اگر از هر مدیری که تجربه هدایت یک سازمان را در مسیر تحولی گسترده داشته باشد بپرسید، به شما خواهد گفت که کیفیت چشمانداز راهبردی یک شرکت، به کیفیت افرادی بستگی دارد که در پشت آن چشمانداز قرار گرفتهاند. این داستان درباره تحول دیجیتال نیز صادق است. ایجاد یک چشمانداز دیجیتالِ جذاب، تنها نقطه شروع این سفر است.
برخلاف تغییر تدریجی که میتواند توسط تعداد اندکی از افراد که به صورت مستقل از یکدیگر کار میکنند تحقق یابد، تحول، فقط از طریق مشارکت تعداد زیادی از افراد انجام میشود. این تعهدی است که ابتدا توسط رهبران، سپس توسط تعداد کمی از قهرمانها و در نهایت توسط انبوهی از افرادی ایجاد میشود که حضور آنها برای وقوع تغییرات بنیادین ضروری است. هرگاه در کارکنان انگیزه و انرژی لازم برای تحقق چشمانداز ایجاد شود، یعنی مشارکت آنها جلب شده است.
تحول کسبوکار شامل ایجاد تغییراتِ با اهمیت و گاهی بنیادین در نحوه انجام امور توسط سازمانها است. فرایندهای اصلی سازمان از نو طراحی میشوند، ابزارهای جدید فناورانه جایگزین ابزارهای قدیمی میگردند، مهارتهای جدید توسعه مییابند و روشهای نوین انجام کار معرفی میشوند. بهدست آوردن قلب و روح افراد در جریان این فرایند، ساده نیست. مشارکت کارکنان به خودی خود مهم است و برای موفقیت در ایجاد تحول، اهمیت بیشتری نیز دارد.
خوشبختانه، جلب مشارکت کارکنان در تغییرات سازمانی موضوعی ناشناخته نیست. پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام گرفته و تشریح میکند که چگونه میتوانید از قدرت مشارکت کارکنان، بهمنظور ایجاد تحول موفقیتآمیز در سازمان خود استفاده کنید. بعضی از این پژوهشها، امید، نگرانی و برخی دیگر از احساسات کارکنان را در کانون استراتژی جلب مشارکت قرار میدهند. تمرکز پژوهشهای دیگر، بر بازسازی در سطح افراد و تیمها به عنوان یک گام کلیدی در تحول است. همچنین ممکن است متمرکز بر دستیابی به یک تعادل روانشناختی و توسعه ظرفیت یادگیری جمعی باشند. اما همه این پژوهشها به یک نکته اشاره دارند: جلب مشارکت در درجه اول، وظیفه رهبری است.
فناوری دیجیتال، بعد دیگری را به ارمغان میآورد: مشارکت لحظهای کارکنان در مقیاس جهانی. وبلاگها، توییتر و ویدئوهای دیجیتال به رهبران برای ایجاد ارتباط با سازمان خود کمک میکنند، بهگونهای که ایمیلهای انبوه و گردهماییها در تالار شهر قادر به انجام آن نیستند. مدیران با نوشتن وبلاگ، میتوانند مکرراً چشماندازی روشن در بیان تحول را بهاشتراک بگذارند و ویدئوهای دیجیتال کمک میکنند که به ارتباطات مدیران چهرهای شخصی داده شود. بهعلاوه، پلتفرمهای اجتماعی سازمانی نسل جدیدی از یک ارتباط سازمانی دو طرفه را ایجاد میکنند، جایی که در آن رهبران و کارکنان میتوانند به صورت لحظهای به بحث و گفتگو، اشتراکگذاری و همکاری بپردازند. رهبران با کمک فناوریهای دیجیتال، توانمندیهای جدیدی را برای جلب مشارکت کارکنان در ایجاد تغییر بهدست میآورند.
