در پروژه ملی تحول دیجیتال، ۱۰ مسئله کلان اصلی در کشور شناسایی شد و درباره اهمیت هر یک از آنها تحلیل روند صورت گرفت. این ده مسئله عبارتند از:
۱. مسئله فساد
۲. مسئله آب
۳. مسئله ناهنجاریهای ساختاری اقتصاد
۴. مسئله بیکاری
۵. مسئله سرمایه اجتماعی
۶. مسئله ناکارآمدی عملکردها
۷. مسئله فقر و نابرابری
۸. مسئله سلامت روان
۹. مسئله آلودگی هوا
۱۰. مسئله امنیت روانی و اجتماعی
در هر یک از مطالب این سری، به یکی از این مسائل پرداخته و اثرات فناوریهای دیجیتال بر حل آن را بررسی میکنیم. این مطلب به مسئله فقر و نابرابری میپردازیم.
تبیین مسئله فقر و نابرابری
نابرابری اقتصادی یکی از چالشهای مهمیاست که چندین حوزه بزرگ از سیاست و اقتصاد گرفته تا فرهنگ را در برمیگیرد. آمارها نشان میدهد علیرغم اینکه در سالهای اخیر با رشد شهرنشینی شاخص فقر مطلق در کشور کاهشیافته است اما جایگاه ایران به لحاظ شکاف اقتصادی بین طبقات اجتماعی مناسب نیست. زبالهگردی، کارتنخوابی، گور خوابی و غیره ازجمله جلوههای بیرونی این نابرابری است که در سالهای گذشته نمود رسانهای بیشتری نیز پیدا کرده است. بااینوجود جلوههای دیگری از نابرابری نظیر احساس محرومیت نیز وجود دارد که علیالخصوص در مناطق مرزی و در میان قومیتها موجب نارضایتی سیاسی و گرایشهای جداییطلبانه نیز شده است.
احساس نابرابری الزاماً با خود نابرابری اقتصادی یکی نیست و تغییرات خلقی و میل به بیشتر خواهی در ایجاد این احساس مؤثر بوده است. بااینحال در مورد پیامدهای نابرابری اقتصادی میتوان با صراحت بیشتری اظهارنظر کرد و ازجمله به رشد مهاجرت از روستاها به شهرها، از استانهای مرزی به داخل و رشد مهاجرت به پایتخت اشاره کرد. میزان بالای حاشیهنشینی شهری در صورت ترکیب با چالشهای دیگری مانند بیکاری و ناامیدی از آینده میتواند دربردارنده ابر چالشهای عمیقی در کشور شود.
در جدول ۱ علل، پیامدها، مسائل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر مسئله فقر و نابرابری مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و شبکه علت و معلولی هر مسئله ارائه میگردد.
جدول ۱. شناسنامه مسئله فقر و نابرابری
امروزه تعریف فقر از فقر درآمدی فراتر رفته و مقولاتی همچون عدم دسترسی به آموزش و بهداشت، فرصتهای برابر، محرومیت از قابلیتهای فردی و اجتماعی ازجمله عدم برخورداری از آزادیهای سیاسی و اجتماعی، نبود امکان برخورداری از مشارکت در نهادهای اجتماعی و نقض حقوق مدنی گسترشیافته است.
راهکارهای مختلف کاهش فقر
راهکارهای کاهش فقر را میتوان به سه دسته کلی سیاستهای مستقیم کاهش فقر، خدمات اجتماعی عمومی و عوامل نهادی تقسیمبندی كرد:
در حال حاضر شاید کمتر اقتصاددانی معتقد است که رشد همه آن چیزی است که برای بهبود زندگی فقرا نیاز است. بسیاری از کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته، رشد اقتصادی را با مداخلههای ضد فقر تکمیل کردهاند. این مداخلهها شامل اصلاحات اراضی، اعتبارهای خرد، طرحهای اشتغال عمومی و پرداخت هستند. درواقع یک ترکیب از همه این سیاستها، عموماً اثربخشتر از هر یک بهتنهایی است و هرکدام جنبههای مختلفی از فقر را تحت تأثیر قرار میدهند.
