کسبوکار دیجیتال، تغییرات چشمگیری در اکوسیستم کسبوکار سازمانها ایجاد میکند که موجب بزرگتر و پیچیدهتر شدن آنها و ضرورت بیشتر اتخاذ استراتژی دیجیتال مناسب میشود. فعالیت در اکوسیستمها، سازمانها را برای بقا در یک دنیای دیجیتال رو به گسترش توانمند میسازد.
سازمانها در راستای برآورده ساختن انتظارات فزاینده مشتریان، گستره محصولات و خدمات خود را به گونهای که در گذشته سابقه نداشته است گسترش دادهاند و در این مسیر با دیگر سازمانها و حتی رقبای خود برای ایجاد شبکههایی جهت ارائه مناسبتر پیشنهادات و خدمات ائتلاف نمودهاند. اکوسیستمهای کسبوکاری حاصل از ایجاد این شبکهها، تعریف کننده اقتصاد دیجیتال جهانی در آینده خواهند بود. کسب جایگاه در این اکوسیستمها برای سازمانها بسیار مهم است چرا که ارزش قابل توجهی میتواند برای آنها به ارمغان بیاورد.
سازمانها در طول یک دهه آینده، مدلهای کسبوکار خود را نه بر اساس چگونگی تمایز آنها با مدلهای کسبوکار صنایع سنتی بلکه بر اساس میزان مؤثر بودن این مدلها در اکوسیستمهای در حال ظهور که از گسترهای از کسبوکارها از صنایع مختلف تشکیل شدهاند، تعریف خواهند نمود.
با افزایش رقابت میان سازمانها، تعداد هرچه بیشتری از صنایع، همراستاییهای جدیدتر، گستردهتر و پویاتری تحت عنوان اکوسیستم دیجیتال ایجاد خواهند کرد. در دنیای اکوسیستمهای دیجیتال، مدل اصلی کسبوکار کاملا مشتریمحور است و مشتریان میتوانند با استفاده از گستره وسیعی از محصولات و خدمات از طریق یک درگاه دسترسی واحد و بدون تَرک اکوسیستم دیجیتال، تجربه مناسب و خوشایندی کسب کنند.
اکوسیستمهای دیجیتال از بازیگران متنوعی تشکیل شدهاند که راهکارهای دیجیتال چندبعدی را به گونهای که چندین صنعت را دربرگیرند و از طریق کانالهای دیجیتال قابل دسترسی باشند ارائه میکنند. روابط تجاری میان مشارکتکنندگان در اکوسیستم دیجیتال از طریق قراردادهای کاغذی یا دیجیتال (و یا هر دو) میباشد. این قراردادها به صورت رسمی، شیوههای پرداخت و دیگر ملاحظات تجاری مرتبط با خدمات ارائه شده، قواعد حاکم بر اکوسیستم و چگونگی دسترسی به دادههای تولید شده در آن را تعیین میکنند. با دیجیتالی شدن هرچه بیشتر مناسبات میان سازمانها و کاهش هزینه تراکنشهای مالی، برای سازمانها بسیار اقتصادیتر خواهد بود تا فعالیتهای بیشتری را از طریق قرارداد به شرکتهای ثالث واگذار کنند و در نتیجه، مجموعه غنیتری از ارتباطات تخصصی در اکوسیستم شکل میگیرد.
تقویت ارتباطات در اکوسیستم، به نوبه خود، امکان برآورده ساختن بهتر انتظارات فزاینده مشتریان را فراهم میسازد. هرچه که سازمانهای فعال در اکوسیستم دیجیتال در همکاری با شرکتهای ثالث، دادههای بیشتری از مشتریان خود گردآوری و تحلیل کنند، بهتر میتوانند برای آنها تجربه دیجیتال یکپارچه فراهم سازند و خدمات بیشتری از اکوسیستم به آنها ارائه نمایند.