برای بیشتر شرکتها، ترکیب پیچیدگیهای جهانی، برخورداری از یک مدل عملیاتی بسیار غیرمتمرکز و رشد سریع از طریق تملکهای بزرگ و متعدد، معمولاً برای جلب مشارکت منسجم بین کارکنان در سراسر دنیا اثربخش نیست. چنین مشارکتی بین کارکنان و ایجاد احساس تعلق به سازمان، بهطور شانسی اتفاق نمیافتد. برخی شرکتهای موفق در این زمینه سرمایهگذاری سنگینی در فرایندهای مرتبط با افراد در جلب مشارکت نیروی کار پیرامون استراتژی دیجیتال و چشمانداز دیجیتال خود انجام میدهند.
شرکتهای جهانی با برندهای مشتری بسیار قدرتمند و مدلهای توزیع متعدد، در همه زوایا در حال مواجهه با تاثیر فناوری دیجیتال هستند. مثل گفتگوی مشتریان در رسانههای اجتماعی درباره محصولات شرکت و انتظار برای گفتگوی مستقیم و تعاملی بیشتری با برندها و نیز استفاده نسل جوان کارکنان از ابزارهای دیجیتال در محل کار. همچنین برخی از واحدها، مسیر تحول خود را با طیف وسیعی از ابتکارهای مشتری محور، از تبلیغات دیجیتال گرفته تا رسانههای اجتماعی و تجارت الکترونیکی، آغاز نمودهاند. این واحدها، استعدادهای دیجیتال جدید را استخدام کردند و آنها را در مفاهیم جدید کسبوکار مورد آزمایش قرار دادند. همچنین برای ارتقاء پذیرش کارکنان، میتوان حکمرانی، ارتباطات و آموزش را در سطح شرکت بهکار گرفت.
برای مقابله با چالشهای دیجیتال پیشِ روی برندها و بازارهای آن (محتوا، تجارت، رسانه اجتماعی، بینشهای مصرفکنندگان و دیجیتالی کردن فرایندهای داخلی)، شرکتها نیازمند قابلیتهای جدید دیجیتال، روشهای نوین انجام کار و رفتارهای جدید دیگر هستند. برای دستیابی به این تغییرات مطلوب و تشویق پذیرش کارکنان، لازم است مشارکت کارکنان در همآفرینی نقشهراه شتابدهی دیجیتال جلب شود.
همه افراد به پیش
پیش از آنکه مشارکت کارکنان را در محقق نمودن چشمانداز جلب کنید، ابتدا به یک چشمانداز جذاب نیاز دارید؛ چشماندازی که به کارکنان انرژی و انگیزه دهد تا کار کنند، نه اینکه صبحها صرفاً در محل کار حاضر شوند.
بهعنوان یک رهبر، در عمل چگونه مشارکت سازمان خود را جلب میکنید تا نقش فعالی را در سفر بزرگتر تحول در عصر دیجیتال ایفا کند؟ پژوهش ما سه اهرم مدیریتی کلیدی را برای جلب مشارکت سازمان شناسایی کرده است.
نخست، با سازمان ارتباط برقرار کنید: از فناوریهای دیجیتال برای ایجاد اتصال سراسری در سازمان استفاده کنید، بهطوری که همه افراد بتوانند نظر خود را بیان نموده و همکاری کنند. دوم، فعالانه به تشویق گفتگوهای باز برای تسهیل گفتگوهای راهبردی و ایجاد فرصت برای همه افراد به منظور ایفای نقش در پیشبرد چشمانداز بپردازید. سوم، به جای طراحی راهحل و پس از آن تلاش برای بهدست آوردن تأیید، همآفرینی راهحلها را به کارکنان خود جمعسپاری کنید. ترکیب این اهرمها چنانچه به خوبی انجام شوند، میتواند تحول دیجیتال را شتاب بخشد.
