تقاضا برای مهارتهای دیجیتال از تغییرات فناورانه ناشی میشود. از این رو در این مطلب به اختصار برخی از روندهای فناورانه اصلی را که منجر به ایجاد مهارتها و شایستگیهای جدید خواهند شد، بررسی میشوند.
یکی از ویژگیهای کلیدی تعریفکننده فناوریهای دیجیتال فعلی ماهیت شبکهای آنهاست. ایده اتصال همه چیز به هر چیز دیگری برای اجازه دادن به انتقال داده، یک «منطق شبکه» را در اکثر اشکال مدرن فناوری دیجیتال معرفی کرده است. این منطق فرض میکند که کاربران بدون توجه به مکان یا زمان به افراد، اشیاء، سازمانها و اطلاعات دیگر متصل خواهند شد. در نتیجه، بسیاری از فناوریهای دیجیتال معاصر حول شکلهای تبادل «تعاملی»[۱] به جای «توزیعکننده»[۲] با محتوایی که بین «بسیار به بسیار»[۳] تا از «یک به بسیار»[۴] به اشتراک گذاشته میشود، ساخته شدهاند.
ماهیت شبکهای فناوریهای دیجیتال به طیفی از انواع مهارتها و شایستگیهای جدید مربوط میشود که کاربران فناوری در دهه گذشته ملزم به توسعه آنها بودهاند. بهعنوان مثال، مهارتهای اطلاعات آنلاین اکنون بر توانایی شناسایی، بازیابی و معنا بخشیدن به اطلاعات از منابع غیرخطی و غیرسلسلهمراتبی متمرکز است، چیزی که گاهی اوقات به عنوان هدایت چندرسانهای[۵] شناخته میشود. بهطور مشابه، مهارتهای ارتباطی آنلاین مستلزم آگاهی از گردش (یا بازگردش) محتوا فراتر از کاربردهای اصلی، و درک پیچیده از مخاطبان (اغلب ناشناخته) است.
فناوریهای دیجیتال بهطور فزایندهای ماهیت اجتماعی دارند که در محبوبیت به اصطلاح رسانههای اجتماعی مشهود است. البته میتوان ادعا کرد که «همۀ رسانهها ارتباطات را تقویت میکنند و بنا به تعریف اجتماعی هستند». بااینحال، آنچه فناوریهای دیجیتال اخیر را متمایز میکند، ظرفیت آنها برای حمایت از اشکال «جامعهپذیری گسترده» است.
از این نظر، استفاده از بسیاری از فناوریهای دیجیتال در حال حاضر به تلاش جمعی کاربران آنها بستگی دارد. بنابراین، بسیاری از کاربردهای فناوری دیجیتال مبتنی بر رفتارهای تعاملی و مشارکتی میباشد. این ویژگی مستلزم پشتیبانی و مشارکت در تعاملات جمعی است که به افراد کمک میکند تا با هم ارتباط برقرار کنند، همکاری کنند، و هماهنگ شوند. ماهیت اجتماعی و مشارکتی بسیاری از کاربردهای فناوری مستلزم طیف وسیعی از مهارتها و شایستگیها است. این موارد شامل کار آنلاین با دیگران، قابلیتهای حل مسئله مشارکتی و مهارتهای اجتماعی ذاتی برای شرکت در جوامع آنلاین است. این منجر به افزایش تأکید بر مهارتهای مربوط به عملکرد آنلاین، شکلگیری هویت، و همچنین مذاکره و سایر مهارتهای موثر شده است که زیربنای تعامل موفق در حوزۀ رسانههای اجتماعی است.
بسیاری از پلتفرمهای آنلاین محبوب و اپلیکیشنهای دیجیتال توسط تعداد زیادی از کاربران پیکربندی مجدد میشوند که روحیه تعاملی و مشارکتی را برای استفاده از فناوریهای دیجیتال به ارمغان میآورد. دو عنصر اصلی تشکیلدهنده این فرهنگ تعاملی، مشارکت کاربران فناوری در تولید و همآفرینی منابع و محتوای خود و دوم، توزیع مجدد و اشتراکگذاری این منابع و محتوا به دیگران است. این اقدامات با اشکال مختلفی از «تعامل» مانند اعلام نظر، رتبهبندی و دادن نمره، پسندیدن (لایک) و سایر تعاملات بین کاربران همراه است.