در خصوص اشتغال و مهارت، برآوردهای کنونی حاکی از آن است که میزان شغل در سطح دیجیتالیزیشن میتواند تا ۶ میلیون شغل بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۵ در صنایع لجستیک و برق ایجاد کند.
ابزار دیگر برای مبارزه با فقر، بهبود دسترسی به خدمات اجتماعی بهخصوص بهداشت و آموزش برای فقرا است. نهتنها سطوح اولیه بهداشت و آموزش حق فقراست، بلكه این امور در شتاببخشی به کاهش فقر نیز مهم هستند. در بسیاری از کشورها، فقرا دسترسی فیزیکی (جغرافیایی) و اقتصادی کمتری به خدمات آموزشی و بهداشتی دارند. این امر سبب سلامت و سواد کمتری در فقرا میشود. بنابراین یک دوره فقر شکل میگیرد و فقر باعث بیماری، سوءتغذیه و بیسوادی میشود که اینها بهنوبه خود باعث تداوم فقر میشوند. دوری فیزیکی فقرا از تسهیلات عمومی نظیر بیمارستان، مراکز سلامتی و مدارس، اغلب میتواند با تأمین مالی این مراکز از طرف جامعه تشدید شود. یعنی حتی اگر دسترسی جغرافیایی به خدمات اجتماعی برای فقرا و غیرفقرا یکی باشد، در مناطق شهری هزینه بالای به دست آوردن این خدمات بهعنوان یک عامل بازدارنده در استفاده فقرا میباشد.
عوامل نهادی هم بهطور مستقیم و هم از طریق اثرشان روی رشد اقتصادی و سیاستهای مستقیم کاهش فقر و از طریق فراهم كردن خدمات اجتماعی در کاهش فقر مؤثر هستند. برای مثال محرومیت سیاسی میتواند باعث شود تعدادی از گروهها از دسترسی به خدمات اجتماعی و برنامههای کاهش فقر محروم شوند. رشد کشاورزی میتواند به دلیل مسائل نهادی قانونگذاری و پیادهسازی ناکارآمد اصلاحات اراضی، کمتر به نفع فقرا باشد. علاوه بر این خطوط قرمز اجتماعی-فرهنگی و اعتقادی میتواند باعث شود تعدادی از گروهها بهطور عمد خودشان را از شرکت در برنامههای عمومی ضد فقر محروم کنند.
تأثیرات فناوری در کاهش فقر
پیشرفت فناوری دسترسی به امکانات و اطلاعات را برای افراد ارزانتر و سادهتر میکند. بهبود دسترسی به امکانات و خدمات، میزان فقر را کاهش میدهد. ارزانتر شدن دسترسی به اطلاعات، فرد را برای زندگی تواناتر میکند. فناوری میتواند از جنبههای گوناگون شرایط زندگی افراد را بهخصوص در جوامع فقیر ارتقا دهد.
بانکداری اینترنتی بهخصوص بر بستر تلفن همراه، دسترسی افراد به بانکها و خدمات بانکی را با هزینه کم و بدون نیاز به حضور فیزیکی بانکها فراهم میکند. دسترسی افراد فقیر به سیستمهای بانکی به آنها کمک میکند داراییهای خود را بدون ترس از سرقت و بلایایی طبیعی حفظ کنند. این ابزارها با سادهتر کردن آموزش و دسترسی آسان به اطلاعات باعث میشوند افراد با آگاهی بیشتری دارایی خود را کنترل، سرمایهگذاری و افزایش دهند. ازاینروی امکان پسانداز و کسب درامد برای آنها آسانتر میشود.