مشارکت در اکوسیستمهای دیجیتال نیازمند مجموعه جدیدی از مهارتها و قابلیتهای مدیریتی است. این که سازمانها با چه سرعتی میتوانند این مهارتها و قابلیتها را در خود توسعه دهند، تعیین کننده میزان موفقیت آنها در اقتصاداکوسیستمی خواهد بود. ظهور اکوسیستمها، تغییراتی را در دورنمای بازار از لحاظ تشکیل ائتلافهای غیرمنتظره میان سازمانها، کمرنگ شدن مرزهای میان بخشهای مختلف صنایع و چگونگی مدیریت ارتباطات در داخل این اکوسیستمها توسط رهبران کسبوکارها ایجاد نموده است. در اکوسیستمهای دیجیتال، سازمانها میتوانند در ائتلافهای مشارکتی با یکدیگر همکاری نمایند.
ارتباطات سازمانها با یکدیگر در یک اکوسیستم دیجیتال میتواند اَشکال مختلفی داشته باشد. برخی از این ارتباطات، تراکنشی و غیررسمی هستند مانند آنها که برمبنای API هایی شکل میگیرند که به سیستمها اجازه میدهند با یکدیگر جهت اجرای عملیات ساده همکاری نمایند. دیگر ارتباطات، رسمیتر و پیچیدهتر هستند و در آنها قراردادها و توافقنامههای سطح خدمت برای تضمین حاکمیت و دیگر موارد مدیریتی منعقد میگردد. برخی از این ارتباطات نیز ممکن است با سازمانهایی ایجاد شود که از جهاتی رقیب یکدیگر محسوب میشوند.
یک اکوسیستم برای موفقیت باید ارزش پیشنهادی ترغیب کنندهای ارائه دهد که مرتبط با کسبوکارهای مختلف فعال در آن باشد چرا که ایجاد ارتباطات چندگانه و پیچیده در یک اکوسیستم نیازمند صرف انرژی و منابع زیادی است. با توجه به پرسشهای زیادی که در همکاری با شرکتهای ثالث در حوزههای امنیت سایبری، مالکیت فکری، مالکیت دادهها، حریم خصوصی، تسهیم سود، تطبیق با مقررات و مدیریت مشتری پیش میآید، انتخاب صحیح تیمهای مذاکره کننده در سازمان برای فعالیت در اکوسیستم اهمیت بالایی دارد. در این تیمها باید افرادی با مهارتهای فنی و متخصص در یکپارچهسازی فناوریها، زیرساختها، اپلیکیشنها و خدمات دیجیتال حضور داشته باشند.
با توجه به اهمیت نقشAPI ها در اکوسیستمها، برخی از سازمانها اقدام به ایجاد مراکز تعالی API مینمایند. این مراکز بر طراحی و توسعهAPI ها در سازمان و چگونگی اتصال آنها به شرکتهای ثالث نظارت میکنند. با تشکیل تیمهای مدیریت ارتباطات اکوسیستم، سازمانها میتوانند عملکرد خود در اکوسیستم را از طریق سنجش شاخصهای کلیدی عملکرد و سنجههای مورد توافق تمامی سازمانهای حاضر در اکوسیستم، به طور منظم رصد نمایند.
برای توسعه قابلیتهای مورد نیاز جهت مدیریت مؤثر فعالیت سازمان در اکوسیستم، باید ابزارهایی در راستای ایجاد توازن میان استانداردسازی فعالیتها و انعطافپذیری در همکاری با شرکا در سازمان ایجاد گردد. همچنین باید ترویج فرهنگ همکارانه از طریق توسعه پروتکلها، طراحی مشوقها و توسعه ابزارهایی که سازمانهای فعال در اکوسیستم را ترغیب به همکاری با یکدیگر در راستای رشد اکوسیستم می نماید، در دستور کار قرار گیرد.
پژوهش جامع بیسیجی در سال ۲۰۱۹ که در آن ۴۰ اکوسیستم دیجیتال مورد مطالعه قرار گرفتهاند، چهار عامل مهم که چگونگی همکاری سازمانها با یکدیگر در اکوسیستمهای دیجیتال جدید را تغییر دادهاند، معرفی مینماید:
۱- تنوع جغرافیایی مشارکتکنندگان
شراکتهای اکوسیستم دیجیتال، بازیگران متنوعی از مکانهای مختلف را در بر میگیرد که به معنای همکاری میان سازمانهایی با فواصل زیاد جغرافیایی و زبانهای مختلف است؛ به این ترتیب، موانع فرهنگی از میان برداشته میشود.
