در پروژه ملی تحول دیجیتال، ۱۰ مسئله کلان اصلی در کشور شناسایی شد و درباره اهمیت هر یک از آنها تحلیل روند صورت گرفت. این ۱۰ مسئله عبارتند از:
۱. مسئله فساد
۲. مسئله آب
۳. مسئله ناهنجاریهای ساختاری اقتصاد
۴. مسئله بیکاری
۵. مسئله سرمایه اجتماعی
۶. مسئله ناکارآمدی عملکردها
۷. مسئله فقر و نابرابری
۸. مسئله سلامت روان
۹. مسئله آلودگی هوا
۱۰. مسئله امنیت روانی و اجتماعی
در هر یک از مطالب این سری، به یکی از این مسائل پرداخته و اثرات فناوریهای دیجیتال بر حل آن را بررسی میکنیم. این مطلب به مسئله سلامت روان میپردازیم.
تبیین مسئله سلامت روان
این که بیماریهای روانی برچسب یا انگ بهحساب بیایند، موضوع جدیدی نیست اما آنقدر ریشهدار است که بتوان آن را یکی از موضوعات جدی در حوزه سلامت روان در سال پیش رو نیز تلقی کرد. گرچه در سالهای اخیر آگاهی مردم نسبت به شیوع بیماریهای روانی بالا رفته است، اما نگرانی افراد از برچسب خوردن و بهاصطلاح «روانی» تلقی شدن، هنوز هم آنها را از درمان اختلالات روانی منصرف میکند.
وقتی افراد به دلیل ابتلای مقطعی یا مزمن به برخی اختلالات، مجبور به دریافت خدمات مشاورهای، رواندرمانی و دارودرمانی میشوند، ترس از طرد شدن در محیطهای شغلی، خانوادگی و دوستی و هراس از برچسب خوردن، باعث فرار افراد از نمایش تخصصی شده و به ریشهدار شدن اختلالات روانی منجر میشود. این مسئله به مصرف خودسرانه و پنهان داروها میانجامد و خوددرمانی در حوزه سلامت روان و مصرف داروهای اشتباه، نهتنها کمکی به برطرف شدن اختلالات نکرده، بلکه مشکلات جدیدی را ایجاد میکند. برچسب بودن بیماریهای روانی، تنها دلیل فرار افراد از درمان نیست.
هزینه بالای نمایش روانپزشکی و قرار نگرفتن مشاورهها و برخی داروها در پوشش بیمه، از عوامل دیگری است که افراد را از درمان منصرف میکند. در شرایطی که خرده استرسهای زندگی شهری و برخی نابسامانیهای اجتماعی بهنوعی اضطراب فراگیر در جامعه ایران منجر شده، توجه به مسائل سلامت روان بیش از گذشته ضرورت پیدا میکند.
تا سال ۲۰۳۰، مشکلات سلامت روان، ازجمله افسردگی، اضطراب و اسکیزوفرنی، احتمالاً عامل اصلی مرگومیر و بیماری در جهان خواهد بود. افسردگی، که در سراسر جهان بالغ بر ۳۰۰ میلیون نفر متأثر از آن میباشد، در حال حاضر علت اصلی ناتوانی در جهان است. در هر ۴۰ ثانیه یک نفر موفق به خودکشی میشود که در مجموع سالانه منجر به ۹۰۰ هزار مرگ میشود. خودکشی دومین علت اصلی مرگ در میان افراد بین ۱۵ تا ۲۹ ساله میباشد که ۷۹٪ از خودکشیها در کشورهای کمدرآمد و با درآمد متوسط در سال ۲۰۱۶، اتفاق افتاده است.
هزینه اقتصادی بیماری روحی نیز تأملبرانگیز است. به همراه بیماریهای قلبی، بیماریهای روانی، بیشترین عوامل از دست رفتن بهرهوری میباشند.