دسترسی به ابزارهای پسانداز معتبر و رسمی، باعث افزایش قدرت اقتصادی زنان میشود. این افزایش قدرت به دلیل ارتقا دانش آنها در زمینه مصرف خانوار، آموزش کودکان و برنامهریزیهای خانواده صورت میپذیرد.
از سویی سیستمهای بانکداری مبتنی بر تلفن همراه، امکان کمکهای مالی ارزانتر و سریعتر را از سوی نهادهای فعال به خانوادههای فقیر فراهم کرده است. پیشتر، مؤسسات خیریه پس از شناسایی خانوادهها و افراد فقیر، مجبور بودند هزینههای زیادی را برای تحویل کمکهای خود به این افراد صرف کنند. وجود سیستمهای بانکی موبایلی و حساب بانکی برای هرکدام از این افراد، این هزینه را بسیار کاهش میدهد که میتواند برای ارتقا زندگی آنان صرف شود.
پیش از این گفتیم که فقر تنها به دلیل درآمد کم نیست. بلکه میزان دسترسی به خدمات نیز یک فاکتور تعیینکننده است. سلامت و خدمات حوزه سلامت یکی از مهمترین فاکتورهای موردبحث است. گسترش و ارزانتر شدن تلفن همراه و شبکه اینترنت تلفن همراه، دسترسی افراد به اطلاعات پزشکی را آسان و سریع میکند. پیش از این برای آموزشهای عمومیپزشکی و سلامتی لازم بود افراد آموزشدهنده در محل حاضر باشند. اما وجود اینترنت و تلفن همراه ارزان، دسترسی به اینگونه اطلاعات و آموزشها را تسهیل کرده است. در حال حاضر مؤسساتی بهواسطه ارتباط تصویری که بهراحتی میتواند با یک تلفن همراه انجام شود، در مناطق فقیرنشین جهان، مشاورهها و آموزشهای پزشکی از راه دور انجام میدهند. وجود اینترنت، دسترسی به آموزشهای عمومیپزشکی و سلامتی را تسهیل کرده است.
یکی از پروژههایی که در کشور غنا اجرا میشود، ارسال اطلاعات لازم جهت حفظ سلامتی و مراقبتهای ضروری به زنان باردار است. در این پروژه، زنان باردار متناسب با هفته حاملگی خود، پیامهای بهداشتی و سلامتی دریافت میکنند. این پیامها شامل تشریح مسائل پیرامون حاملگی و سلامت در دوران حاملگی هستند.
در سال ۲۰۱۵ که خط فقر مطلق ۱٫۲۵ دلار در روز بود، درآمد ۱٫۴ میلیارد نفر در جهان مستقیماً از طریق کشاورزی حاصل میشد. فناوریها و پیشرفتهای حاصله در حیطه کشاورزی میتوانند به کاهش گرسنگی در جهان کمک شایانی کنند. این فناوریها شامل ابزارهای کاشت، داشت و برداشت و همچنین روشهای تولید محصولات کشاورزی در شرایط سخت هستند. به گفته بانک جهانی، تا ۷۸ درصد از فقیران جهان در مناطق روستایی زندگی میکنند و به کشاورزی برای زنده ماندن وابسته هستند. بهبود بهرهوری از شیوههای کشاورزی یکی از مؤثرترین راههای افزایش درآمد فقرا میباشد. فناوری اینترنت اشیا و دادههایی که تولید میکند میتوانند به کشاورزان روستایی کمک کنند تا عملکرد خود را از افزایش تولید محصول تا کاهش مصرف کود و آب، بهبود بخشند.