۲- تمرکز سازمانها بر همکاریهای بین صنعتی
در بسیاری از اکوسیستمها، تخصص مورد نیاز از صنایع مختلف به کار گرفته میشود. همکاریهای بین صنعتی برای یک سازمان به معنای کار با شرکایی است که فرهنگ و انتظارات طبعاً متفاوتی دارند. در نتیجه، فرآیندهایی که شراکت را تحت تأثیر قرار میدهند باید با نیازهای هرکدام از شرکا همراستا باشند.
۳- ساختارهای معاملهای منعطف
در اکوسیستمهای دیجیتال از ساختارهای معاملهای منعطفتر نسبت به سرمایهگذاری های مشترک و ائتلافهای بلندمدت مانند ارتباطات قراردادی و شراکتهای مبتنی بر پلتفرم استفاده میشود تا امکان پاسخگویی سریعتر به ترجیحات متغیر مشتریان، فناوریهای جدید، تهدیدهای در حال ظهور از سوی رقبا و تغییرات در مقررات موجود فراهم گردد. همچنین وارد شدن و خروج نسبتاً آسان از اکوسیستم دیجیتال به سازمانها این اجازه را میدهد تا سریعاً شراکتهای جدید تشکیل دهند و یا از شراکتهای موجود خارج شوند.
۴- خلق ارزش به صورت متقابل و مستمر
در یک اکوسیستم دیجیتال قوی، تمرکز بر خلق ارزش به صورت مستمر است و تمامی مشارکتکنندگان از فعالیت در اکوسیستم و ارتباط با یکدیگر منتفع میشوند. در اکوسیستمها، سازمانها باید از نحوه تعامل خود با شرکا و اطمینان از اینکه منافع کسب شده به دیگر سازمانها نیز میرسد اطمینان حاصل نمایند.
در راستای انتخاب اکوسیستم مناسب، شرکت بیسیجی سه نوع اکوسیستم دیجیتال را شناسایی کرده است که سازمانها باید با توجه به اهداف استراتژیک و همچنین قابلیتهای موجود خود بر فعالیت در اکوسیستمی که متناسب با سازمان است تمرکز نمایند. سه نوع اکوسیستم دیجیتال شناسایی شده توسط بیسیجی عبارتند از:
۱- شبکه دیجیتالیساز
چنانچه پرسش اصلی استراتژیک سازمان، چگونگی دیجیتالی کردن محصولات موجود با کمک گرفتن از شرکا ضمن پایین نگاه داشتن سطح پیچیدگیهای مدیریتی باشد، باید این نوع اکوسیستم را انتخاب کند. اکوسیستم شبکه دیجیتالیساز برای سازمانهایی که محصولات قوی و قابلیتهای خوبی در حوزه محصول دارند ولی در زمینه تمرکز بر شرکای خارجی دچار محدودیت هستند مناسب میباشد. به این ترتیب، کارکردهای جدیدی به محصولات اضافه میشود و درآمدهای جدیدی از ارائه خدمات دیجیتال به مشتریان تولید می گردد.
۲- پلتفرم
چنانچه پرسش اصلی سازمان، چگونگی اتصال اشیای هوشمند و کاربران به صورت پیوسته در یک پلتفرم، ضمن حصول اطمینان از سطح بالای ارائه خدمات و کمترین میزان اصطکاک میان مشارکتکنندگان در پلتفرم و کاربران باشد، این اکوسیستم باید انتخاب گردد. اکوسیستم پلتفرم، مناسبترین انتخاب برای سازمانهای دارای قابلیتهای دیجیتال قوی و تمرکز بالا بر بهرهگیری از تخصصهای خارج از سازمان میباشد. به این ترتیب، جریانهای درآمدی جدید با استفاده از پلتفرم ایجاد میگردد.