تقریباً دوسوم از روزهای کاری ازدسترفته در ایالاتمتحده به علت بیماری روانی رخ میدهد. در ۳۶ کشور بزرگ که در آن درمان برای همه قابلدسترس نیست، اضطراب و افسردگی به بیش از ۱۲ میلیارد روز از بهرهوری ازدسترفته منجر شده است. انتظار میرود عدم اقدام درزمینه درمان بیماریهای روانی هزینهای معادل ۱۶ تریلیون دلار به اقتصاد جهانی تا پایان سال ۲۰۳۰ تحمیل کند.
ناامیدی نسبت به آینده یکی از مهمترین عوامل ایجاد فشار روانی بر توده مردم است. بر اساس یافتههای سنجش ملی سرمایه اجتماعی در سال ۱۳۹۴، تنها حدود ۲۴٫۶ درصد از مردم کشور آینده را بهتر ارزیابی میکنند و حدود ۷۵٫۴ درصد از مردم معتقدند که آینده بدتر میشود یا فرقی نمیکند. نتایج مشارکت خبرگان در همین پژوهش نیز نشان میدهد که تنها حدود ۸ درصد از خبرگان وضعیت سال آینده را بهتر ارزیابی کردهاند. این آمار برای شهروندان تنها حدود ۹ درصد است. در سطح کلان و عینی مهمترین عوامل تأثیرگذار بر ناامیدی نسبت به آینده در بین جوانان اشتغال و مسئله ازدواج است.
در سطح سیاسی نابسامانیهای جهانی، منطقهای و داخلی کشور مهمترین عامل تأثیرگذار بر ناامیدی است. خبرگان به ناامیدی درباره حل بعضی از مسائل سه حوزه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی با ادبیات مختلف اشاره کردهاند. ارزیابی منفی نسبت به آینده میتواند بر میزان رضایت از زندگی، قضاوت افکار عمومی بر عملکرد حاکمیت و مسائل دیگر تأثیرگذار باشد.
در جدول ۱ علل، پیامدها، مسائل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر مسئله سلامت روان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
جدول ۱٫ شناسنامه مسئله سلامت روان
مفهوم سلامت روان، شامل احساس درونی خوب بودن و اطمینان از کارآمدی خود، اتکا به خود، ظرفیت رقابت و خودشکوفایی و تواناییهای بالقوه فکری و هیجانی میباشد. هرچند سلامتی روان توسط محققان از فرهنگهای مختلف، به صورتهای متفاوتی تعریف شده است، ولی بر سر این امر اتفاقنظر وجود دارد که سلامتی روان چیزی فراتر از نبود اختلالات روانی است. در بیان اهمیت سلامتی روان همین بس که نهتنها خود بهعنوان یکی از سه بُعد سلامتی است و در اثر فقدان آن سلامتی نخواهیم داشت، بلکه بهعنوان یک الزام در سطح بهداشت جهانی به رسمیت شناخته شده است. علت اصلی ناتوانی در سراسر دنیا، اختلالات روانی است.
تأثیر فناوریها در درمان سلامت روان
بازار جهانی سلامت دیجیتال ۱۱۸ میلیارد دلار در سراسر جهان ارزش دارد و سلامت روان یکی از سریعترین بخشهای در حال رشد این حوزه است. استارتآپهای فناوری در فضای سلامت روان در پنج سال گذشته سه برابر شده است و در سال ۲۰۱۸ به ۶۰۲ میلیون دلار رسیده است. شکل ۱ اکوسیستمی از فناوریها را نشان میدهد که بهطور خاص، تأثیر قابلملاحظهای بر سلامت روان دارند. این فناوریها شامل تلفن همراه و اینترنت، هوش مصنوعی (ازجمله یادگیری ماشین)، کلاندادهها و واقعیت مجازی میباشد.
شکل ۱. اکوسیستم فناوری برای سلامت روان
ارزش اصلی فناوری تلفن همراه، قابلیت اتصال است. حدود ۶۵ درصد از جمعیت جهان به تلفن همراه دسترسی دارند؛ رقمی که در طول ۱۰ سال گذشته ۶۱ درصد افزایش داشته است. تعداد کاربران اینترنت نیز در دهه اخیر بیش از سه برابر افزایش یافته است و از ۱ میلیارد نفر در سال ۲۰۰۵ به حدود ۳٫۸ میلیارد نفر در سال ۲۰۱۸ افزایش یافته است. دسترسی به اینترنت نیز بهسرعت در حال افزایش است و در طول ۹ سال به میزان ۱۶۰ درصد افزایش یافته است.