برقراری ارتباط با افراد
زبدگان دیجیتال، دریافتند که چگونه کانالهای دیجیتال میتوانند از تعاملات جهانی کارکنان و گفتگوهای شفاف بهمنظور حل مشکلات کسبوکار استفاده کنند. ارتباطات، از حجم عظیم ایمیلها فراتر میروند. ویکیها، ابزارهای میکرو وبلاگ و شبکههای اجتماعی سازمانی، که بهعنوان ابزارهای سازمانی ۲٫۰ نیز شناخته میشوند، اخیراً بهعنوان ابزارهای کلیدی مشترک برای برقراری ارتباط سراسری در سازمانها توجه بسیاری را به خود جلب نمودهاند. پلتفرمهای اجتماعی سازمانی، امکان گفتگوی راهبردی را برای همه افراد در یک سازمان ایجاد میکنند. آنها حل مشکلات میان-وظیفهای را در مقیاس جهانی گسترش میدهند. از طریق این پلتفرمهای اجتماعی، گفتگوهای کسبوکاری برای همه افراد در سازمان قابل رؤیت است و باعث ایجاد شفافیت و پاسخگویی در فعالیتهای مورد نیاز میشود. همچنین به رهبران فرصت میدهد تا بهطور عمومی به شناسایی مشارکتها بپردازند و به مشارکتها پاداش دهند. شما باید روشهایی را برای ایجاد ارتباط در سازمان خود بیابید تا این گفتگوی جهانی را امکانپذیر کنند.
مشارکت در گفتگوهای گستردهتر
برای تشویق گفتگوی باز و افزایش پذیرش شیوههای جدید کاری، مدیران باید دو رویکرد رهبری بر مبنای نمونهها و همچنین جلب مشارکت تعداد کافی از ائتلافهای کارکنان را بهکار گیرند تا تغییر را هدایت کنند. کارکنانی که برای مشارکت در تحول دیجیتال تشویق شدهاند، سطح بالاتری از مشارکت را خواهند داشت و به نوبه خود به کارکنان بهتری تبدیل خواهند شد.
یکی از بهترین روشهای هدایت یک سازمان برای پذیرفتن فناوریهای نوین و روشهای جدید انجام کار، عمل کردن بهعنوان یک الگو است. الگوها انتظارات را برای بقیه سازمان تعیین میکنند و فرصتی را در اختیار کارکنان قرار میدهند تا بهطور مستقیم با رهبری ارشد به تعامل بپردازند.
حضور مدیران در پلتفرمهای دیجیتال همچنین به ایجاد یک اثر کششی برای پذیرش کاربران کمک میکند. برای مثال شرکت کوکاکولا یکی از بیست برند برتر دنیا برای جلب مشارکت مشتریان از طریق رسانه اجتماعی است. وبسایت شرکت کوکاکولا اکنون یک مجله دیجیتال است. مشتریان میتوانند ترکیبهای شخصیسازی شده خود از محصولات کوکاکولا را از طریق دستگاههای فروش خودکار شرکت ایجاد کنند. با نگاهی از بیرون، کوکاکولا در استفاده از کانالهای دیجیتال برای تعامل با مشتریان خود یک رهبر بهنظر میرسد.
اما همه مدیران از اینکه به صورت آنلاین فعالیت کنند و مسیر را هموار کنند، احساس خوبی ندارند. بهعلاوه، گاهی ممکن است قدرتمندترین سفیران تحول دیجیتال از ردههای ارشد شرکت نباشند. کارکنان خط مقدم میتوانند مؤثرترین ماشینهای ترویج تغییر در یک سازمان باشند. حامیان با نفوذ میتوانند به استخدام افراد جدید در راستای هدف شما کمک کنند. بسیاری از زبدگان دیجیتال، فعالانه طرفداران واقعی تغییر را در سازمان شناسایی میکنند و آنها را در موقعیت بهاشتراکگذاری اشتیاق و دانش خود با همکاران قرار میدهند.