برای مثال، میتوان زمینهای کشاورزی را با حسگرهای هوشمندی که اطلاعاتی نظیر رطوبت هوا و زمین، دما، pH، و سطوح مواد مغذی را جمعآوری میکند، مجهز کرده و بهطور خودکار آن را برای تجزیهوتحلیل به فضای ابر منتقل کرد. سپس یک برنامه موبایل، مشاوره به کشاورزان در مورد اینکه چه چیزی را در چه زمانی و به چه صورتی کشت کنند، و همچنین اتصال آنها به بازارهای الکترونیکی برای فروش محصولات خود، مشاوره دهند. با استفاده از فناوری اینترنت اشیا و ارائه دادههای بلادرنگ و تجزیهوتحلیلهایی که به بهبود تصمیمگیری کشاورزان کمک میکند، کاهش خطر شکست محصول، کاهش هزینههای تولید، افزایش تولید و دسترسی به بازار را به وجود میآورد که این امر منجر به افزایش سود بیشتری میشود.
فناوری علاوه بر ارائه ابزار، با فراهم کردن بذر و روشهای مدرن برای کشاورزی، افزایش سطح آگاهی کشاورزان، تأمین اطلاعات در مورد وضعیت آبوهوا و خشکسالی، بازدهی کار کشاورزان را افزایش میدهد. این مسئله تأثیری مستقیم بر کاهش گرسنگی در جهان دارد.
بسیاری از کودکان در مناطق روستایی بهخصوص دختران معلول، دسترسی محدودی به آموزش دارند. مدارسی هم که در این مناطق ایجاد شدهاند، از کیفیت پایینی برای آموزش برخوردار هستند. ارتباطات ارزان میتواند نقش مهمی در مبارزه با فقر داشته باشد. کودکان باید بتوانند هم به محتوای آموزشی باکیفیت و هم به معلمان باکیفیت، دسترسی داشته باشند. از سویی آموزشهای از راه دور، امکان تأمین تعداد زیادی معلم را نیز فراهم میآورد.
درحالیکه فناوریهای اینترنت اشیا میتوانند مزایای زیادی برای کشاورزان ایجاد کنند، اما اتصال آنها به اینترنت تنها بهوسیله زیرساختهای سرعتبالا امکانپذیر است. بااینحال امروزه حدود ۴ میلیارد نفر، که اکثر آنها در مناطق روستایی زندگی میکنند، هنوز دسترسی به اینترنت ندارند. فایوجی فرصتهای آموزشی جدیدی برای افراد در جوامع روستایی ایجاد خواهد کرد. جریان مستقیم کلاسهای آنلاین کمک خواهد کرد تا افراد هم به آموزش دست پیدا کنند و هم مهارتهای حرفهایتر را به دست آورند. تحقیقات زیادی نشان داده است که دسترسی به آموزش یکی از مؤثرترین ابزار برای گذر افراد از فقر است.
فجایع طبیعی مثل سیل و زلزله مناطق روستایی را بیشتر از مناطق شهری تحت تأثیر قرار میدهند. زیرا روستاییان معمولاً نمیدانند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است و چهکاری باید بکنند. با استفاده از هشدار در تلفنهای همراه، میتوان به این افراد وقت کافی را برای گریز به یک محل امن فراهم آورد. تلفن همراه مدتی است که در بنگلادش برای هشدار به ساکنین، استفاده میشود. بنگلادش از بلاخیزترین کشورهای جهان است و استفاده از همین ابزار ساده سالیانه جان افراد زیادی را نجات داده است.
دسترسی به انرژی به افراد امکان میدهد بیشتر و بهتر کار کنند. همین مسئله ساده، میتواند نقش مهمیدر کاهش فقر داشته باشد. داشتن انرژی دائمیو مطمئن، سطح آموزش و سلامتی را میتواند ارتقا دهد. فناوریهای جدید همچون سلولهای خورشیدی و انرژی آبی، امکان تأمین انرژی بدون نیاز به ساختن نیروگاههای بزرگ را فراهم میکنند. تأثیر تغییرات فناوری در دنیا فقرا بسیار کند بوده است. حتی پیشرفتهای کوچک فناورانه همچون اجاقهای بدون شعله که با استفاده از گرمای ذخیرهشده کار میکنند، میتوانند باعث صرفهجویی در هزینهها و زمان برای افراد فقیر شوند. فقط تأمین چند ساعت روشنایی در شب با استفاده از سلولهای خورشیدی، بهتنهایی شرایط ساکنین را بهتر میکند.
