“آنچه در سال ۲۰۰۹ آغاز شد، اعتقاد به این مسئله بود که شرط برنده شدن برخورداری از فناوری عالی است حال این فناوری ارگانیک باشد یا غیرارگانیک. بنابراین، شما باید به صورت جدی به سیستم متمرکز (کربانکینگ) خود توجه کنید. همانطور که مارک زاکربرگ میگوید، “شما باید با زیرساختهای پایدار سریع حرکت کنید.” زیرساخت ما ضعیف بود. به همین دلیل ما زمان زیادی را صرف بازسازی تمام سیستمهای متمرکز (کربانکینگ) بانک کردیم. اگر ما بخواهیم بانکی در کلاس جهانی با مجموعهای از قابلیتهای در این سطح توسعه دهیم، نمیتوانیم یک سیستم متمرکز بانکی ضعیف در هسته اصلی آن داشته باشیم. در این مسیر باید ریسک کنیم و این ریسک بسیار پرنوسان خواهد بود. سوال دیگر چگونگی توجیه این هزینه است؟ پیشتر وقتی سیستم متمرکز (کربانکینگ) بانکداری را در کشورهای دیگر انجام دادیم، نمیتوانستیم هزینه آن را توجیه کنیم. هیچ توجیهی برای این هزینه وجود نداشت. این دقیقا مانند برخورداری از فضای اداری خوب و شعبی با تمام امکانات صرفا بهعنوان یک پیشفرض مطرح بود. اگر میخواهید سریع حرکت کنید، باید یک محصول سیستم متمرکز بانکی (کربانکینگ) داشته باشید. ما صرفا اعتقاد داشتیم که این یک کار برای اینکه بانک شبیه به یک بانک بشود، نیاز است. باید سیستم متمرکز (کربانکینگ) دیجیتال شود. ما رویکرد خود را در سال ۲۰۱۴ تغییر دادیم تا ببینیم آیا میتوانیم از غولهای پلتفرم و فینتکها درسی بگیریم و برای دیبیاس یک استراتژی رشد دیجیتال و نه یک استراتژی رشد فیزیکی و سنتی در نظر بگیریم؟ ما تصمیم گرفتیم که به جای اینکه فینتکها را به عنوان یک تهدید ببینیم، بفهمیم که چگونه میتوانیم با آغوش باز با فینتک برخورد کنیم و تجمیعکننده ایدهها و یکپارچهکننده سیستم فینتکها برای ایجاد محصولات بانکی خود باشیم.”
– دیو گلِدهیل، مدیر ارشد اطلاعات سابق، دیبیاس
گروهی از مدیران ارشد اطلاعات در مورد سیستمهای موروثی صحبت میکردند. یکی از آنها به این موضوع اشاره کرد که فرقی نمیکند که این سیستمها از چه قدمتی برخوردار باشند، تعمیرپذیری و تناسب با اهداف مهمتر است. دیگری گفت که کوبول بهعنوان یک سیستم برنامهنویسی به دلیل سادگی خیلی خوب بود چون یادگیری و و امروز هم برای برخی از سیستمها مناسب است.
سومین نفر اشاره کرد که تغییر سیستمهای متمرکز (کربانکینگ)، همانطور که در تیاسبی دیدیم، بسیار سخت و پرریسک است. در آخر، چهارمین نفر گفت كه، پس از دو بار تغییر سیستمهای متمرکز (کربانکینگ) برای دو بانك مختلف، انجام آن را توصیه نمیكند. کلمات دقیق او این بودند: “شما سه سال را صرف تغییر سیستم میکنید و در این مدت از آنجا که شما نمیتوانید مورد دیگری را تغییر دهید، بانک فلج میشود. سپس، بعد از سه سال، دقیقاً همان چیزی را در سیستم جدید به دست میآورید که از قبل داشتید و این دستاورد برای شما هزینه زیادی دربرداشته و به دلیل ریسک بالا، میتوانست بانک را سرنگون کند.”
اینها همه سخنانی مهمل و بیهوده است. این نگاهی است که در قرن گذشته غالب بوده، یعنی زمانی که سیستمهای متمرکز (کربانکینگ) بسیار ریسکی و پرهزینه بودند. امروز، به لطف معماری خدمات خرد، بانکداری باز، هزاران شرکت استارتاپ فینتک که یک کار را به طور عالی انجام میدهند و سهولت بهرهمندی از نرمافرازهای پلاگاندپلی، تغییر سیستمهای متمرکز (کربانکینگ) به هیچ وجه سخت نیست.
این به معنای انجام یک مبادله کامل با خارج از سیستم، مانند کاری که تیاِسبی کرد نیست، بلکه نزدیک شدن به تغییر سیستمهای متمرکز (کربانکینگ) در یک حرکت آرام و تدریجی است. چگونه میتوانید یک فیل را بخورید؟ با تقسیم آن به لقمههای کوچک. این مسیر را نیز به منظور تبدیل سیستمهای متمرکز (کربانکینگ) بانک با انتخاب تنها یک فرآیند، یک محصول یا یک کارکرد شروع کنید. چشماندازی از مقصد خود ایجاد کنید و تلاش برای رسیدن به آنجا را آغاز نمایید.