ماهیت مشارکتی و خلاقانه بسیاری از فناوریهای دیجیتال با طیفی از مهارتها و شایستگیها مرتبط است. این مهارتها از مهارتهای عملی مانند چندوظیفهسازی، تجربهگری و یادگیری تا ناکامی در مهارتهای تخصیص مجدد محتوای موجود (به اصطلاح حالتهای «ریمیکس»[۶]، «مدینگ»[۷] و «مشآپ»[۸]) را شامل میشود. آنها همچنین شامل مهارتهای مشارکتی مرتبط با کار خلاقانه با دیگران در زمینههای آنلاین، و توانایی گردآوری و استفاده از هوش جمعی گروههای آنلاینی هستند که در جهت اهداف مشترک کار میکنند.
بسیاری از اشکال فناوریهای دیجیتال بر یک مبنای تجاری ارائه میشوند و کاربران برای محصولات و خدمات هزینه میپردازند و گاهی اوقات اجازه میدهند دادههای شخصی تولیدشده از استفادۀ آنها به اشخاص ثالث فروخته شود. بسیاری از خدمات آنلاین رایگان بر اساس یک مدل بدون هزینه با درآمد حاصل از تبلیغات و فروش مجدد دادهها به اشخاص ثالث ارائه میشوند. همچنین روندی برای خدمات دیجیتال وجود دارد که بر اساس مدل فریمیوم[۹] کار میکنند، که در آن عملکردهای پایهای بدون هزینه مستقیم قابل دسترسی هستند، در حالی که برای استفاده از ویژگیهای پیشرفتهتر باید هزینه پرداخت شود. درک مدلهای کسبوکاری مختلف خدمات و تعامل با آنها به شیوهای آگاهانه اکنون یک قابلیت مهم برای همه کاربران اینترنت است.
در مقابل این مدلهای اختصاصی، حالتهای به اصطلاح باز استفاده از فناوری وجود دارد که عموماً دربرگیرنده استفاده از محصولات و خدماتی است که میتوانند آزادانه و قانونی به اشتراک گذاشته شوند و دوباره مورد استفاده قرار گیرند. این منابع معمولاً بدون هیچ هزینهای برای استفاده رایگان و استفاده مجدد توسط دیگران در مالکیت عمومی قرار میگیرند و از نرمافزارهای منبعباز و طراحیهای سختافزاری تا منابع آموزشی باز را شامل میشوند.
این فلسفه «باز بودن» بهعنوان یک شیوه جایگزین برای تولید و مصرف است که نکته کلیدی در اینجا ایده انبوهی از کاربران است که در حال تغییر، پالایش و تولید نسخههای جدیدی از فناوری هستند. اصول و شیوههای باز از تولید کاربرمحورِ دستگاهها و نرمافزارهایی که کارآمدتر، ماهرانهتر و مناسبتر طراحی شدهاند، پشتیبانی میکنند. توانایی مشارکت در تولید مشترک فناوریهای باز نیازمند مهارتهای فنی، قابلیتهای طراحی مشارکتی، و درک تغییر مفاهیم مالکیت فکری و معنوی است.
یکی دیگر از ویژگیهای تعیینکننده فناوریهای دیجیتال فعلی، تولید و پردازش دادهها است. بیشتر اشکال کاربرد فناوری شامل تولید دادههایی است که گردآوری، (دوباره) پردازش و (دوباره) استفاده میشوند. بسیاری از فناوریهای محبوب مصرفکننده مستقیما برای ایجاد، انتقال و مشاهده دادهها طراحی شدهاند و شامل فناوریهای پوشیدنی مانند ردیابهای فعالیت، ساعتهای هوشمند و سایر دستگاههای مبتنی بر حسگر میباشند. پیشبینی میشود استفاده از اپلیکیشنها و پلتفرمها جهت دستیابی به دادهها، بهصورت شخصی و یا اشخاص ثالث مانند ارائهدهندگان فناوری، دولتها و خدمات عمومی، تبلیغکنندگان و سایر نهادهای کسبوکاری بهطور فزایندهای افزایش یابد.