۳- اَبَرپلتفرم
چنانچه پرسش اصلی سازمان، چگونگی یکپارچهسازی چندین پلتفرم در قالب یک پلتفرم کاملاً یکپارچه برای ارائه خدمات ضمن حفظ امکان کسب دادههای مشتریان از این پلتفرم یکپارچه باشد، باید این نوع اکوسیستم انتخاب گردد. اکوسیستم اَبَرپلتفرم برای سازمانهایی که قابلیتهای دیجیتال پیشرفته دارند، از همکاری با شرکای خارجی استقبال میکنند و همچنین دارای یک پلتفرم استقراریافته هستند مناسب میباشد.
باید توجه داشت که بسیاری از سازمانها در یک زمان ممکن است در بیش از یکی از این اکوسیستمها فعالیت داشته باشند.
۱- متمرکز
یک سازمان به عنوان هماهنگکننده، تعاملات ضروری برای دستیابی به اهداف را هدایت میکند. مشارکتکنندگان در اکوسیستم فقط با سازماندهنده اکوسیستم تعامل دارند.
۲- متوالی
اکوسیستم همان زنجیره تأمین یا سیستم توزیع سنتی است که یک سازمان به عنوان هماهنگکننده سطح بالا آن را هدایت میکند. مشارکتکنندگان ممکن است با بازیگران پاییندستی یا بالادستی خود در اکوسیستم تعامل داشته باشند.
۳- تسهیلشده
این نوع ائتلاف به طور عمده مبتنی بر هدایت توسط مشارکتکنندگان با الگوی تعاملات چندگانه و پیچیده میباشد. یک سازمان به عنوان هماهنگکننده فقط پروتکلهای حاکمیت و تعامل در اکوسیستم را تعریف میکند.
۴- خودسازمانده
این نوع ائتلاف کاملاً مبتنی بر هدایت توسط مشارکتکنندگان است و موانعی برای ورود به آن وجود ندارد. هیچ سازمانی نقش هماهنگکننده را ندارد و سیستمهایی در داخل خود سازمانها بدون استانداردهای از پیش تعریف شده باعث هدایت اکوسیستم میشوند.
دیلویت با بررسی شراکتهای اکوسیستم دیجیتال به این نتیجه رسیده است که تمرکز اغلب ائتلافهای دیجیتال بر ارتقای طراحی و توسعه محصولات جدید قرار دارد و در این ائتلافها میان قابلیتهای سازمانها همافزایی به وجود میآید. همچنین تمرکز شراکتهای دیجیتالی که در حوزه فروش شکل گرفتهاند، هدفگیری بخشهای معین و یا جدید مشتریان است.
از نظر نوع صنایع مشارکتکننده در تشکیل اکوسیستمهای دیجیتال، شرکتهای حوزه فناوری، رسانه و تلکام به علت جایگاه کلیدی خود در فضای دیجیتال، مسلط بر شراکتهای شکل گرفته هستند و اغلب شراکتهای بین صنعتی نیز میان شرکتهای این حوزهها و دو صنعت خدمات مالی و محصولات صنعتی و مصرفی ایجاد شدهاند. از میان این دو نیز، تنوع شراکتها میان صنعت فناوری، رسانه و تلکام با صنعت خدمات مالی بسیار زیاد است و گستره وسیعی از محصولات و خدمات در حوزههای بانک و بیمه را در بر میگیرد.
از دیدگاه شرکت اکسنچر، یک اکوسیستم دیجیتال، شبکهای از سازمانهایی از صنایع مختلف است که با یکدیگر در جهت تعریف، ایجاد و اجرای راهکارهایی برای رفع نیازهای مشتریان و مصرفکنندگان و شکلدهی به بازار از این طریق، تعامل و همکاری میکنند. اکوسیستم دیجیتال بر اساس عمق و گستره همکاریهای بالقوه میان مجموعه بازیگران آن تعریف میگردد؛ به این ترتیب که هر کدام از مشارکتکنندگان، بخشی از راهکار نهایی طراحی شده در اکوسیستم را ارائه میدهند و یا بخشی از قابلیتهای مورد نیاز برای توسعه راهکار را تأمین مینمایند. قدرت اکوسیستم دیجیتال در این است که هیچ کدام از مشارکتکنندگان به تنهایی نیازی به در اختیار داشتن یا کار کردن با تمامی اجزای راهکار نهایی ندارند و این که ارزش تولید شده در اکوسیستم بیشتر از مجموع ارزش ایجاد شده توسط هر یک از مشارکتکنندگان در آن میباشد.