یکی از جنبههای کلیدی چشمانداز برای تغییر سیستمهای متمرکز، مشتریمحوری بجای محصولمحوری است. دستیابی به ساختارهای متمرکز بر مشتری باید دلیل اصلی تغییر باشد، چون ما در حال حرکت از دنیایی که کنترل بهدست کسبوکار است، به دنیایی که مشتری در آن کنترل میکند، هستیم.
بنابراین تغییر سیستمهای متمرکز (کربانکینگ) درباره کدنویسی یا موروثی بودن یا ریسکپذیری نیست، بلکه در خصوص هوشمندی است. درصورت وجود دادههای غیریکپارچه مشتری و ذخیره شده در ردیف محصولات اهرمی کسبوکار، هیچ بانک بزرگ سنتی هرگز قادر به انجام بازاریابی و خدمات هوشمندانه مشتریمحور نخواهد بود.
بنابراین، برای استفاده از یادگیری ماشین برای بازاریابی و خدمات هوشمندانه مشتریمحور، یک بانک باید سیستمهای متمرکز خود را نوسازی کند یا وارد رقابت سخت با شرکتهایی که این کار را بسیار بهتر انجام میدهند، شوند. به عنوان مثال، اگر قرار بود آمازون مانند یک بانک رفتار کند، دیگر بخش کتاب با بخش موسیقی در ارتباط نبود. بخش موسیقی با بخش الکترونیک در ارتباط نبود. کسبوکار خردهفروشی با کسبوکار عمدهفروشی تبادل داده نمیکرد و در ارتباط نبود. کسبوکار عمدهفروشی با کسبوکار فناوری ابریاش در ارتباط نبود. حتی بخش کیندل با بخش کتاب در ارتباط نبود! هیچ یک از آنها اطلاعات مشتری را با یکدیگر در میان نمیگذاشتند و در نتیجه، هیچکس نمیدانست مشتری کجا، چه زمانی یا چگونه خرید میکند.
بدیهی است که آمازون چنین ساختاری ندارد، پس چرا بانکها اینگونه رفتار میکنند؟ علت آن سیستمهای موروثی قدیمی و ساختارهای سازمانی آنها است. این دلیل اصلی نیاز بانکها به تغییر فرهنگی و رهبری برای تحول دیجیتال است، چون آنها مجبورند به امپراطوری محصولات قدیمی پایان دهند و مانند یک شرکت هوشمند رفتار کنند.
“اگر به علیپی و انتفایننشال نگاه کنید، متوجه میشوید که ما با شرکتهای غول فینتک متفاوت هستیم، از این جهت که ما تحت مقررات سختگیرانهای قرار داریم که ما را ملزم به ارائه عملیات پایدار میکند. ما باید بین یک عملکرد پایدار و رقابت با سایر شرکتهای فینتک تعادل برقرار کنیم. از آنجا که مشتریان ما رفتارهای خود را تغییر داده و رفتارهای بیشتری را به فضای آنلاین منتقل کردهاند، به این معنی است که ما باید فعالانه با نیازهای آنها برخورد کنیم، همه عملیات خود را به فضای آنلاین منتقل نماییم و از فناوریهای بیشتری برای تأمین نیازهای آنها بهره ببریم.”
– کانده چن، مدیر ارشد اطلاعات، سیامبی
برخی از بانکها فکر میکنند با استفاده از میانافزار میتوانند دغدغه تغییر سیستمهای متمرکز (کربانکینگ) را دور بزنند. رقابت جدید باعث از بین رفتن این بانکها خواهد شد. شرکتهایی مانند انت فایننشال که هر سه تا چهار سال یکبار سیستم معماری کامل خود را نوسازی میکنند، همین را تفاوت بین یک شرکت فناوری که کار مالی انجام میدهد و یک شرکت مالی که از فناوری استفاده میکند، میدانند.
اگر اولویت شما فناوری است، میبایست تنها تمرکز شما بر روی چابکی باشد. این مربوط به چرخههای تغییر سریع در معماری خدمات خرد با استفاده از کیتهای توسعه نرمافزار در شبکه ای از ایپیآیها است. در این فضا همه چیز در مورد سرعت، تغییر، خدمات، بهروزرسانیها، چابکی و چشمانداز است. اگر اولویت شما امور مالی باشد، تمرکز شما معطوف بر ثبات خواهد شد. این مربوط به چرخههای تغییر آرام در معماری یکپارچه با استفاده از سیستمهای کنترل و ساختارهای ساینآف[۱] که از هرگونه افشاگری جلوگیری میکند. در این فضا همه چیز در خصوص ریسک، امنیت، ثبات، کنترل، مدیریت و انطباق است.