کاربرد تحول دیجیتال در محیط زیست، ایجاد ساز و کارهای لازم جهت استفاده بهینه از انرژی آب، باد، خاک و کاهش آلودگی محیط زیست میباشد. کشورهای توسعه یافته در کنار فرهنگ سازی و آگاه سازی شهروندان به استفاده از روشهای نوین در زندگی شهری و روستایی برای حفاظت از محیط زیست و کاهش آلایندهها روی آوردهاند. برای مثال استفاده از خودروهایی با سوخت پاک، سوخت مطابق با استاندارهای بین المللی، استفاده از فناوری نانو در تولید البسه برای کاهش مصرف آب، ملزم کردن کارخانهها و واحدهای آلاینده به نصب فیلتر، توسعه واحدهای تولیدی پاک و تمرکز بر استفاده از روشهای تبدیلی مانند تبدیل پسماند به انرژی از جمله روشهای مرسومیاست که در دنیا برای نگهداری طبیعت بکار گرفته میشود.
استفاده از تکنولوژی در راستای حفظ و توسعه محیط زیست نیاز به قوانین بازدارنده و نیز تشویق کننده برای نهادها و عموم مردم دارد. خلاء روشهای نوین و ترویج تکنولوژی دوستدار محیط زیست یکی از پاشنه آشیلهای تشکلهای زیست محیطی و در گام بعدی نهادهای دولتی است.
استفاده از فناوری اینترنت اشیا در محیطهای شهری به عنوان ابزاری مناسب در دستیابی به محیط زیستی سالم مورد توجه دست اندرکاران این حوزه میباشد. به دلیل پیشرفت در حوزه سنسورها و تجهیزات مخابراتی، امکان استفاده گسترده و ارزان قیمت از آنها در مناطق شهری و غیرشهری فراهم گردیده است که میتواند کمک شایانی برای حفظ محیط زیست پیرامون ما باشد. همچنین پایش رخدادهای کوچک زیست محیطی، میتواند منجر به جلوگیری از بروز وقایع بزرگ و جبران ناپذیری شود که خسارت مالی و جانی فراوانی را برای شهروندان و طبیعت به همراه دارد. در رابطه با روشهای هوشمندسازی محیط زیست میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
گسترش هوش مصنوعی و کاربردهای آن منجر به ایجاد دستگاههایی میشود که قادر به انجام کارهای بیشتری بدون دخالت انسان هستند. این دستگاهها دادههایی را تولید میکنند که بینشهایی را برای بهبود فرآیندها و به دست آوردن بازده بیشتر فراهم میکنند و با اینترنت اشیاء، تمام این دستگاههای هوشمند به گونهای بههم پیوسته اند که نه تنها به هوشمندتر شدن آنها کمک میکند، بلکه باعث افزایش هوش سیستم کلی میشود. بطور مثال سیستم مدیریت انرژی ساختمان نه تنها مصرف انرژی را بهتر کنترل میکند و باعث کاهش انتشار کربن میشود، بلکه میتواند روشهای جدیدی را برای مدیریت مصرف انرژی بر اساس دادههای نظارت شده یاد بگیرد. کاهش مصرف انرژی منجر به کاهش هزینههای عملیاتی ساختمان میشود.
فناوری دیجیتال محرکی قوی برای تبدیل یک دنیای قدیمیو وابسته به کربن، به دنیایی است که از نظر زیست محیطی بسیار هوشمندتر است. اما در حال حاضر ما در دورهای هستیم که تأثیرات زیست محیطی فنآوری دیجیتال فقط در حال افزودن به تأثیرات دنیای قدیمیاست. این بدان معنی نیست که بگوییم تحول دیجیتال در حال حاضر سهم قابل توجهی در پایداری ندارد.