از همه مهمتر، اپلیکیشنها و خدمات فناوری در اکثر بخشهای جامعه و اقتصاد استفاده فزایندهای از تکنیکهای رایانشی در مقیاس بزرگ میکنند که در آن مجموعههای داده تجمیع میشوند و از طریق محاسبات پیچیده مبتنی بر استفاده از الگوریتمها، تحلیلها و دادهکاوی تجزیه و تحلیل میشوند. چنین تکنیکهایی از نتایج موتورهای جستجوی اینترنتی گرفته تا تصمیمگیریهای سیستمهای خودکار و تجمیع مجموعههای «کلانداده» در مقیاس بزرگ پشتیبانی میکنند.
در دهه آینده احتمالاً شاهد استقرار اینترنت اشیا خواهیم بود که بهوسیله آن حسگرها، پردازندهها و سایر وسایل الکترونیکی متصل به شبکه در اشیاء روزمره (از یخچال تا لباس) و محیطهای فیزیکی (از فضاهای عمومی گرفته تا منازل و محل کار) تعبیه میشوند. بسیاری از اهمیت اجتماعی و اقتصادی اینترنت اشیا ناشی از توسعه مداوم هوش مصنوعی، بهویژه افزایش یکپارچگی سیستمهای مستقل، تصمیمگیری مبتنی بر الگوریتم و نامشخص بودن کلی عملکردهای انجامشده توسط انسان و عملکردهای انجامشده توسط ماشینها است. بنابراین، جمعیت بسیاری از کشورهای با درآمد بالا و متوسط در محیطهایی زندگی و کار خواهند کرد که با اتصال و تحلیل دادهها احاطه شده است؛ چیزی که «دنیای داده» نامیده میشود.
این شرایط فناورانه نوظهور احتمالاً پیامدهای اساسی برای مهارتها و شایستگیهای موردنیاز برای زندگی و کار در آنها خواهد داشت. بهعنوان مثال، پارامترهای کنونی سواد دیجیتال احتمالاً گسترش مییابد تا ظرفیت افراد را برای کار با سیستمهای خودکار، آواتارها و عوامل هوش مصنوعی در بر بگیرد. افراد برای همکاری (و کار در کنار) ماشینها و سیستمهای خودکار، باید اشکال جدیدی از مهارتهای بین فردی[۱۰] را توسعه دهند.
مجموعه دیگری از مهارتها از این واقعیت ناشی میشود که اینها فناوریهای راه دور و سیستمهای خودکاری هستند که افراد بهطور فزایندهای استفاده و کنترل مستقیم کمتری از آنها خواهند داشت. اینها فناوریهایی نیستند که لزوماً به ورودی ماهر و قابلیتهای یدی کاربران نیاز داشته باشند. بهجای مهارتهای عملیاتی (عملی)، افراد باید درک کنند که این فناوریها چگونه برنامهریزی شدهاند، چگونه محاسبات انجام میدهند و چگونه تصمیم میگیرند.
بدین وسیله آگاهی نقادانه افراد در خصوص چگونگی شکلدهی این فناوریها به اقداماتشان افزایش مییابد. این امر همچنین باعث ایجاد طیفی از مسائل امنیتی، حریم خصوصی و اخلاقی میشود که در حال حاضر کمتر در اجرای چنین سیستمهایی در نظر گرفته میشوند (یا حتی درک میشوند). اینها شامل سؤالاتی مانند اینکه چه کسی مسئول اقدامات خودکار فناوریها و ماهیت متغیر حریم خصوصی فردی در پرتو سیستمهای کاملاً متصل است.
[۱] Interactive
[۲] Broadcast
[۳] many-to-many
[۴] one-to-many
[۵] Transmedia navigation
[۶] Remixing
[۷] Modding
[۸] Mashing-up
[۹] Freemium
[۱۰] Interpersonal
انتشار اپیزود هجده: استعداد دیجیتال کیست و چه میخواهد؟
مبانی مدیریت استعدادهای دیجیتال
سازوکارها و ابزارهای مدیریت استعداد دیجیتال