به همین دلیل است که طبق گفته رویترز، ۴۳ درصد از کل سیستمهای متمرکز (کربانکینگ) بانکهای بزرگ آمریکا براساس برنامههای توسعهیافته در کوبول در دهه ۱۹۷۰ میباشند. نگهداری از این سیستمها درحال دشوار و دشوارتر شدن است، چرا که افرادی که این سیستمها میفهمند یا بازنشسته شدهاند یا مردهاند. همچنین به همین علت، همآمیزی این دو (جدید چابک و قدیمی باثبات) که در نقطه مقابل هم هستند، بسیار دشوار است.
تصور کنید آمازون یا علیبابا سیستمهایی داشتند که به مدت ۲۰ سال، بهجز با نگهداری و به روزرسانیهای عملیاتی، دست نخورده مانده بودند. آیا آنها امروز میتوانستند در محیط پویای آنلاین عملکرد خوبی داشته باشند؟
به همین دلیل بانکهای دارای سیستم متمرکز (کربانکینگ) موروثی حداکثر ده سال فرصت دارند تا تغییر کنند. در طی ده سال، ما به دنیای شگفت انگیز تصور شده توسط رِی کورزویل[۲] خواهیم رسید، جایی که ماشینها از انسانها باهوشترند. در جهانی که ماشینها برای گفتگو، راه رفتن، فکرکردن، دیدن، شنیدن، لمسکردن، بو کردن و احساسکردن برنامهنویسی میشوند، یک سیستم مینفریم قدیمی (دستگاهی که برای ۹۲ درصد سیستمهای متمرکز بانکی استفاده میشود) با یک برنامه کوبول (زبان برنامهنویسی ۴۳ درصد از سیستمهای متمرکز بانکهای آمریکا) چه احساسی خواهد داشت؟ خوب، چنین نخواهد بود. بانکهایی که هنوز از این ماشینهای قدیمی استفاده میکنند باید با غولهای فینتک و فناوری که از چنان فناوریهای پیشرفتهای استفاده میکنند، رقابت نمایند.
در طی این ده سال، وقتی غولهای فینتک و فناوری در حال تحلیل تریلیونها تراکنش در ثانیه، بهصورت آنی با هوش مصنوعی هستند، اگر سیستم متمرکز (کربانکینگ) بانک همچنان درگیر به روزرسانیهای شبانه است، چگونه مدیریت خواهند شد؟ مدیریت نخواهد شد. در طی ده سال آینده، هنگامیکه رقابت بین همه صنایع و همه فعالان صنعت در مورد تحلیل دادهها است، بانکها با مِینفریمهای قدیمی که در حال خرابی است، چگونه وارد رقابت خواهند شد؟ موفق نخواهند شد.
پس از یک دهه، بانکهای دارای سیستمهای متمرکز موروثی از بین خواهند رفت. آنها در لحظه منفجر نخواهند شد، بلکه یک مرگ آهسته و تدریجی ناشی از هزاران برش کد در انتظارشان خواهد بود و در نهایت بانک توسط رگولاتور و رقبا خریداری یا ادغام میشود. بدین ترتیب، زمان مرگ بانکها تنظیم میشود: ده سال، و سیستمهای متمرکز موروثی بمب ساعتی ده ساله آنها هستند.
هر بانکی که بخواهد سیستمهای متمرکز (کربانکینگ) موروثی خود را نوسازی کند، به یک بازه زمانی پنج ساله نیاز دارد. چرا که این کار بسیار پیچیده است. پرریسک نیست، اما ساده هم نیست.
در ابتدا، بانک نیاز به ایجاد معماری دادههای سازمانی دارد. برای این کار تلفیق، منطقیسازی، تحلیل و سازماندهی دادههای پیچیدهی چندین سیستم و سیلو، در یک ساختار روشن لازم است. دوم، لازم است که این دادهها را به ابر منتقل و محتوا (دادهها) را از پردازش (سرورها) جدا نماید. سوم، باید بهتدریج مشخص کند چه عواملی را در چه زمانی جایگزین کند. در اینجا تغییر بزرگی وجود ندارد، اما تعداد زیادی حذف و جایگزین صورت خواهد پذیرفت. از این گذشته، شما یک فیل را یکدفعه نمیخورید. شما هر بار یک گاز به اندازه دهانتان از فیل میزنید. این آخرین قسمت است که به یک استراتژی پنج ساله نیاز دارد. پنج سال.
این مطلب برگرفته از کتاب «قطبنمای بانکداری دیجیتال» نوشته کریس اسکینر میباشد.
[۱] sign-off structures
[۲] ری کورتْزْوایْل دانشمند علوم رایانه، نویسنده، مخترع، و آیندهپژوه آمریکایی است.
گونه های استراتژی دیجیتال در صنعت بانکداری
رسانه های اجتماعی در صنعت بانکداری: مزایا و چالش ها