نوآوری، رشد و بهرهوری اهمیت پر کردن این خلاء باید مورد توجه دولتها و سازمانها قرار گیرد.
در دسترس بودن زیرساختهای موردنیاز: برای تکامل زنجیرههای تولید آینده، کشورها باید زیرساختهایی با کیفیت فراهم کنند. توسعه فناوریهای دیجیتال در صنعت تولید، نیازمند توانایی کشورها برای پشتیبانی از زیرساختها در حوزههای مختلف است. این حوزهها از منابع انرژی پایدار تا سیستمهای بیسیم یا شبکه نسل پنج را شامل میشود. هر چند زیرساخت بهتنهایی برای رهبری در سطح جهانی کافی نیست، نبود آن باعث عقبماندگی یک کشور از سایرین شده و موانعی جدی برای شبکههای سازمانی در زنجیرههای تأمین، ایجاد میکند.
خلاء حکمرانی: انطباق و همهگیر شدن تمام فناوریهای تحولآفرین در صنعت تولید بستگی به این امر دارد که یک سیستم حکمرانی مطمئن و قوی برای داده، امنیت سایبری و مسائل اخلاقی وجود داشته باشد. فناوریهای اینترنت اشیاء و سیستم تولید غیرمتمرکز و توزیعشده ظهور پیدا کردهاند و خطمشیها و قوانین فعلی، مسائل مربوط به انتقال تجاری و غیرتجاری داده، مالکیت داده، مالیات بر درآمد، مالیات بر ارزشافزوده، تعرفههای اپلیکیشنها و برخورد با سرمایههای فکری را بهخوبی پشتیبانی نمیکنند. چالشهای امنیت سایبری و همکاری، تولیدکنندگان را از کسب منافع دیجیتالی شدن و خودکارسازی باز داشته است. بر اساس اعلام آیبیام ، در سال ۲۰۱۵، صنعت تولید دومین صنعت از لحاظ حملات سایبری بوده است. بر طبق این آمار، تولیدکنندگان خودرو در صدر این حملات بوده و حدود ۳۰ درصد حملات در این بخش بوده است. هیچ چارچوب محکم یا بهترین روشی برای مدیریت و حل تعارضات مربوط به کاربردها و سیستمهای هوش مصنوعی وجود ندارد.
موانع فرهنگی: بانک مرکزی در زمینه فناوریهای جدید به خصوص بلاکچین (و ارزهای دیجیتال) مقاومت میکند و به دلیل عدم شناخت فناوری و همچنین عدم توانایی کنترل آنها، موانعی نیز ایجاد میکند. به طور خاص در بخش تولید، مقاومت از طرف مدیران شرکتها برای شفافسازی جمعآوری دادهها وجود دارد. توسعه فناوریهای جدید دقیقاً به شفافیت و جریان سازی دادهها کمک میکند که مدیران ارشد بسیاری از سازمانها به دلیل ناآشنا بودن با قدرت ارزشآفرینی این فناوریها، در برابر آنها مقاومت میکنند.
جمعبندی
در طی دهههای اخیر بخش تولید دچار تغییرات زیادی بوده و ماشینهای بیشتری برای انجام برخی امور مرتبط با تولید به کار گرفتهشده است. اولین انقلاب صنعتی به دوران موتور بخار برمیگردد. نیروی الکتریسیته انقلاب صنعتی دوم و ورود کامپیوترها به صنعت، انقلاب صنعتی سوم را رقم زدند. صنعت نسل چهار یا انقلاب چهارم صنعتی که با ورود هوش مصنوعی، کلانداده، اینترنت اشیا و بهطورکلی فناوریهای تحول دیجیتال به صنعت و کارخانهها شکل گرفته، افق تازهای را پیش روی بخش تولید قرار داده است.
مزیت این تحولات در عرصه صنعت این است که هزینههای نهایی در محیطهای صنعتی بسیار کمتر شده و حل مسائل پیچیده بخش تولید را ممکن میسازد. بخش تولید در ایران با مسائل زیادی چون نیاز به تسهیل ارتباطات کاری (بهخصوص مالی) با شرکتهای داخلی و خارجی، مشکلات ساختار سیستم بانکی کشور، چرخه معیوب اخذ مالیات بر ارزشافزوده، قوانین و مقررات ضدونقیض و متغیر، مشکلات سیستم حملونقل و هزینههای سربار ناشی از آن برای تولیدکنندگان، کاهش رقابتپذیری محصولات داخلی به دلیل بهرهوری پایین و هزینه تمامشده بالا، تغییر مداوم نرخ ارز و رکود بازار حاصل از آن، واردات بیرویه و عدم توجه به ظرفیتهای صادراتی و فرصتهای موجود در بازارهای بینالمللی روبهرو است.
تحول دیجیتال از طریق راهکارهایی چون ایجاد مدلهای کسبوکار جدید و خدمات فرامرزی مبتنی بر ابر، شبکههای پرداخت یکپارچه و غیرمتمرکز، انجام مبادلات مالی در بسترهای جدید، مدیریت و نگهداری دیجیتال داراییها، توسعه اکوسیستمهای دیجیتال ملی و فراملی، تعیین مالیات هوشمند و کاهش ریسکهای مربوط به تمکین مالیاتی، سیستمهای حسابرسی مالیاتی هوشمند، خودکارسازی و هوشمندسازی فرآیندهای تولید، شبیهسازیهای پیشرفته قبل از تولید و همچنین ساخت نمونههای اولیه فیزیکی و شبیهسازی دیجیتال کل فرآیند تولید میتواند بهخوبی به این موارد پاسخ دهد.
منابع
صنعت ۴٫۰ (انقلاب صنعتی چهارم) چیست؟
رهبری ۴/۰: رهبری مورد نیاز عصر انقلاب صنعتی چهارم
نگاهی اجمالی به انقلاب صنعتی پنجم
انتشار اپیزود چهارده: انقلاب صنعتی پنجم در یک نگاه
توصیه هایی برای تدوین استراتژی صنعت ۴٫۰ (انقلاب صنعتی چهارم)