دسترسی به تلفنهمراه و اینترنت باعث رشد برنامههای کاربردی سلامت روان شده است که بهعنوان برنامههای پزشکی تلفن همراه شناخته میشوند. این برنامهها یک بخش سریع و در حال رشد از بازار برنامههای کاربردی است که بیش از ۱۰ هزار برنامه هدفمند برای مصرفکننده برای دانلود ارائه میدهد. اینترنت و تلفنهمراه باعث ایجاد اصطلاحاتی جدید نظیر درمان آنلاین، مشاوره و درمان از راه دور و حتی ایجاد برنامههای درمان خودمدیریتی شدهاند.
اینترنت میتواند بهعنوان ابزاری بین درمانگر/مشاور و بیمار بهکار رود. این روش میتواند جایگزین جلسات حضوری باشد و یا حتی در محلهایی که امکان دسترسی یا حضور فیزیکی به مشاور وجود ندارد بسیار مناسب است. این امر باعث کاهش هزینههای درمان نیز میشود؛ اما بعضی معتقدند به دلیل عدم درک احساسات در این جلسات ممکن است از کیفیت درمان کاسته شود. امروزه میتوان درمانهای خودمدیریتی را که قبلاً به صورت کتاب، ویدیو و یا مجموعههای صوتی وجود داشتند، با کیفیت بهتر و راحتتر در برنامههای تلفن همراه، در هر زمان و مکان در اختیار داشت.
اینترنت اشیا باعث ایجاد یک صنعت جدید در بخش عمومی مراقبتهای سلامت شده است. این دستگاهها از وسایل پوشیدنی ساده که افراد را قادر میسازد میزان ضربان قلب خود را کنترل کنند و تعداد قدمهای خود را بشمارند تا دستگاههایی که کاربر را به سیستمهای سلامت و افراد حرفهای متصل میکند، را شامل میشود.
هوش مصنوعی در حال تبدیل شدن به بخش اساسی کسبوکارها در مراقبتهای سلامت است. این فناوری میتواند با استفاده از کشف الگوهای موجود در میان دادهها به پیشبینی آینده کمک کند. سیستمهای خبره با استفاده از دانش موضوعی (پزشکی و علائم بیماری) و مجموعهای از حقایق موجود (نشانههای بیماری) میتوانند از هر تجربه جدیدی بیاموزند. پردازش صوت، تصویر و سیگنالها میتواند به تفسیر نشانهایی از صدا، تصاویر و سایر ورودیها کمک کرده و الگوها را استخراج کند. پردازش زبان طبیعی بر تجزیهوتحلیل نحوه استفاده انسان از زبان برای تفسیر احساسات و عواطف تمرکز دارد.
واقعیت مجازی افراد را در محیطی تخیلی و تحریکشده قرار میدهد. در این روش، درمانگر کنترل کاملی بر آن چیزی دارد که بیمار میبیند و میشنود. این روش در درمان اختلالات اضطرابی و برخی از اشکال ترس (فوبیا) کاربرد دارد. برای مثال بیمار در محیطی کنترلشده و ایمن، در معرض یک شی یا موقعیتی که از آن وحشت دارد، قرار میگیرد. واکنشهای عاطفی و فیزیکی بیمار میتواند همزمان تحت نظر قرار بگیرد. زمانی که بیمار در موقعیتهای واقعیت مجازی احساس راحتی کند، میتواند در مرحله بعدی درمان، در موقعیتهای دنیای واقعی حضور پیدا کند. این کاربرد معمولاً در درمان استرس پس از سانحه و اوتیسم نیز اثربخش است.
محرک های تحول دیجیتال در سطح ملی
منافع و آثار اقتصادی تحول دیجیتال در سطح ملی
گزارش حرفهای «مطالعه تطبیقی تحول دیجیتال در سطح ملی»