بهرهبرداری از منافع جمعی
مشارکت کل سازمان برای ترسیم مسیر آینده دیجیتال یک شرکت در اقتصاد دیجیتال، امری مطلوب است. ارزش کارکنان از شغل روزانه آنها فراتر میرود. شرکتهای فعال دیجیتال از تکنیکهای جمعسپاری بهمنظور یافتن راهحلهایی برای راهبردیترین مشکلات خود استفاده میکنند. جمعسپاری برای کارکنان این امکان را فراهم میآورد تا بهصورت فعالانه در مباحثهها درگیر شوند و نظرات و ایدههای خود را بهاشتراک بگذارند. با ظهور بیشتر کارکنان آگاهتر به فنون دیجیتال، شرکتهایی که نمیآموزند چگونه با کارکنان خود به روشی همکارانه تعامل کنند، بازنده خواهند شد. گاهی جمعسپاری به کارکنان، میتواند تعداد زیادی از مشکلات عملیاتی را حل کند. جلب مشارکت کارکنان میتواند در راستای نوآوریهای جمعی نیز سودمند باشد. شرکتها بهطور سنتی درباره کارکنانی که درگیر نوآوری هستند بسیار دقیق میشوند و مسئولیتها را با توجه به مهارتها و یا نقش آنها تعیین میکنند. در دنیای دیجیتال، این نوع جداسازی دیگر مطلوب نیست.
جلب مشارکت برای تحقق یافتن چشمانداز دیجیتال شما
زبدگان دیجیتال چشماندازی جذاب از آینده را ترسیم میکنند. آنها میدانند که قصد دارند به کجا بروند و زمانی که به آنجا رسیدند موفقیت چگونه خواهد بود. آنها همچنین میدانند که تحول دیجیتال نیازمند تلاش هماهنگ در سراسر سازمان بهمنظور تبدیل چشمانداز به واقعیت است. فرایندهای جدید، مدلهای کسبوکار جدید و روشهای نوین کاری در سراسر شرکت بر افراد اثر خواهد گذاشت. بسیاری از رهبران در این شرکتها، خود نیز به آنچه به سایرین میگویند، عمل میکنند. آنها کانالهای جدید دیجیتال را میپذیرند نه صرفاً به این دلیل که برای کارمندان به عنوان یک الگو باشند، بلکه به این علت که این ابزارها از مدیران، رهبرانی میسازند که در ایجاد تغییر موثرتر خواهند بود. کارکنان نیز از فناوری برای برقراری ارتباط بیشتر با یکدیگر استفاده میکنند. آنها در گفتگوها پیرامون تحول دیجیتال برای حل چالشهای آن فعالانه مشارکت میکنند و به همکاری با همتایان خود میپردازند.
فارغ از هر نقشی که در رهبری تحول دیجیتال ایفا میکنید، جلب مشارکت کارکنان باید در راس فعالیتهای شما قرار بگیرد. روشهای جدید ارتباطات، همکاری و برقراری تماس با همکاران را مورد آزمایش قرار دهید و آنها را در یک گفتگوی دوطرفه درگیر کنید. رهبری با کمک نمونهها را برای پشتیبانی از شیوههای جدید کاری دیجیتال پیش بگیرید و افرادی که حقیقتاً به این تحول باور دارند را استخدام کنید تا به شما بپیوندند. مشارکت مجموعهای از کارکنان را که برای انتقال سازمان به سطح بالاتر مورد نیاز هستند، جلب کنید. نه بر ابزارها، بلکه بر گفتگوهایی که برای حل مشکلات کسبوکار اهمیت دارند، متمرکز شوید.
برخی افراد هنوز درباره فناوریهای جدید و نقش آنها در سازمان دیر به باور میرسند. اما اگر میخواهید در تحول دیجیتال سازمان خود به موفقیت دست یابید، جلب مشارکت افراد امری اختیاری نیست، بلکه یک ضرورت است. بهطور عکس، فناوریهای دیجیتال اگر بهصورت موثر بهکار گرفته شوند، میتوانند در جلب مشارکت کارکنان در سراسر سازمان به شما کمک کنند.
– از کتاب «تحول دیجیتال» ترجمه دکتر مهدی شامی زنجانی و شادی ایراندوست
عناصر اصلی یک فرهنگ دیجیتال
فرهنگ دیجیتال چیست؟
ویدئو: نقد به شیوههای مرسوم فرهنگسازی
نمونه های موردی پرورش فرهنگ دیجیتال در بانک ها
مراحل اصلی توسعه فرهنگ دیجیتال