تحلیلگری نیروی کار فرآیندی است که برای جمعآوری، تحلیلگری و تفسیر دادهها به منظور ارزیابی وضعیت فعلی نیروی کار و تبدیل آن به اطلاعات قابل اجرا استفاده میشود که سازمانها میتوانند از آن برای برنامهریزی جهت برآوردن نیازهای آینده خود استفاده کنند. عرضه نیروی کار فعلی با نیازهای آینده پیشبینیشده سازمان مقایسه میشود. سپس سازمانها میتوانند هر شکاف شناسایی شده را با راهحل مناسب برطرف کنند.
تحلیلگری نیروی کار با استفاده از دادههای کارکنان برای اتخاذ تصمیمات استخدام آگاهانه، نگهداشت و مدیریت کارکنان، رویکرد گستردهتری نسبت به تحلیلگری کارکنان دارد. این بینشها برای فرآیند برنامهریزی نیروی کار موثر بسیار مهم هستند.
انواع مختلفی از تحلیلگری وجود دارد، از جمله:
تحلیلگری عرضه، وضعیت فعلی یک سازمان، از جمله تعداد کارکنان، مجموعه مهارتهای آنها، و ویژگیهای جمعیتشناختی را ارزیابی میکند. پیشبینیها بر اساس نرخ تعدیل (تعداد استعفاها، بازنشستگیها، ترفیعها و خاتمههایی که تاکنون رخ دادهاند) برای کمک به اطلاعرسانی چگونگی تأثیر آن بر نیروی کار آینده انجام میشود.
سپس تحلیلگر نیروی کار میتواند پروفایلی از تصویر نیروی کار سازمان در آینده ایجاد کند، در حالتی که اگر هیچ تغییری ایجاد نشود یا حالتی که اقدامی برای استخدام یا آموزش انجام شود.
تحلیلگری تقاضا بر اساس طیف گستردهای از عوامل مانند راهاندازی محصولات جدید، مسائل کسبوکاری، رقابت، تغییر بازار کار و موارد دیگر، نیروی کار آینده سازمان را پیشبینی میکند. این مدل تحلیلگری تأثیرات داخلی و خارجی را به همراه جهتگیری آینده کسبوکار و نیروی کار مورد نیاز برای دستیابی به اهداف و مقاصد آن در نظر میگیرد.
تحلیل شکاف جایی است که تحلیلگری عرضه با تحلیلگری تقاضا مقایسه میشود. هرگونه شکاف بین ساختار فعلی نیروی کار سازمان و نیازهای پیشبینیشده آینده آن را مشخص میکند، که ممکن است کمبود یا مازاد باشد. همه سناریوهای آینده ممکن است مورد بحث و طبقهبندی قرار گیرند که بر اساس آن کدام حیاتیترین و احتمال وقوع آن است.
اولین گام در انجام تحلیلگری نیروی کار به برنامهها و اهداف یک کسبوکار بستگی دارد. همچنین باید عوامل خارجی مانند رقابت، گسترش یا محدود شدن بازارها، در دسترس بودن نیروی کار در منطقه و موارد دیگر را در نظر بگیرید. به عنوان مثال، اگر قصد دارید یک خط محصول جدید را طی ۱۲ ماه آینده راهاندازی کنید، باید بدانید که به چند کارمند جدید، برای موفقیت این کار نیاز دارید.
هنگامیکه چالشی را که میخواهید به آن بپردازید، شناختید، گام بعدی جمعآوری دادههای مربوطه مورد نیاز برای اندازهگیری آن است. این میتواند شامل دادههای جمعیتشناختی نیروی کار، دادههای مهارتها، دادههای عملکرد، دادههای تکمیل آموزش و نتایج نظرسنجی کارکنان باشد.
گام بعدی این است که تصمیم بگیرید کدام روش تحلیلگری برای تحلیلگری مجموعه دادههای شما مناسبتر است.
هنگامیکه مناسبترین روش تحلیلگری را انتخاب کردید، گام بعدی این است که تحلیلگری را انجام دهید و سپس یافتهها را به رهبران کسبوکار و ذینفعان مرتبط ارائه کنید. میتوانید نتایج را بهصورت داشبورد یا در گزارش نمایش دهید. آنچه در اینجا مهم است این است که واضح و قابل درک باشد. عناصر بصری در اینجا، به ویژه در هنگام انتقال ایدههای پیچیده، بسیار سودمند هستند.
آخرین مرحله در انجام تحلیلگری نیروی کار، تعیین مناسبترین مسیر اقدام برای کسبوکار است. به عنوان مثال، اگر نتایج شما در طی ۱۲ ماه آینده شکاف مهارتی پیشبینی کند، اکنون زمان آن است که برنامهریزی کنید که چگونه از آن اجتناب نمایید. این ممکن است به معنای آموزش کارکنان فعلی یا استخدام تعداد زیادی کارمند جدید با مهارتهای مناسب و ادغام آنها در تیم موجود باشد.
در نتیجه، نیروی کار یک منبع حیاتی برای هر سازمانی است. در یک کلام، شناسایی اینکه چگونه میتوانید تواناییهای آنها را از طریق تحلیلگری نیروی کار به حداکثر برسانید، به شما کمک میکند برنامهریزی نیروی کار خود را آیندهنگرانه سازید.
https://www.aihr.com/blog/workforce-analysis/
مدل ها و نمونه هایی از گزاره ارزش کارکنان در شرکت ها