بهطور مثال ما برای کاهش استفاده از کاغذ، از ارتباطات دیجیتال و مدیریت پروندههای دیجیتال استفاده میکنیم. فناوری ذخیرهسازی ابری به از بین بردن زبالههای کاغذی و هزینههای سربار ذخیره سازی سنتی کمک میکند. همچنین دسترسی ساده به اسناد را از هرجایی امکانپذیر مینماید. علاوه بر حذف فرآیندهای مبتنی بر کاغذ، تحول دیجیتال همچنین باعث کاهش ضایعات ایجاد شده در تولید کالا میشود. نرم افزارهای پیشرفته و سیستمهای تولید خودکار با جایگزینی فرایندهای جدید، مقدار زیادی از زبالههای ایجاد شده توسط کارگران و همچنین خطای ناشی از آن را از بین میبرند و پسماندی که ایجاد شده از طریق دفع مجدد بهتر اداره میشود. بازیافت بخشی از تحول دادهها برای مدیریت کارآمد زباله است.
یکی از پتانسیلهای جدی تحول دیجیتال، جمع آوری موثر، مرتبسازی و بازیافت زباله است. مطابق تحلیلی که توسط شرکت تحقیقاتی انرژی جهانی و مشاوره شرکت فارست سالیوان انجام شده است، شرکتها باید برای بهینه سازی و افزایش کارآیی فرایندهای مدیریت پسماند، با قدرت بیشتری از اینترنت اشیاء و کلاندادهها استفاده کنند. مشارکت و همکاری با شرکتهای فناوری اطلاعات و استارتاپها باعث افزایش نوآوری محصول، تعامل با مشتری و مدلهای اقتصادی مقرون به صرفه خواهد شد. فناوری شناسایی فرکانس رادیویی (RFID) برای ردیابی، جمع آوری و دفع زباله مورد استفاده قرار میگیرد.
سنسورهای هوشمند و اتصال بی سیم برای تشخیص سطح پرشدگی و نوع مواد جمعآوری شده و نظارت بهتر بر حجم ضایعات بکار میرود. روباتیک به منظور بهبود دقت بازیافت مواد در جریان زبالهها براساس دادههای جمع آوری شده از سنسورهای هوشمند، میتواند با جمعآوری بهینه زباله، تا ۵۰ درصد از هزینههای ناشی از جمع آوری ناکارآمد زباله را از بین ببرد. استفاده کمتر از وسایل نقلیه جمعآوری زباله، باعث کارآمدتر شدن، کاهش مصرف سوخت و آلودگی میشود. همچنین برنامههای اینترنت اشیاء انواع زبالههای تولید شده را رصد میکنند تا اطمینان حاصل شود که مواد در هنگام پردازش مجدد با هم مخلوط نشده و یا از بین نمیروند.
ما اغلب از مزایای زیست محیطی میشنویم که نوآوریهای فناوری انرژی به ارمغان میآورد. اما کمتر درباره چگونگی کمک کردن این نوآوریها در تأمین منبع انرژی بی وقفه و مقرون به صرفه صحبت میشود، آنچه از آن به عنوان امنیت انرژی یاد میشود.
اولین مورد از این تحولات، رشد منابع انرژی پراکنده است. تولید برق در مقیاس کوچک، مانند پنلهای خورشیدی پشت بام یا توربینهای میکرو. توسعه دوم رشد مدیریت انرژی طرف تقاضا یعنی فعالیتها و برنامههایی است که کاربران را ترغیب به کاهش مصرف انرژی میکند. هنگامیکه این نوآوریها با دیجیتالی کردن زیرساختهای انرژی ترکیب میشوند، پتانسیل مهمی را برای تأمین امنیت بیشتر انرژی در سطح محلی، منطقهای و ملی ایجاد میکند.