بر اساس تعریف گارتنر در سال ۲۰۱۷، اکوسیستم دیجیتال شامل گروهی از بازیگران (سازمانها، افراد و اشیا) است که با همکاری در پلتفرمهای دیجیتال استاندارد در جهت دستیابی به اهداف متقابل که برای همگی آنها منفعت به دنبال دارد فعالیت میکنند.
بر اساس دیدگاه فوربس در گزارش سال ۲۰۱۷، اکوسیستمهای دیجیتال، خطوط میان صنایع و حتی رقبا را کمرنگ کردهاند و وجود آنها برای موفقیت در بازار دیجیتال امروز ضروری است. فوربس موارد کلیدی زیر را در راستای توسعه و یا فعالیت در یک اکوسیستم دیجیتال استراتژیک برای سازمان توصیه کرده است:
۱- ایجاد یک فرهنگ باز و همکارانه
برای بهرهمند شدن از منافع فعالیت در اکوسیستم دیجیتال، سازمانها باید با ارتقای فرهنگ باز و همکارانه، تمایل به تسهیم دانش خود با دیگر سازمانهای اکوسیستم داشته باشند. همچنین پژوهش شرکت اکسنچر در سال ۲۰۱۷ نشان داده است که ۹۷ درصد از سازمانهای بزرگ، نوآوری باز را کلید ارتقای عملکرد کسبوکار خود میدانند. نوآوری کاربردی، توانایی سازمان برای جذب، تطبیق و استفاده از اطلاعات و دانش جدید تولید شده در اکوسیستم است و بدون یک فرهنگ باز، سطح تسهیم و تطبیق این اطلاعات و دانش پایین خواهد بود.
۲- استقبال از تغییر
برای سازمانهای بزرگ که دارای کسبوکار و مدلهای مدیریتی و سیستمهای فناوری قدیمی هستند، نه تنها تغییر این موارد در راستای بهرهگیری از منافع اکوسیستم دیجیتال، زمان بیشتری میبرد بلکه به طور کلی، ایجاد تحول مثل تحول دیجیتال و تطبیق دادن سازمان با شرایط اکوسیستم مشکلتر است.
۳- بازطراحی مدل کسبوکار
سازمانها باید برای فعالیت در اکوسیستم دیجیتال، فرآیندها، ساختارهای حاکمیتی و سبکهای مدیریتی خود را مورد بازبینی قرار دهند و در راستای افزایش چابکی و تسریع در تصمیمگیریها، فرآیندها و ساختارهای جدیدی طراحی کنند.
۴- ارتقای فناوریهای دیجیتال
بدون بهرهگیری مناسب از فناوریهای دیجیتال جهت پشتیبانی از سازمان، ایفای نقشی معنادار در اکوسیستم دیجیتال و دستیابی به موفقیت در آن دشوار است. اکوسیستمهای دیجیتال با هدف نوآوری، یادگیری و پیشرفت ایجاد شدهاند و استفاده از نرمافزارهای قدیمی، مسیرهای ارتباطی نامناسب و پایگاههای داده نامتناسب، تسهیم دانش و نوآوری را در آن با مشکل مواجه میسازند. بنابراین، سرمایهگذاری در فناوریهای دیجیتال و پرورش سرمایه انسانی که متعهد به یادگیری آخرین قابلیتهای دیجیتال هستند، کلید ایجاد و فعالیت مؤثر در اکوسیستمهای دیجیتال میباشد.
اکوسیستم بانکداری دیجیتال چیست؟
استراتژی های حضور در اکوسیستم های دیجیتال