تحول دیجیتالی سیستمهای انرژی مانند کنتورهای هوشمند و سیستمهای مدیریت انرژی میتواند به مردم کمک کند تا در همه جا به یک منبع انرژی مطمئن و مقرون به صرفه دسترسی پیدا کنند. برقراری ارتباط دو طرفه بین تولیدكنندگان انرژی و مصرفكنندگان، و همچنین افزایش تعداد تولیدکننده – مصرفکننده – كسانی كه هم انرژی تولید میكنند و هم انرژی مصرف میكنند – به این معنی است كه منابع انرژی پراکنده را میتوان به مناطقی كه بیشترین نیاز به آن را دارند، ارسال كرد. این میتواند شامل مناطقی باشد که با کمبود عرضه و مشکلات ثبات شبکه روبرو هستند و یا مواردی که منابع تجدید پذیر فقط منبع انرژی متناوب را تأمین میکنند.
تجمیع و مدیریت متمرکز این منابع انرژی پراکنده – که گاه به آنها «نیروگاههای مجازی» نیز میگویند- میتواند با تأمین یا آزاد کردن ظرفیت بحرانی سیستم الکتریکی در صورت لزوم، ساختمانهای انرژی صفر و میکروگریدهای مقیاس جامعه را به منابع منطقهای تبدیل کنند. در اقتصادهای در حال توسعه، این تغییرات ممکن است به آن دسته از جوامع که در حال حاضر به یک شبکه ملی وصل نشدهاند، اجازه دهد تا از این نوع خدمات انرژی کاملا عبور کنند.
برای به دست آوردن مزایای زیست محیطی، اقتصادی و انعطاف پذیری منابع انرژی پراکنده، شرکتهای بخش خصوصی و خدمات شهری در حال ارزیابی مدلهای جدید کسبوکار و استراتژیهای نظارتی هستند که میتوانند مقبولیت را افزایش داده و قابل اطمینان بودن شبکه و امنیت انرژی را نیز اطمینان دهند.
یکی از نمونههای عملی این مورد چشم انداز انرژی نیویورک است، یک تلاش بلندپروازانه برای بازتعریف نقش شرکتهای آب و برق و گاز به عنوان یکپارچه سازی سیستم منابع انرژی پراکنده و ارائه دهنده خدمات انرژی. دولت مدلهای جدید کسب و کار شخص ثالث و جریان درآمد را برای شرکتهای تجاری در نظر میگیرد تا ضمن اینکه به طور مشترک از بازار رو به رشد تولید کننده- مصرف کننده انرژی استفاده کند، مزایای مصرف کننده، جامعه و سیستم را به حداکثر برساند.
تحولات صورت گرفته در بخش انرژی، که بسیاری از آنها به دلیل نیازهای جدید مشتری و افزایش مقرون به صرفه بودن فناوریهای جدید هستند، غیرقابل برگشت است. این به سیاستگذاران بستگی دارد که ملزومات این تغییرات برای امنیت انرژی ملی و برنامهریزی سیستمهای انرژی را در نظر بگیرد.
در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه، به دلیل اقدامات ثبت ضعیف، تقریباً غیرممکن است که افراد بتوانند اثبات کنند که زمینی که در آن زندگی میکنند، به آنها تعلق دارد. بدون توانایی تأیید اموال، افراد نمیتوانند املاک را خریدوفروش کنند، برای خود اعتبار ایجاد کنند و یا به وام و یا سایر ابزارهای مالی لازم برای بهبود وضعیت اقتصادی خود دسترسی داشته باشند. در هند فقدان مالکیت قانونی زمین، علت بزرگتر فقر نسبت به شکاف طبقاتی و بیسوادی است.
محرک های تحول دیجیتال در سطح ملی
منافع و آثار اقتصادی تحول دیجیتال در سطح ملی
گزارش حرفهای «مطالعه تطبیقی تحول دیجیتال در سطح ملی»